کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آبان 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
      1 2 3 4
5 6 7 8 9 10 11
12 13 14 15 16 17 18
19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30    


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



 



سیستم انگیزشی نامناسب برای تسهیم دانش و توسعه آن.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

بستر استقرار مدیریت دانش
انصاری و شائمی به نقل از ورثائی (۱۳۸۵) بیان نمودند:
“مدیرت دانش ترکیبی از دو عامل: ابزار (پایگاه داده ها، اسناد فناوری) برای مشارکت دانش و فرایند (آموختن و حل مشکل گروهی) است. نکته ای که باید همواره مورد توجه قرار گیرد این است که چگونه اطلاعات به دانش تبدیل شده و سپس به آموختن منجر می گردد. ضمناً اهمیت استقرار مدیریت دانش به این نیست که چگونه به اطلاعات دست یابیم، وظیفه مدیریت دانش این است که اطلاعات را به دانش تبدیل نمود و زمینه یادگیری را فراهم نماید” (ص ۱۵۵).
بستر استقرار مدیریت دانش در سازمان به مشارکت فردی و گروهی افراد در سازمان بستگی دارد. سازمانی که دارای فرهنگ دانش مداری است دارای ویژگی های زیر است:
– مشارکت در دانش به طور جدی به هسته ارزشی سازمان ارتباط دارد.
– مراکز تحقیق و توسعه (R&D) در سازمان ایجاد شده است.
– جو مشارکت آمیز از طریق تبادل نظر فردی و گروهی ایجاد شده است.
– از مهندسی مجدد و بهترین روشها استفاده شده است.
– از طریق تبادل اطلاعات بین کارکنان و سرپرستان مشارکت در دانش تحقق یافته و در همان حال از سوی طریق مدیران ارشد حمایت می شود.
– ایجاد محیط انگیزشی و تشویق آمیز جهت آماده سازی برای یادگیری.
باید گفت لازمه ی استقرار مدیریت دانش در سازمان ها به کارگیری مجموعه ای از وظایف و مهارت ها در زمینه دریافت، توزیع و استفاده از دانش است و موفق ترین سازمان ها آنهایی هستند که مدیریت دانش را از طریق فرهنگ سازی و تدوین زیر ساخت های مدیریت دانش توسط مدیران ارشد و کارشناسان دانش جزئی از وظایف کارکنان خود نموده اند. ارزش مدیریت دانش مستقیماً به اثربخشی آن یعنی ایجاد توانایی سازمان در غلبه بر مشکلات و در عین حال آگاهی نسبت به ساخت آینده ای روشن است. شکل زیر عوامل موثر در استقرار مدیریت دانش را در سازمان نشان می دهد که لازمه استقرار آن مشارکت فردی و گروهی افراد در سازمان است.
شکل ۲-۵)عوامل مؤثر در استقرار مدیریت دانش (انصاری و شائمی، ۱۳۸۵)
از نظر ویلیامز[۹۰](۲۰۰۳) مدیریت دانش به فرایندهایی برای ایجاد ارزش و کسب مزیت رقابتی برای سازمانها و سرمایه های دانش صریح و ضمنی اشاره دارد. مدیریت دانش بر فرایندهای ایجاد، ثبت، پالایش، انتشار و کاربرد دانش سازمانی تاکید دارد. این فرایند شامل دو بعد است که شامل:
محتوا محوری: که در آن داده های خام، اطلاعات، ارائه بهترین شیوه ها و تفاسیر به طور فعالی گردآوری و ارائه می شود.
مدیریت دانش اجتماعی و فرهنگی: این بعد شامل گفتمان، عمل یادگیری، حل مسئله و جمعی از رویه های کار و اجرا می شود تا دانش به طور مستمر گردآوری، تلخیص و شفاف سازی شود (ص ۱۵).
۲-۲-۱۰)سرمایه
سرمایه[۹۱] ثروتی است مولد، یا منبعی که شخص می تواند جهت ایحاد درآمد یا منابع اضافی دیگر به کاربرد (وگت، ۱۹۹۳: ۲؛ به نقل از ساعی مهر؛ ۱۳۸۳). سرمایه همیشه در اقتصاد سیاسی مارکس[۹۲]، کار مجسم یا انباشته تعریف می شود، در یک مناسبات اجتماعی قرار می گیرد، که در آن، کار مولد برای انباشت بیشتر سرمایه به کار گرفته می شود. بوردیو[۹۳] سرمایه را کار انباشته، تعریف می کند (گیولونی[۹۴]، ۱۹۹۷: ۸؛ به نقل از ساعی مهر؛ ۱۳۸۳). به نظر البرو[۹۵] اندیشه ای که در پس مفهوم اصلی سرمایه هست، حتی در معنای مالی اولیه اش، مفهوم ارزشی است که ممکن است اساس ارزشهای آینده باشد (البرو، ۱۳۸۰ : ۲۸). دریافت بوردیو از سرمایه وسیع تر از معنای پولی سرمایه در اقتصاد است، سرمایه یک منبع عام است، که می تواند شکل پولی و غیر پولی و همچنین ملموس و غیر ملموس به خود گیرد. بنابراین به نظر وی، سرمایه هر منبعی است، که در عرصه خارجی اثر بگذارد، و به فرد امکان دهد که سود خاصی را از طریق مشارکت در رقابت بر سر آن بدست آورد (استون[۹۶]، ۱۹۹۸: ۲۲۱؛ به نقل از ساعی مهر، ۱۳۸۳).
۲-۲-۱۱)اشکال سرمایه
سرمایه اقتصادی[۹۷]، به درآمد پولی، و همچنین سایر منابع و دارایی های مالی اطلاق می شود و ظاهر نهادینه اش را در حقوق مالکیت می یابد. مثلاً پول و اشیای مادی که می توان برای تولید کالا و خدمات به کار برد.
سرمایه فرهنگی[۹۸]: به اشکال مختلف وجود دارد، شامل تمایلات و عادات دیرین که در فرایند جامعه پذیری انباشت اشیای فرهنگی با ارزش مثل نقاشی و صلاحیت های تحصیلی و آموزش رسمی حاصل آمده است. ترنر[۹۹](۱۹۹۸) در تعریف دیگری سرمایه فرهنگی را مجموعه نمادها، عادات، منشها، شیوه های زبانی، مدارک آموزشی، ذوق و سلیقه ها و شیوه های زندگی که به طور غیر رسمی، بین افراد شایع است تعریف می کند. کالینز سرمایه فرهنگی را شامل منابعی نظیر مکالمات از پیش اندوخته در حافظه، شیوه زبانی و یا انواع خاص دانش یا مهارت، حق ویژه تصمیم گیری و حق دریافت احترام می داند (ترنر، ۱۹۹۸: ۴۳۴؛ به نقل از ساعی مهر، ۱۳۸۳).
سرمایه اجتماعی[۱۰۰]: مجموعه منابع بالفعل و بالقوه ای است که با عضویت در شبکه های اجتماعی کنشگران و سازمانها بوجود می آید.
سرمایه نمادین[۱۰۱]: استونز و ترنر (۱۹۹۸) بر نوع دیگری از سرمایه به نام سرمایه نمادین اشاره می کنند که با بهره گرفتن از سمبلها جهت مشروعیت بخشیدن به تصرف سطوح و گونه های متغیری از سه نوع سرمایه یاد شده می انجامد (استونر و ترنر، ۱۹۹۸؛ به نقل از ساعی مهر، ۱۳۸۳).
سرمایه انسانی[۱۰۲]: شکل دیگر سرمایه است اصطلاح سرمایه انسانی یک مفهوم اقتصادی است. ویژگی های کیفی انسان اعم از آموزش، تخصص، مهارت، دانش، خلاقیت، نوآوری و غیره عموماً نوعی سرمایه به شمار می رود. به عبارت دیگر سرمایه انسانی را می توان ارتقا و بهبود ظرفیت تولیدی افراد جامعه نامید (علوی راد، نصیر زاده، ۱۳۸۰ : ۲۱۰ ؛ به نقل از ساعی مهر، ۱۳۸۳).
۲-۲-۱۲)سرمایه اجتماعی
امروزه در کنار سرمایه های انسانی، مالی و اقتصادی، سرمایه دیگری به نام سرمایه اجتماعی مورد بهره برداری قرار گرفته است. این مفهوم به پیوندها و ارتباطات میان اعضا یک شبکه به عنوان منبع با ارزش اشاره دارد که با خلق هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضا می شود.
در طول بیست و پنج سال گذشته واژه جدیدی تحت عنوان سرمایه اجتماعی در علوم اجتماعی سربرآورده است. هر چند این اصطلاح نسبتاً ناب به نظر می رسد اما ریشه آن را می توان تا آغاز قرن بیستم دنبال کرد. اصطلاح سرمایه اجتماعی نخستین بار در اثر جین جاکوب “مرگ و زندگی در شهرهای بزرگ آمریکا” (۱۹۶۱) به کار رفت که در آن مطرح شده بود. شبکه های اجتماعی فشرده در محدوده های قومی و مختلط شهری، صورتی از سرمایه اجتماعی را تشکیل می دهند و در ارتباط با حفظ نظافت، عدم وجود جرم و جنایات خیابانی و دیگر تصمیمات در مورد بهبود کیفیت زندگی، در مقایسه با عوامل نهادهای رسمی مانند نیروی حفاظتی پلیس و … مسئولیت بیشتری از خود نشان می دهند. این تئوری توسط لوری وارد عرصه اقتصادی شد. لوری از تئوری سرمایه اجتماعی برای انتقاد از نظریات نئوکلاسیک و ناعادلانه بودن توزیع درآمد استفاده کرد. جیمز کلمن[۱۰۳] (۱۹۹۸) برای اولین بار این مفهوم را در آمریکای شمالی وارد عرصه سیاسی کرد و در نهایت تلاش های وی در اروپا توسط پوتنام پیگیری و وارد عرصه اجتماعی شد. به باور پاتنام در حالی که سرمایه فیزیکی به کالاهای فیزیکی و سرمایه انسانی به دارایی های افراد اشاره می کند، سرمایه اجتماعی به پیوندهای میان افراد – شبکه های اجتماعی، هنجارهای روابط متقابل و قابلیت اعتماد حاصل از این دو- اشاره دارد (مبارکی، ۱۳۸۵: ۶۰).
۲-۲-۱۳)تعاریف سرمایه اجتماعی
برای روشن تر شدن مفهوم سرمایه اجتماعی ابتدا به تعاریف گوناگون این مفهوم از نگاه نظریه پردازان سرمایه اجتماعی پرداخته می شود:
به اعتقاد بوردیو (۱۹۹۲) سرمایه اجتماعی مجموعه منابع مادی یا معنوی است که به یک فرد یا گروه اجازه می دهد تا شبکه پایداری از روابط کم و بیش نهادینه شده آشنایی و شناخت متقابل را در اختیار داشته باشد (جان فیلد، ۱۳۸۶).
کلمن (۱۹۹۰) بیان می کند که سرمایه اجتماعی منبعی اجتماعی ساختاری است که دارایی و سرمایه افراد محسوب می شود. این دارایی شی ء واحدی نیست، بلکه ویژگی هایی است که در ساختار اجتماعی وجود دارد و باعث می شود افراد با سهولت بیشتری وارد کنش اجتماعی شوند. این نوع از سرمایه در روابط بین افراد تجسم می یابد که می تواند فعالیت هایی با بازدهی بالا را تسهیل کند (مرجایی، ۱۳۸۳). همچنین از نظر کلمن سرمایه اجتماعی نشان دهنده یک منبع است زیرا متضمن شبکه هایی مبتنی بر اعتماد و ارزشهای مشترک می باشد (جان فیلد، ۱۳۸۶). به اعتقاد کلمن سرمایه اجتماعی بخشی از ساختار اجتماعی است که به کنشگر اجازه می دهد با بهره گرفتن از آن به منافع خود دست یابد. از نظر او منابع اساسی و مهم سرمایه اجتماعی عبارتند از: ۱) ارتباطات فشرده و تنگاتنگ افراد که باعث افزایش انسجام گروهی، اعتماد و کنترل غیر رسمی می شود. ۲) وجود ایدئولوژی قوی و با نفوذ. ۳) ساختار اجتماعی و سازمان های انعطاف پذیر که در شرایط زمانی و مکانی متفاوت بتوانند کاربرد خود را تغییر دهند. ۴) ضمانت های اجرایی هنجارهای اجتماعی و گروهی که باعث کاهش هنجارشکنی، افزایش کنترل اجتماعی غیر رسمی و اعتماد می شود (حقیقتیان، ۱۳۸۵).
پاتنام[۱۰۴]می نویسد: منظور از سرمایه اجتماعی وجوه گوناگون از سازمان اجتماعی نظیر اعتماد، هنجارها و شبکه هاست که می توانند با ایجاد و تسهیل اقدامات هماهنگ کارایی جامعه را بهبود بخشند (پاتنام، ۲۰۰۰).
فوکویاما نیز سرمایه اجتماعی را اینگونه تعریف می کند: سرمایه اجتماعی مجموعه معینی از هنجارها و ارزشهای غیر رسمی است که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میان آنها مجاز است، در آن سهیم هستند. مشارکت در ارزش ها و هنجارها به خودی خود باعث تولید سرمایه اجتماعی نمی گردد، چرا که این ارزش ها ممکن است ارزش های منفی باشند (فوکویاما، ۱۳۷۹).
جاکوبز معتقد است: مفهوم سرمایه اجتماعی، اهمیت اساسی شبکه های قوی، روابط مبتنی بر اعتماد و همکاری را در اجتماعات آشکار میسازد. ایشان سرمایه اجتماعی را شبکه پیچیدهای از روابط انسانی میداند که در طول زمان ایجاد و هنگام نیاز حمایت دو جانبه میشود (پروساک، ۲۰۰۰).
لینا و ون بورن[۱۰۵] (۱۹۹۹) مفهومی را ایجاد نموده و آن را «سرمایه اجتماعی سازمانی» نامیده اند و آن را به منزله منبعی دانسته اند که منعکس کننده ویژگی های روابط اجتماعی درون سازمانی است. از نظر آنها سرمایه اجتماعی سازمانی از طریق میزان تمایل اعضاء به اهداف جمعی و همچنین اعتماد مشترک در بین آنها، که با تسهیل کنش جمعی ایجاد ارزش می نماید، مشخص می شود. سرمایه اجتماعی سازمانی، یک دارایی است که هم برای سازمان (از طریق ایجاد ارزش برای ذینفعان) و هم برای اعضای سازمان از طریق ارتقای مهارت های کارکنان مفید و سودمند است.
ویلانووا و جوسا[۱۰۶](۲۰۰۳) در بررسی خود به نام «سرمایه اجتماعی به عنوان پدیده مدیریتی» اظهار می دارند که تاکنون مفهوم سرمایه اجتماعی اساساً در مطالعات جدید و برای تحلیل و بررسی منابع ارتباطی موجود در پیوندهای شخصی در جامعه به کار رفته است، به تازگی سرمایه اجتماعی در مطالعاتی در رابطه با زمینه روابط اجتماعی، ارتباطات سازمانی مورد توجه قرار گرفته است. ویلانووا و جوسا برای سرمایه اجتماعی ویژگی های گوناگونی تعیین کرده اند که شامل: اعتماد، ارزش ها و دیدگاه های مشترک، ارتباطات، همکاری، تعهد متقابل، فهم متقابل و شبکه ها می باشد. این دو محقق معتقدند که سرمایه اجتماعی به عنوان پدیده ای مدیریتی، با شاخصه های مذکور، موجب دستیابی به منافع متقابلی می شود که دارایی های ناملموس (سرمایه معنوی) را افزایش می دهد. در نتیجه سرمایه اجتماعی به عنوان یک دارایی نامحسوس همان سرمایه فکری است. از نظر بیکر[۱۰۷] (۱۳۸۲) سرمایه اجتماعی به منابعی اشاره دارد که در شبکه های کسب و کار موجود است و از طریق آنها در دسترس قرار می گیرد. این منابع شامل اطلاعات، اندیشه ها، راهنمایی ها، فرصت های کسب و کار، سرمایه مالی، قدرت و نفوذ، حمایت عاطفی، حتی حسن نیت، اعتماد و همکاری است.
به همین ترتیب سرمایه اجتماعی در سطح فردی عبارت است از استفاده بهینه از سرمایه انسانی، سرمایه شخصی و شبکه های اجتماعی، سرمایه انسانی به صورت خاص به عنوان توانایی فردی بوده و سرمایه اجتماعی به عنوان فرصتی در سازمان است که به ارائه شبکه هایی می پردازد که در آنها این فرصت ها به نحو احسن استفاده می شوند. سرمایه اجتماعی در سطح سازمان نشان دهنده ارزش همیارانه سرمایه اجتماعی فردی می باشد (هال[۱۰۸]و همکاران، ۲۰۰۴). برت[۱۰۹](۱۹۹۲) سرمایه اجتماعی را دوستان، همکاران و ارتباطات گسترده ای که از طریق آنها فرصت های استفاده از سرمایه فیزیکی و انسانی به دست می آید، می داند. رنانی (۱۳۸۱) در خصوص سرمایه اجتماعی اظهار می دارد:
” به طور خلاصه، سرمایه اجتماعی، عبارت از مجموعه نهادها، قوانین، عادات اجتماعی، باورها و ارزش های قواعد رفتاری است که در سازمان مستقر و بر مناسبات اجتماعی کارکنان حاکم اند. با توجه به تعریف فوق، می توان گفت هنگامی که کارکنان کار را فقط به زور و با حضور مقامات مافوق انجام دهند، شایعه پراکنی و تخلفات اداری در سازمان افزایش می یابد و در نهایت هنگامی که کمیته ها و فعالیت های تیمی در سازمان با شکست مواجه می شوند، این نشان دهنده کاهش سرمایه اجتماعی در آن سازمان است” (ص ۱۶).
۲-۲-۱۴)مفهوم سرمایه اجتماعی
سرمایه را می توان در یک تقسیم بندی کلان به چهار دسته تقسیم کرد:
الف) سرمایه فیزیکی که تاسیسات و سازه های علمی را شامل می شود.
ب ) سرمایه مالی که پول و انواع مختلف اوراق مالی را شامل می شود.
ج) سرمایه انسانی که مهارتهای و توانمندی های فردی و جمعی را در بر می گیرد و بالاخره:
د) سرمایه اجتماعی که ناظر بر منابع موجود در تعاملات اجتماعی برای گسترش کنشها و تحصیل اهداف کنشگران اجتماعی است. این تلقی نزدیک به دیدگاه افرادی چون آرو است که معتقدند سرمایه اجتماعی چیزی جز «تعاملات اجتماعی» نیستند. این سرمایه به طور خلاصه در شاخص های زیر تجلی می یابد: الف) وفاداری ب) اعتماد ج) اتصالات اجتماعی د) اقتدار فردی و) هویت سازمانی ز) هنجارهای اجتماعی ح) عمل متقابل ج ) اعتبار (افتخاری، ۱۳۸۲). موضع اجتماعی یا پایگاه اجتماعی فرصتی در شبکه فرصت هاست. به تبعیت از شاتومکا[۱۱۰] (۱۹۹۱) چهار بعد برای موضع اجتماعی قائل هستیم که عبارتند از:
سرمایه اجتماعی، رتبه اجتماعی، نقش اجتماعی و ذهنیت موضعی. منظور از سرمایه اجتماعی گزینهای رابطهای است در ابعاد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی برای یک موضع یا پایگاه اجتماعی در شبکه تعاملی جامعه برای اشتغال کننده یک موضع اجتماعی گزینه ای رابطه ای، آن موضع می تواند سرمایه بالقوه ای باشد که در روابط اجتماعی تبدیل به ذخایر قدرت، ثروت، نفوذ و معرفت شود (چلبی، ۱۳۷۵: ۳۸). به طور کلی از سرمایه اجتماعی تعاریف مختلفی ارائه گردیده است. یکی از تعاریف مطرح این است که سرمایه اجتماعی، مجموعه هنجارهای موجود در سیستم های اجتماعی است که موجب ارتقای سطح همکاری اعضای آن جامعه گردیده و موجب پایین آمدن سطح هزینه های تبادلات و ارتباطات می گردد. بر اساس این تعریف مفاهیمی نظیر جامعه مدنی و نهادهای اجتماعی نیز دارای ارتباط مفهومی نزدیک با سرمایه اجتماعی می گردد (فوکویاما، ۱۳۷۹: ۵). بانک جهانی نیز سرمایه اجتماعی را پدیده ای می داندکه حاصل تاثیر نهادهای اجتماعی، روابط انسانی و هنجارها بر روی کمیت و کیفیت تعاملات اجتماعی است تجارب این سازمان نشان داده است که این پدیده تاثیر قابل توجهی بر اقتصاد و توسعه کشور های مختلف دارد. سرمایه اجتماعی بر خلاف سایر سرمایه ها به صورت فیزیکی وجود ندارد بلکه حاصل تعاملات و هنجارهای گروهی و اجتماعی بوده و از طرف دیگر افزایش آن می تواند موجب پایین آمدن جدی سطح هزینه های اداره جامعه و نیز هزینه های عملیاتی سازمان ها گردد (بانک جهانی، ۱۹۹۹).
یکی از مفاهیم بسیار مهمی که جامعه شناسان معاصر در بررسی کمیت و کیفیت روابط اجتماعی در جامعه از آن استفاده کرده اند، مفهوم سرمایه اجتماعی می باشد. منظور از سرمایه اجتماعی سرمایه و منابعی است که افراد و گروه ها از طریق پیوند با یکدیگر می توانند به دست آورند (بوردیو، ۱۹۸۵؛ کلمن، ۱۹۸۸؛ پاتنام، ۱۹۹۳).
ویژگی ذاتی سرمایه اجتماعی این است که در روابط اجتماعی شکل می گیرد. به تعبیر پورتز[۱۱۱] (۱۹۹۸) سرمایه اجتماعی در درون ساختار روابط افراد یافت می شود برای برخورداری از سرمایه اجتماعی فرد باید با دیگران رابطه داشته باشد و در واقع همین دیگران هستند که منبع واقعی برخورداری فرد از مزایا و امتیازات محسوب می شوند. سرمایه یک منبع کلی است که اجتماع، افراد و گروه های اجتماعی و نهایتا ً کل جامعه از آن استفاده می کنند تا هدف های خود را تحقق بخشند یعنی ابزارهایی که فرد، گروه، نهاد یا جامعه ای برای رسیدن به هدف هایش از آن استفاده می کند سرمایه نامیده می شوند. به طور کلی سرمایه اجتماعی دو جنبه دارد: یکی عینی و دیگری ذهنی. جنبه عینی شبکه ها مربوط به سرمایه آنهاست. جنبه ذهنی آنها نیز اهمیت دارد چرا که مربوط به هنجارهای اجتماعی است که به عنوان نمونه هایی از هنجارهای اجتماعی می توان به توقع مقابله به مثل، اعتماد، اعتماد برای همکاری، دلسوزی و آگاهی اشاره کرد. واژه سرمایه دال بر آن است که سرمایه اجتماعی همانند سرمایه انسانی یا سرمایه اقتصادی ماهیتی زاینده و مولد دارد. یعنی ما را قادر می سازد ارزش ایجاد کنیم کارها را انجام دهیم. به اهدافمان دست یابیم ماموریتهایمان را در زندگی به اتمام رسانیم و به سهم خویش به دنیایی یاری رسانیم که در آن زندگی می کنیم. وقتی می گوییم سرمایه انسانی زاینده و مولد است، منظور این است که هیچ کس بدون آن موفق نیست و حتی زنده نمی ماند (کلمن، ۱۳۷۷: ۳۰۰). نکته دیگری که باید حتما در رابطه با سرمایه اجتماعی به آن توجه داشت این است که سرمایه اجتماعی قابل تقلیل در سطح فردی نمی باشد (اورستین بیری[۱۱۲]، ۱۹۹۸: ۲۹۰).
اجتماع فزاینده ای وجود دارد که سه شخصیت سهم بسیار مهمی در طرح مفهوم سرمایه اجتماعی داشته است: پیر بوردیو، جیمز کلمن، رابرت پاتنام. بوردیو مفهوم سرمایه اجتماعی را طی سالهای ۱۹۷۰، ۱۹۸۰ گسترش داد اما در مقایسه با دیگر قسمت های نظریه اجتماعی خیلی مورد توجه واقع نشد. به دنبال این کار در ایالات متحده جیمز کلمن تلاش نمود تا جامعه شناسی و اقتصاد را در زیر پرچم نظریه کنش عقلانی، با هم سازش دهد که این کار عالمان اجتماعی و سیاسی گذاران را تحت تاثیر قرار داد. اما با این حال، سلطه فعلی این مفهوم بیشتر مدیون کار رابرت پاتنام است که عمومیت بیشتری را کسب کرد. باب ادواردز و مایکل فولی این نویسندگان را به عنوان نمایندگان سه شاخه نسبتا مجزا در سرمایه اجتماعی مطرح کرده اند (فیلد، ۱۳۸۶: ۲۸). به طور خلاصه، بوردیو دارای دغدغه ای مشترک با مارکسیسم درباره نابرابری دسترسی به منابع و کسب قدرت می باشد، کلمن به عنوان نقطه شروع ایده افراد کنشگر عقلانی که به دنبال کسب سود شخصی شان هستند را در نظر می گیرند و گسترش بخشید. به رغم این تفاوت ها، هر سه نفر بر این باورند که سرمایه اجتماعی تشکیل شده است از پیوندهای شخصی و تعامل بین شخصی همراه با مجموعه ای از ارزش های مشترک که با این تماسها مرتبط می باشد.
۲-۲-۱۵)اهمیت سرمایه اجتماعی
سرمایه اجتماعی نقشی بسیار مهمتر از سرمایه فیزیکی و انسانی در سازمانها و جوامع ایفا می کند و شبکه های روابط جمعی و گروهی، انسجام بخش میان انسانها با سازمانها، و سازمانها با سازمانها می باشد. در غیاب سرمایه اجتماعی، سایر سرمایه ها اثربخشی خود را از دست می دهند و بدون سرمایه اجتماعی پیمودن راه های توسعه و تکامل فرهنگی و اقتصادی، ناهموارتر و دشوار می شوند (الوانی و شیروانی، ۱۳۸۵).
در خصوص اهمیت سرمایه اجتماعی پاتنام (۲۰۰۰) معتقد است: اول اینکه سرمایه اجتماعی به شهروندان یک جامعه امکان می دهد که مسائل جمعی را به آسانی حل کنند. دوم اینکه، سرمایه اجتماعی چرخهای پیشرفت جوامع را روغن کاری می کند؛ در جامعه ای که افراد قابل اعتمادند، تعاملات مکرر با همشهری های خود دارند، کسب و کار روزانه و مذاکرات اجتماعی گران نیستند. سوم اینکه، شبکه هایی که سرمایه اجتماعی را شکل می دهند به عنوان کانالهایی برای تبادل اطلاعات مفید به کار میروند و تحقق اهداف را تسهیل میکنند (قلیچ لی، ۱۳۸۸).
۲-۲-۱۶)تاریخچه سرمایه اجتماعی
نظریه سرمایه اجتماعی یک نوآوری مفهومی جدید می باشد (براونینگ[۱۱۳] و همکاران، ۲۰۰۰: ۴) که در سالهای اخیر بدان بسیار توجه شده است بطوریکه در دهه ۱۹۹۰ شاهد انتشار سریع رویکرد سرمایه اجتماعی از طریق محافل عمومی و دانشگاهی هستیم (ساندفور[۱۱۴]، پورتیس[۱۱۵]، ۱۹۹۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1401-04-05] [ 12:46:00 ق.ظ ]




دسترسی به آموزش مهارت ها
مشارکت گروه کاری در پیش بینی نیازهای شخصی، انتخاب اعضا و رهبر گروه
تشکیل جلسات دوره ای تیم کاری برای بحث پیرامون موضوعاتی چون کیفیت، زمانبندی امور، مسائل ایمنی محیط کار و سفارش های مشتریان

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

احساس مسئولیت نسبت به مسائل و مشکلات کارکنان (فرجوند، ۱۳۷۶)
۶) الگوی ارائه شده توسط مورتن[۶۶]
در مطالعه دیگری که توسط مورتن انجام شده است کیفیت زندگی کاری به شش قسمت عمده تقسیم بندی شده است که این موارد به اختصار عبارتند از:
حقوق و مزایا: که باید بر اساس میزان دقت، توانایی و کوشش افراد در سازمان به آنان تعلق گیرد. چنانچه حقوق و مزایای تعلق گرفته شده ناکافی باشد ممکن است افراد به سازمان های دیگر روی آورند.
جدول زمانی کار: عوامل متعددی در این طبقه جای می گیرد؛ از قبیل: کار تمام وقت، کار پاره وقت، چهار روز کار در هفته، زمان کاری شناور، اوقات فراغت بین کار، مرخصی و تعطیلات. زمانی کاری شناور به افراد آزادی بیشتر و فرصت برای پرداختن به فعالیت های غیر کاری دهد. این عوامل در سال های اخیر اهمیت
ویژه ای یافتند.
ماهیت شغلی: چنانچه ساختار شغل متناسب با توانایی ها و استعداد فرد باشد در آن صورت احساس رضایت به وی دست می دهد.
جنبه های فیزیکی شغل: به مرور زمان توجه فزاینده ای به بی حفاظ بودن کارگران در مقابل مواد شیمیایی خطرناک، مخاطرات ایمنی و سر و صدا در محیط کار معطوف می شود. در گذشته نسبت به زیان هایی که از بی توجهی به این عوامل ناشی می شد آگاهی اندک وجود داشت. چنانچه کارکنان در مدت زمان طولانی در محیطی که از نظر شرایط و ابزار کاری نامناسب است به کار گرفته شوند در آن صورت رضایت شغلی آنان کاهش می یابد.
جنبه های نمادی شده داخل و خارج شغل: عوامل داخلی شامل امنیت شغلی، امکانات رفاهی، رستوران، بهداشت محیط کار می باشد و عوامل خارجی شامل فرصت های تحصیلی، موانع شغلی یا اتحادیه ای برای رشد و پیشرفت، شرایط بازار کار و محدودیت های نژادی، جنس، سن و … می باشد.
عوامل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مؤثر بر زندگی کاری: رضایت یا عدم رضایت شخص از زندگی ممکن است به محیط کار منتقل شود. مسائلی از قبیل ارتقاء سطح زندگی، هزینه های بالای مسکن، مشکلات انرژی، مشاجرات خانوادگی و آلودگی هوا باعث اضطراب و ناتوانی شده و در نهایت منجر به عدم رضایت می گردند. از طرف دیگر نزدیکی به مراکز فروش، امکانات تفریحی، غذاهای منجمد شده، موفقیت در آموزش های عمومی، وجود وسایل حمل و نقل خوب و کافی و دیگر امکانات رفاهی باعث آرامش و آسایش زندگی افراد شده و رضایت آنان را فراهم می آورد (فرجوند، ۱۳۷۶).
بطور کلی می توان شاخص های مشترکی را که نشانگر کیفیت بالای زندگی کاری باشند به شرح زیر فهرست کرد:

وجود اعتماد در سازمان
حمایت مدیریت از شیوه های مشارکتی در سازمان
ایجاد زمینه های رشد و پرورش و فرصت های آموزش و توسعه
مهارت های کارکنان
فراهم بودن بازخورد عملکرد
سرپرستی کمتر و تفویض اختیار بیشتر
کار گروهی در سازمان
ایمنی و سلامتی محیط کار
حقوق و مزایای کافی
توزیع عادلانه پاداش های سازمانی
کاهش اخبار و شایعات مربوط به اخراج
وجود آزادی نطق و بیان
غنی و با چالش بودن مشاغل
وجود گزینه های دیگری به جای اخراج
وجود ارتباطات باز
کاهش فشارهای شغلی
وجود سازمان های کارگری
در خاتمه باید خاطر نشان ساخت، مفاهیمی چون کیفیت زندگی کاری و مفاهیم مشابه ان نباید بدون در نظر گرفتن شرایط و مقتضیات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مورد استفاده قرار گیرد. اغلب نظریه ها و اصول در مرحله ی علوم اجتماعی زمانمند و مکانمند هستند وبر اساس نگرش اقتضایی و مدیریتی بومی در اعمال مدیریت نباید مقتضیات زمانی و مکانی به فراموشی سپرده شود. بنابراین کاربرد مفاهیم مورد اشاره نیاز به مطالعه و تحقیق و حصول اطمینان از اثربخشی آن ها در جوامع در حال توسعه دارد.
لذا با توجه به شاخص های ارائه شده که مربوط به کشورهای صنعتی می باشد، ضروری است که در سایر کشورها با پژوهش های علمی به شاخص های معرف کیفیت زندگی کاری دست یافت. بالاخص رفتار مردم در کشورهای در حال توسعه که در اکثر آن ها رفتارهای احساس و عاطفی از رفتارهای عقلانی پیش گرفته است. بنابراین لزوم این تحقیق در جامعه صنعتی کشور جهت افزایش کارایی و اثربخشی سیستم های سازمانی است و باعث توسعه خلاقیت ها و نوآوری ها و بهینه سازی کیفیت نظام کار، یا کیفیت زندگی کاری می گردد (سیاحی، ۱۳۷۷).
ضرورت و اهمیت برنامه های کیفیت زندگی کاری
توجهی که اکنون به کیفیت زندگی کاری می شود بازتابی است از اهمیتی که همگان برای آن قائلند. چنین می نماید که شمار بسیاری از کارکنان از کار خود ناراضی و در پی کاری معنی دارتر هستند. کارکنان در خواست دارند در پیامدهای اقتصادی و غیراقتصادی کارشان تغییراتی داده شود. اهمیت پاداش های غیر اقتصادی در مقایسه با اهمیت پاداش های اقتصادی هم اکنون افزایش یافته است. بویژه در نزد کارکنان که از آموزش و پرورش بالایی بهره مند هستند، چنین به نظر می رسد که نیاز شدیدی به بهتر کردن کیفیت زندگی کاری در بسیاری از کارکنان وجود دارد.
شماری از آگاهان بر این باورند که بعضی از رکورد بهره وری و کاهش کیفیت معمول در برخی از کشورها ناشی از کاستی های زندگی کاری و تغییر است که در علاقه مندی ها و
رجحان های کارکنان پدید آمده است و کارکنان در خواست دارند که در کارشان نظارت و دخالت بیشتر بیابند. هنگامی که با کارکنان با احترام رفتار شود و آنان فرصت بیان اندیشه های خود را داشته باشند و در تصمیم گیری ها بیشتر مشارکت کنند واکنش های مناسب و مطلوبی از خود نشان خواهند داد. تأکید بر عوامل ملموس و عینی زندگی در محیط کار، این نظریه را تقویت می کند که افزایش این عوامل، بهره وری منابع انسانی را افزایش می دهد. به تعبیری دیگر اگر توقع داشته باشیم که پرسنل یک سازمان وظایف محوله را بیشتر و بهتر انجام دهند باید حقوق و دستمزد، امکانات رفاهی، امنیت شغلی و مواردی از این قبیل را افزایش دهیم و در عین حال که این رابطه و توقع وجود دارد رابطه معکوس آن یعنی تأثیر علل بهره ور بودن بعنوان بخش از کیفیت زندگی کاری است (سیاحی، ۱۳۷۷).
به طور خلاصه کیفیت زندگی کاری از جمله مباحث مهمی است که در جهان امروز بخش عظیمی از وقت، بودجه و توجه صاحبنظران را به خود اختصاص داده است. در حالی که در گذشته فقط تأکید بر زندگی شخصی (غیر کاری) بوده است امروزه، بهبود کیفیت زندگی کاری یکی از
مهم ترین اهداف سازمان و کسانی که برای سازمان کار می کنند، می باشد. اگر یک کارگر واقعاً احساس کند که کیفیت زندگی کاریش بهبود یافته است، اعم از اینکه نتیجه ی عملکرد خودش باشد و یا سیاست هایی که از طرف سازمان در جهت افزایش بهره وری اتخاذ می شود، این مطلب به کارگر نیروی بیشتری در جهت انجام کارش می بخشد. نتیجه ی طبیعی این فرایند، ایجاد نیروی زندگی و جو فعال در داخل گروه یا سازمان است و در نهایت موجب افزایش بهره وری فراتر از نتایج مورد انتظار با توجه به استانداردهای تکنولوژیک یا تجهیزات می شود. همین مطلب خود موجب انگیزه بیشتر برای کار بهتر و در نتیجه کیفیت زندگی کاری بهتر می گردد. دست کم، سازمان به چهار دلیل زیر بایستی به کیفیت زندگی کاری اهمیت بدهد:
کیفیت زندگی کاری بعنوان فرهنگی که سطح بالایی از تعهد متقابل را بین افراد و سازمان به وجود می آورد، به این معنا که افراد با اهداف سازمان و توسعه آن متعهد باشند و سازمان نیز به نیازهای افراد و بالندگی آنان متعهد باشد.
کیفیت زندگی کاری بعنوان یک هدف که بهبود عملکرد سازمانی را از طریق ایجاد مشاغل و محیط های کاری راضی کننده تر و مؤثرتر برای افراد در کلیه سطوح سازمان فراهم می کند.
کیفیت زندگی کاری بعنوان یک فرایند که موجبات تحقق اهداف را از طریق دخالت دادن و مشارکت فعال کلیه افراد سازمان فراهم می نماید.
کیفیت زندگی کاری پدیده ای است که امروزه از مرز سازمان و شرکت فراتر
می رود و اثرات آن در زندگی خصوصی فرد و خارج از سازمان نیز قابل مشاهده است (علامه، ۱۳۷۸).
اهداف و برنامه های کیفیت زندگی کاری
یکی از صاحبنظران دو هدف عمده ای که یک برنامه ی کیفیت زندگی کاری بایستی دنبال نماید، را بهبود شرایط کاری و افزایش اثربخشی سازمانی می داند. محقق دیگری هدف از کیفیت زندگی کاری را بهبود بهداشت (فیزیکی و روانی) کارکنان و بهبود بهره وری سازمان دانست و اعتقاد دارد با حاکم کردن برنامه های کیفیت زندگی کاری در یک سازمان زمینه های حرکت از یک فرهنگ استبدادی به سوی یک فرهنگ مشارکتی فراهم خواهد د. در برخی از سازمان ها هدف از برنامه های کیفیت زندگی کاری عبارت است از افزایش تعهد و اعتماد کارکنان، حل مشکلات به کمک آن ها به منظور افزایش رضایت آنان و اثربخش سازمان. تنی چند از نویسندگان در مقاله ای تحت عنوان موج جدید کیفیت زندگی کاری موج جدید تیم های کیفیت زندگی کاری را شامل تیم هایی از کارکنان می دانند که اهداف مربوط به کار خویش را تعیین نموده اند و معیارهای تعیین چنین اهدافی را به شرح زیر می داند:
الف- بهبود روش انجام کار به گونه ای که مورد نظر مشتری (ارباب رجوع)، نیروی کار و مدیر باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:45:00 ق.ظ ]




۲- سینگ وی و دسای[۱۰۵]در سال ۱۹۷۱ تحقیقی را تحت عنوان ” تجزیه و تحلیل تجربی کیفیت افشای اطلاعات واحدهای تجاری” انجام دادند. در واقع گزارش سالانه به سهامداران از مهم ترین اشکال افشای اطلاعات واحد تجاری می‌باشد. نمونه‌های رسیدگی توسط این پژوهشگران ۱۰۰ شرکت از شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار و ۵۵ شرکت از شرکت‌های پذیرفته نشده در بورس بوده است.
این دو محقق به منظور بررسی کیفیت افشای اطلاعات منتشر شده در گزارش‌های سالانه، لیستی از ۳۴ مورد اطلاعات تشکیل دادند که شاخص موارد افشای آن به غیر از چند مورد اختلاف مشابه شاخص افشای تحقیق سرف بود. اطلاعات مندرج در شاخص موارد افشای تشکیل شده توسط سینگ وی و دسای بیشترین اطلاعات لازم و مهم مالی برای تصمیم‌گیری آگاهانه سرمایه‌گذاری را در بر‌ داشت در این تحقیق با بهره گرفتن از نمرات و امتیازات افشا به چند دسته تقسیم گردیده است. هم چنین به منظور معنی دار بودن رابطه بین کیفیت افشا و ویژگی‌های محتلف یک تجزیه و تجلیل چند منظوره انجام گرفت.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

متغیرهای این تحقیق عبارت بودند از:
۱- اندازه دارایی ها A 2- تعداد سهامداران N 3- در لیست بودن شرکت هها L 4- موسسات حرفه ای حسابرسی C 5- نرخ بازده R 6- سود نهایی E
رابطه بین شاخص کیفیت افشا ( I) و متغیرهای فوق به صورت زیر می‌باشد:
I= F (A,N,L,C,R,E)
فرض های سینگ وی و دسای در این تحقیق این است که بین متغیرهای فوق با شاخص‌های کیفیت افشا رابطه معنی داری وجود دارد.
بر اساس این تحقیق، افشای اطلاعات شرکت‌ها می تواند شکل های گوناگونی داشته باشد و گزارش سالانه به سهامداران شکل مهمی از افشای ادواری شرکت است.
این محققان با تحقیق خود به نتایج زیر دست یافتند:
شرکت‌های بزرگ نسبت به شرکت‌های کوچک از کیفیت افشای بهتری برخوردارند.
شرکت‌هایی که تعداد سهامداران بیشتری داشته باشند، از کیفیت افشای بهتری برخوردارند.
شرکت‌هایی که توسط موسسات حرفه ای CPA حسابرسی می‌شوند، نسبت به شرکت‌هایی که توسط موسسات حرفه ای کوچک حسابرسی می‌شوند از کیفیت افشای بهتری برخوردارند.
شرکت‌های با بازده حقوق صاحبان سهام ( سود خالص به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام اول دوره) بالاتر، نسبت به شرکت‌ها با بازده حقوق صاحبان سهام پایین تر از کیفیت افشای بهتری برخوردار می باشند (سینگ-وی و دسای، ۱۹۷۱).
۳- در سال ۱۹۹۴، والاس وهمکاران وی در زمینه “رابطه بین جامعیت گزارش‌های سالانه شرکت‌ها و ویژگی‌های این شرکت در اسپانیا” تحقیقی تجربی انجام دادند. این محققین به بررسی گزارش‌های سالانه مربوط به ۵۰ شرکت در دو شهر والنسیا و مادرید پرداختند.
این تحقیق دارای دو هدف عمده بود:
۱- آیا اختلاف در جزئیات اقلام انتخاب شده و ارائه شده در شرکت‌های اسپانیایی سیستماتیک می‌باشد؟ و به عبارت دیگر آیا اختلاف در سطح افشا از اختلاف در ویژگی‌های شرکت‌ها ناشی می‌شود؟
۲- آیا ویزگی های مرتبط با سطح افشا در مطالعه سایر کشورها در اسپانیا نیز کاربرد دارد یا خیر؟
در اسپانیا موارد افشا طبق طرح حسابداری اسپانیا در سال ۱۹۹۰ کمسیون ملی بورس اوراق بهادار انتخاب می‌گردد. به دلیل محدودیت، لیست موارد افشا به ۱۶ مورد الزامی در اسپانیا محدود گردید.
به همین منظور تحقیق چک لیستی تهیه نمودند که در ان جزییات مورد انتظار از هر یک از اقلام انتخاب افشا را منعکس می‌کرد.
این چک لیست هم اطلاعات کمی و هم کیفی را ارائه می کند. اطلاعات کیفی در بحث ها و تجزیه و تحلیل های مدیریتی، یادداشت های پیوست، گزارش‌های سالانه و حساب ها قابل ردیابی می‌باشند.
این محققین به بررسی گزارش‌های سالانه مربوط به سال ۱۹۹۱، ۵۰ شرکت به طور نمونه که ۳۰ گزارش مربوط به شرکت‌های لیست شده و ۲۰ گزارش مربوط به شرکت‌های لیست نشده در بورس در دو شهر والنسیا و مادرید بوده است، پرداختند.
متغیر وابسته در این تحقیق، جامعیت گزارش‌های سالانه بوده و تحت عنوان میزان موارد افشا در گزارش سالانه تعریف شده که از ۱۶ قلم اطلاعات تشکیل می‌شد و متغیرهای مستقل ویژگی‌های مالی بودند که به سه طبقه متغیرهای مربوط به ساختار، متغیرهای مرتبط با عملکرد که شامل نسبت نقدینگی، بازده حقوق صاحبان سهام، بازآوری ( ) و متغیرهای مرتبط با بازار تقسیم شده‌اند.
نتایج حاصل از بررسی‌های این محققین را میتوان به صورت زیر خلاصه کرد:
شرکت‌های نمونه با ساختار مالی پیچیده تر تمایل به ارائه میزان افشای بیشتر و با ساختار مالی ساده تر تمایل به میزان افشای کمتر در گزارش‌های سالانه خود دارند.
شرکت‌های نمونه با عملکرد (سود قبل از مالیات به حقوق صاحبان سهام و سود قبل از مالیات به فروش خالص) بالاتر و نقدینگی (دارایی جاری به بدهی جاری ) بالاتر، تمایل به افشای کمتر و بالعکس دارند.
شرکت‌های لیست شده در بورس سهام مادرید و والنسیا نسبت به شرکت‌های لیست نشده تمایل به افشای اطلاعات با جامعیت بیشتر دارند (والاس و دیگران، ۱۹۹۴).
۴- هو و ونگ[۱۰۶] در سال ۲۰۰۱ به بررسی رابطه بین ساختار حاکمیت شرکتی و دامنه افشای اختیاری پرداختند. نتایج تحقیق ایشان نشان داد که ساختار حاکمیت شرکتی با افشای اختیاری رابطه مستقیم و درصد اعضای یک خانواده که عضو هیئت مدیره هستند با افشای اختیاری رابطه معکوس دارد (هو و ونگ، ۲۰۰۱).
۵- لونتیس و ویتمن (۲۰۰۴) در تحقیقی تحت عنوان ” افشای اختیاری در بازار سهام نوظهور” به بررسی ارتباط بین ۷ متغیر خاص شرکت‌ها (اندازه، اهرم، سودآوری، نقدینگی، نوع صنعت، بازده سهام و وضعیت در بورس) و سه طبقه افشای اختیاری در گزارش‌های سالانه ۸۷ شرکت عضو بورس اوراق بهادار آتن پرداختند. این محققین اقدام به ایجاد فهرستی شامل ۷۲ مورد اطلاعات اختیاری در سه طبقه (محیط فعالیت شرکت، مسئولیت های اجتماعی و اطلاعات مالی) نموده و جهت بررسی میزان افشای اطلاعات در گزارشگری شرکت‌ها یک شاخص ویژه افشای اختیاری ایجاد نمودند. در این تحقیق برای امتیازدهی به اقلام افشا از روش غیرموزون استفاده نمودند.
این تحقیق شامل ۷ فرضیه بوده که شامل موارد زیر است:
۱- افشای اختیاری ارتباطی مستقیم با ارزش بازار کل سرمایه شرکت دارد.
۲- افشای اختیاری با میزان اهرم مرتبط است.
۳- افشای اختیاری با میزان سودآوری مرتبط است.
۴- افشای اختیاری با میزان نقدینگی مرتبط است.
۵- افشای اختیاری با نوع صنعت مرتبط است.
۶- افشای احتیاری به طور مستقیم با بازده سهام مرتبط است.
۷- افشای اختیاری به طور مستقیم با وضعیت در بورس بودن شرکت مرتبط است.
جهت آزمون فرضیات فوق از آزمون رگرسیون خطی استفاده شده و نتایج آن نشان دهنده آن است که ۳۵٫۶ درصد تغییرات افشای اختیاری توسط متغیرهای مستقل تشریح می‌گردد.
۶- خالد السعید در سال ۲۰۰۶ در کشور عربستان سعودی تحقیقی تحت عنوان “رابطه بین مشخصه‌ های شرکت و افشای اطلاعات” انجام داد. وی برای این منظور نمونه ای شامل ۴۰ شرکت پذیرفته‌شده در بورس را به عنوان نمونه انتخاب کرد.
اقلامی که به منظور تعیین شاخص افشا مورد نظر وی بود شامل موارد زیر است:
اطلاعات راهبردی
خلاصه تاریخچه شرکت
اطلاعاتی از رویدادهایی که نتایج سال آتی شرکت را تحت تأثیر قرار می‌دهد
نام اعضای هیئت مدیره
نام مدیران ارشد
سهامداران اکثریت
اطلاعات مربوط به انواع مختلف محصوات
اطلاعات راهبردی برای بیش از دو سال
اطلاعات مربوط به سیاست‌های تقسیم سود
اطلاعات مربوط به پروژه‌های توسعه آتی
اطلاعات مربوط به آموزش کارکنان
اطلاعات مربوط به فعالیت‌های اجتماعی و زیست محیطی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:45:00 ق.ظ ]




واژه فشار روانی را اولین بار هانس سلیه۱، روانپزشک و روانشناس اتریشی در سال ۱۹۳۶ در دانش پزشکی به کار برد. بعد از سلیه دانشمندان دیگر از جمله « کانن»۲، «بن فین»۳ و«دلی»۴ آثار فشار روانی در حیوانات را نیز ثابت کردند، در حالی که هنوز هم شعور در حیوانات مسجل نشده بود. قبل از « کانن» ، « بن فین» و «دلی» ، هرچند که «فروید»۵ و « بلولر»۶ در اهمیت روان درمانی تأکید داشتند ولی تا آن زمان سبب همه بیماریها را ضایعات فیزیکی و جسمی می‌شناختند.
تحقیقات و بررسیهای «سلیه» این اصل را علمی تر و به زبان و بیان دانش امروزی بیان داشت. او ثابت کرد که ناراحتی‌های روانی و هیجانی نیز موّلد ضایعات جسمی و عضوی هستند. در سالهای بعد از جنگ جهانی اول به خصوص جنگ جهانی دوم مطالعاتی در خصوص فشارهای عصبی و روانی نیز صورت گرفته است، که اکثر این مطالعات در ارتباط با جنگ جهانی و اثرات آن بر روی افراد، صورت گرفت. اما در سالهای بعد از ۱۹۶۰ گرایش بیشتری به مطالعات فشار عصبی در محیط کار و محیط‌های صنعتی یافته است. محققی به نام فیلگی۱ در سال ۱۹۸۷ در بررسی دقیق که درباره سیر تغییرات در واژه‌گذاری آسیبهای عصبی و روانی ناشی از جنگ انجام داده است، چنین اظهار می‌دارد:« مجروحان جنگی را قبل از جنگ جهانی اول که غالباً دچار ضعف و یا نداشتن نظم و یا هردو بود به عنوان « آسیب دیدگان روانی» می‌نامیدند». به دنبال جنگ جهانی اول علائم همراه با فشارهای عصبی در مجروحان جنگی را « اختلالات عصبی روانی ناشی از جنگ » یا « اختلالات عصبی روانی ناشی از ضربه » نامیدند. در جنگ جهانی دوم و بعد از آن عوارضی که در مورد مجروحان روانی ناشی از جنگ وجود داشت تحت عنوان « افسردگی و فروماندگی» و سپس « فروماندگی جنگی » نامیده شد، که بعد از جنگ کره به خستگی ناشی از جنگ تبدیل گردید.
سلیه و همکارانش در سال ۱۹۵۲ میلادی یک نظریه تفضیلی برای نشان دادن چگونگی واکنش موجود زنده به استرس[۴] ارائه دادند. سلیه در این نظریه تشریح کرد که چگونه تعادل حیاتی از هم می‌پاشد و واکنش استرس[۵] تحت شرایط شدیدآشکار می‌گردد که به آن واکنش کلی سازگاری (G.A.S) می‌گویند. در اوایل دهه ۱۹۵۰ میلادی، روانپزشکی به نام توماس هلمز[۶]در پژوهشهای خود به این نتیجه رسید که تنها عامل مشترک در ایجاد هرنوع استرس، لزوم، ضرورت و اجبار در ایجاد تغییر و تحول مهم، در روند زندگی فرد است. به منظور نشان دادن تأثیر استرس ناشی از « تغییرات عمده زندگی» که گفتیم عامل مشترک بین تمام انواع استرسها است ، هلمز و ریهی در سالهای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ میلادی از پنج هزار نفر پرسشهایی مبنی بر اولویت دادن به اتفاقات و تغییرات مهم زندگی پرسیدند، که بر اساس آن، مقیاس معروف هلمزـ ریهی برای اندازه گیری درجه اهمیت وقایع زندگی ساخته شد. که مرگ همسر بالاترین استرس (۱۰۰) و خرید خانه، کمترین استرس (۳۰) را به خود اختصاص داده بود. همچنین لئونارد سایم۱ نیز به سال ۱۹۷۸ در پژوهشی که به عمل آورد اهمیت « حمایتهای اجتماعی» را در سلامت جسم و روان تأکید کرد. در سالهای اخیر پژوهشگران عامل روانی دیگری را که سبب افزایش شدید آسیب‌پذیری در برابر حملات قلبی و سایر بیماریهای مربوط به استرس می‌شود، کشف کرده‌اند. این عامل روانی را رفتار نوع A2 نامیده‌اند. این پدیده را دو متخصص قلب به نام « می‌یر فریدمن »۳و « روی روزمن»۴. اولین وجه مشخصه این گونه رفتار این است که شخص سعی‌ می‌کند، در زمان بسیار محدود فعالیت زیاده از حد انجام دهد. دوم اینکه احساس خشم سیالی در وجود چنین فردی در جریان است. (شاملو، ۱۳۸۱)

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

تعاریف و نظریه های فشار روانی:
علیرغم تحقیقات وسیعی که در زمینه استرس انجام شده است و برخلاف استفاده گسترده‌ای که در مکالمات روزمره از این مفهوم می‌شود، هنوز هم استرس دقیقاً تعریف نشده است. بعضی اشخاص وقتی در مورد استرس صحبت می کنند در واقع به یک محرک محیطی اشاره می‌کنند. بعضی آنرا به عنوان پاسخی به محرک محیطی می‌بینند. عده‌ای هم آنرا در تعامل بین محرک محیطی و پاسخ جستجو می‌کنند. نظریه‌پردازان و محققان مختلف نیز هرکدام استرس را از زاویه متفاوتی تحلیل کرده‌اند و در این میان دیدگاه های سلیه و لازاروس نقطه عطفی برای تمام نظریات پیش از خود محسوب می شود.[۷]
نظریه هانس سلیه:
هانس سلیه روانپزشک اطریشی‌الاصل مقیم کانادا که پایه‌گذار پژوهش‌های علمی درباره پدیده استرس بوده، از اولین کسانی است که رابطه بین استرس و بیماریها را دقیقاً توجیه کرده است، او استرس را به « درجه سوز و ساز بدن»[۸] بر اثر فشارهای زندگی تعریف می‌کند. البته کلمه استرس تنها به روند این پدیده در بدن انسان اطلاق نمی‌شود بلکه محرکهای فشارآور [۹]نیز تحت همین نام خوانده می‌شود.[۱۰]
سلیه تحقیقات خود را از دهه ۱۹۳۰ آغاز کرد و تا زمان مرگ خود در سال ۱۹۸۲ مفهوم استرس را در سطح همگانی مطرح ساخت. او به بررسی تأثیرات استرس بر پاسخ های فیزیولوژیکی پرداخت و سعی کرد این واکنشها را به بروز بیماریها ربط دهد.[۱۱] (توکلی ، مهین ، شیوه های مقابله با استرس و ارتباط آن با سلامت روانی ، تهران ، نشر قو، ۱۳۸۰)
سلیه در سال ۱۹۵۶ میلادی روند ارتباط بین استرس و بیماریها را تشریح کرد. به نظر او هر محرک فشارزای بیرونی مانند زخم بدن، مسمومیت، خستگی عضلانی، سرما، گرما و عوامل روانی، اگر فشار کافی داشته باشد ممکن است منجر به ایجاد واکنش شود که او آن را « نشانگان کلی سازگاری » یا «G.A.S» نامیده است.
«G.A.S»به‌تلاش‌های عمومیت‌یافته بدن برای‌دفاع ازخود درقبال عوامل‌مضر‌اشاره‌دارد. این نشانگان شامل تمام تغییرات نامعین خاص است که به دستگاه زیستی القا شده و در سه مرحله قابل وقوع است.
۱- واکنش هشدار دهنده [۱۲]:
واکنش اولیه ارگانیزم است و مربوط به زمانی است که موجود به طور ناگهانی با محرکهای مختلف روبرو می‌شود و نمی‌تواند خودش را با آنها سازگار کند. این واکنش دارای دو مرحله است:
الف: ضربه:
واکنش فوری و ابتدایی نسبت به عامل آزار رساننده، افزایش بدن، از دست دادن انقباض طبیعی عضلانی، بالا رفتن فشار خون، تپش قلب از نشانه‌های عمومی آن به شمار می‌رود.[۱۳]( شاملو ، سعید ، بهداشت روانی ، تهران ، انتشارات رشد ، ۱۳۷۸)
ب: مواجهه با ضربه:
واکنش بازگشتی یا مرحله بسیج دفاعی که طی آن قشر غده فوق کلیوی بزرگ می‌شود و ترشح هورمونهای کورتیکوئید افزایش می‌یابد. اکثر بیماریهای حاد مرتبط با استرس به این دو مرحله مربوط می‌شوند
در اینجا اشاره به خصوصیات نشانگان یا سندرم کلی سازگاری می‌تواند به تبیین بیشتر مطالب فوق کمک کند. خصوصیات این نشانگان عبارتست از ازدیاد ترشحات هورمونهای بخش قشری غده فوق کلیه بر اثر تحریکات غده هیپوفیز مغز[۱۴] که موجب واکنش‌های فیزیولوژیکی می‌شود و درجه مقاومت بدن را پایین می آورد و تعادل حیاتی بدن [۱۵] را به هم می زند و اگر طولانی شود منجر به ایجاد مرض می‌شود.[۱۶]
۲- مقاومت
ارگانیزم از طریق مکانیزمهای سودمند مقابله با استرس سازگار شده و تعادل خود را بازمی‌یابد.
۳- فرسودگی
اگر عامل استرس تشدید شود یا ارگانیزم قادر به ارائه پاسخ مؤثری نباشد، مرحله سوم یعنی فرسودگی را به دنبال خواهدداشت، که برمبنای نظریه سلیه مکانیزم سازگاری مختل شده و کاملاً از بین می‌رود و در نتیجه ارگانیزم یا دچار صدمات غیر قابل جبران خواهدشد و یا خواهد مرد.[۱۷]
سلیه(۱۹۹۰)، معتقد است که : « استرس از نظر ماهیت اختصاصی، اما منشأ غیر اختصاصی دارد. اختصاصی بودن ماهیت آن یعنی اینکه دارای تغییرات قالبی و کلیشه‌ای یکسان و ویژه‌ای است که مهمترین آن عبارتند از: واکنش غده قشری فوق کلیه، بخش جلوی هیپوفیز، کاهش میزان ائوزنیوفیل در خون و رشد فرایندهای زخمی در دستگاه گوارش و اما غیر اختصاصی بودن آن از این نظر است که استرس بر اثر محرکهای گوناگون به وجود می‌آید.
در نهایت دیدگاه سلیه نسبت به استرس وارد چارچوب ادبیات روانشناسی شد، لیکن مرتباً در شیوه‌های تبیین آن تغییراتی به وجود آمد. د’رنود۳ ( به نقل از دسبون، ۱۹۸۲) طی ایجاد تغییراتی در الگوی زیست شیمیایی سلیه، آن را در زمینه مطالعات اختلالات روانی در محیط اجتماعی قابل استفاده نمود. او در واکنش‌های استرس ۵ عامل عمده را پیشنهاد داد. اولین عامل، متغیرهای استرس‌زای بیرونی است که در جهت برهم زدن تعادل ارگانیزم عمل می‌کند. دومین عامل، عوامل میانجی مشخص است که می تواند تأثیرات عوامل استرس‌زا را کاهش دهد. سومین عامل، خود استرس است که نتیجه تعامل بین عوامل استرس‌زا و عوامل میانجی است. چهارم، نشانگان سازگاری است که ارگانیزم طی آن سعی می کند با عوامل استرس‌زا مقابله کند. پنجمین عامل، پاسخی است که ارگانیزم به موقعیت استرس‌زا می‌دهد. [۱۸]
نظریه لازاروس:
عده دیگری از دانشمندان از جمله روان‌شناس معروف ریچارد لازاروس۱ معتقد است که وقایع کوچک روزمره بیشتر باعث ایجاد استرس‌های جسمی و روانی می‌شوند تا وقایع مهمی که هلمز از آنها یاد می‌کند. این نظریه را تعدادی از محققان مورد تأیید قرار می‌دهند. مثلاً در پژوهشی که به سال ۱۹۸۳ توسط دو روان‌شناس به نامهای چارلزاسپیگلر۲و کنت گرایر۳ ، بر روی ۲۰۰ تن از افراد پلیس انجام گرفت، چنین نتیجه‌گیری شد که استرس حاصل از دستگیری مجرمان بزرگ نسبت به کارهای کوچک و معمولی روزانه از قبیل بردن مجرمان به دادگاههایی که در صدور حکم تعلل می‌کنند، بسیار کمتر بود. (کلانتری، ۱۳۷۷)
لازاروس با طرح نظام شناختی ـ ارزیابی خود، که آغازگر دوران تفکر تعامل‌گرا بوده در حالیکه محرکهای محیطی و واکنشهای فردی را به عنوان دو عامل فعال مؤثر بر یکدیگر معرفی نمود، خاطر نشان کرد که هیچکدام آن دو به تنهایی مبین استرس نیستند، بلکه در این زمینه کیفیت و رابطه بین این دو عامل از اهمیت خاصی برخوردار است. وی معتقد بود استرس توسط ادراک شخص از موقعیت روانشناختی تعریف می‌شود این ادراک شامل تهدیدها، آسیب‌های بالقوه، چالش‌ها و ادراک شخص از توانایی مقابله خود با آنهاست . لازاروس همچنین بر مفاهیم تعارض، ناکامی و تهدید تأکید نمود. تعارض زمانی اتفاق می افتد که دو هدف ناسازگار وجود دارند.
ناکامی زمانی اتفاق می‌افتد دست‌یابی به یک هدف مانع تحقق هدف دیگر گردد. تهدید شامل پیش بینی و انتظار کشیدن برای ضرر ـ فقدانی است که هنوز اتفاق نیفتاده و براساس آنکه شخص فکر می‌کند تا چه حد توانایی مقابله با آن را دارد، می‌تواند خفیف یا شدید باشد.
علت‌های استرس:
عوامل بسیاری هستند که فشار Stress را بر بافتها و بدن انسانی افزایش می‌دهند. عواملی مثل شوک الکتریکی، سرما و گرمای شدید، جراحات جسمانی، صداهای بلند و دلخراش، سوء هاضمه، بیخوابی، خستگی شدید جسمانی، مواد مخدر، اختلالات و تنازعات خانوادگی، از این جمله‌اند که خطر تهدید هر یک از این عوامل در سطح روانی یک فشار روانی محسوب می‌شود[۱۹]
میسون لوین [۲۰]و دیگران شواهدی گردآورده‌اند که ثابت می‌کرد مانند پاسخهای خودکار، پاسخهای غدد درون‌ریز به استرس نیز به بهترین وجه به صورت الگوها و نه به صورت پاسخهای یکپارچه توصیف می‌شوند. فشارهای روانی ممکن است هنجاری یا غیر هنجاری باشند. فشارهای روانی هنجاری ناشی از رویدادهای غیرمنتظره نیستند. مانند پیدا کردن شغل جدید، ازدواج، جدایی از همسر، مرگ یکی از اعضای خانواده، فشارهای روانی غیرهنجاری ناشی از رویدادهای کاملاً غیرپیش‌بینی هستند. مانند گرفتار زلزه شدن یا در موقعیت سرقت از بانک قرار گرفتن. در مطالعات «میدو تاون منهاتان»[۲۱] ، استرس‌های زندگی در طبقات زیر در نظر گرفته شده؛ محدودیت‌های اقتصادی، خانواده‌های تک سرپرستی، بیماری جنسی، انزوای اجتماعی و نگرانی در مورد شغل.
به طور کلی، استرس حاصل نیاز ما به سازگاری فیزیکی، ذهنی و احساسی در مقابل تغییر است. مقدار جزئی استرس می‌تواند مفید باشد، چرا که به زندگی جذابیت و تحرک می بخشد و ما را روی پای خودمان نگه‌می دارد. تغییرات جزئی و ملایم نه تنها مضر نیستند بلکه مفید و سازنده‌اند و در پرورش حس سازش‌پذیری ما نقش عمده ای ایفا می‌کنند. اما وقتی که تغییرات از حد مجاز فراتر روند و در طول دوره‌ای از زمان بر زندگی ما اثر منفی بگذارند، در این جاست که ظرفیت سازش‌‌پذیری ما اشباع‌می‌شود و تحمل‌آن غیرممکن می کند[۲۲]
با توجه به مطالب فوق، می‌توان نتیجه گرفت که استرس تنها تحت تأثیر عوامل زیان‌آور روی ارگانیسم ایجاد نمی‌شود به گونه‌ای که سلیه به هنگام طرح تاریخی این موضوع می‌گوید: « استرس عبارتست از مجموعه واکنش غیراختصاصی که تحت تأثیر محرکهای گوناگون در ارگانیسم ایجاد می‌شود.» برخلاف تصوراتی که ایجاد شده بود، باید گفت که سلیه نیز ابتدا چنین تصور می‌کرد استرس تنها تحت تأثیر عوامل زیان آور ایجاد نمی‌شود. سلیه می‌گوید: هرچیز خوشایند یا ناخوشایند باعث استرس می‌شود، یک ضربه درداور به همان میزان می تواند علت یک استرس گردد که یک بوسه صمیمانه.
عواقب استرس:
طبق نظر هلمز و راهه (۱۹۷۶) مواجه شدن با تعداد زیادی از موقعیت‌های استرس‌زا در یک زمان کوتاه می‌تواند برای بهداشت روانی پیامدهای نامساعد داشته باشد. همه تغییرات زندگی از جمله ازدواج، تغییرات در ساعات کار روزانه و حتی تغییر در ساعات حرکت وسایل نقلیه، استرس‌زا است و اگر میزان استرس از توانائی سازگاری ارگانیسم فراتر رود می‌تواند بهداشت روانی فرد را به خطر اندازد و حتی به بیماری جسمی منجر شود.
اگر تنها استرسهای مفید وجود می‌داشت نتایج خوشحال کننده و سودمندی نیز دربرداشت و انرژی لازم برای فعال بودن و زندگی موفق داشتن در همه زمینه‌ها را فراهم می‌کرد متأسفانه عکس قضیه بیشتر اتفاق می‌افتد و اثر آن نیز به مراتب بیشتر در ذهن ما باقی می‌ماند به طور مثال یک واقعه غم‌انگیز لذت اتفاقات خوشایند قبل از آن را از بین می‌برد و با یک حادثه رانندگی هنگام بازگشت هرقدرهم کوچکتر باشد، خوشی تعطیلات را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد بنابراین از آنجا که استرسهای بد با شدت و تأثیرگذاری بیشتری بر انسان وارد می شوند نتایج و پیامدهای آن مشهودتر و تأسف‌انگیزتر است. استرس اغلب تلخ و خشن است و پیامدهای آن نیز ناهنجار و دردناک می‌باشد این پیامدها برحسب مدت اثر استرس و استرس انباشته شده و میزان انرژی سازگاری فرد متغیرند
استرس در حد کم بسیار مفید است چون نه تنها باعث بوجودآمدن علاقه و انگیزه در زندگی ما می‌شود، بلکه باعث ایجاد اعتماد به نفس در ما نیز می‌گردد.
عوامل مؤثر در تشدید فشار روانی:
اثرات فشار روانی، مانند میزان اضطرابی که برمی‌انگیزد و میزان اخلال آن در توانائیهای شخص برای کار و کوشش، به چند عامل بستگی دارد که از آن جمله است برخی ویژگیهای خود فشار روانی مانند موقعیتی که فشار روانی در آن روی می‌دهد، و برآورد و ارزیابی آدمی از موقعیت فشارزا و منابعی‌که وی برای کنارآمدن با آن دردسترس دارد.[۲۳]
۱-‌ دوام و امکان کنترل طول دوره فشار روانی:
کنترل داشتن بر طول دوره یک رویداد فشارزا نیز از شدت فشار روانی می‌کاهد، در یک پژوهش به آزمودنیها عکسهای رنگی صحنه‌های فجیع مرگ آدمیان نشان داده می‌شد. افراد گروه آزمایشی می‌توانستند با فشار دادن یک تکمه به نمایش عکسها پایان دهند. آزمودنیهای گروه‌گواه می‌بایستی همان عکسها را برای مدت زمانی که افراد گروه آزمایشی به اختیار خود، تماشا می‌کردند، تماشا کنند، اما خودشان نمی‌توانستند به نمایش عکسها پایان‌دهند. از راه پاسخ گالوانیکی پوست(GSR) معلوم شد که میزان اضطراب گروه آزمایشی بسیار کمتر از اضطراب گروهی بود که هیچ کنترلی بر طول دوره تماشای عکسها نداشت.
۲- قابلیت پیش بینی:
گاهی اوقات می‌توانیم وقوع حادثه‌ای را پیش‌بینی کنیم ولی گاهی چنین نیست اگرحوادث قابل پیش‌بینی باشند افراد فشارروانی کمتری را احساس می‌کنند.حتی وقتی آدمی نمی‌تواند کنترلی بر فشار روانی داشته باشد اگر بتواند آن را پیش‌بینی کند از شدت آن کاسته می‌شود. آزمایشهای آزمایشگاهی نشان می‌دهد که هم آدمیان و هم حیوانها رویدادهای آزارنده پیش‌بینی‌پذیر را به رویدادهای آزارنده پیش‌بینی‌ناپذیر ترجیح می‌دهند.[۲۴]
۳-‌ ‌ ارزیابی شناختی:
ادراک شخص از یک رویداد فشارزا، در شدت و ضعف استرس تأثیر می‌گذارد. اینکه شخص از یک رویداد فشارزا ، چه ادراکی داشته باشد، به برآورد او از درجه تهدیدآمیز بودن آن رویداد نیز بستگی دارد. موقعیتهایی که شخص آنها را به صورت تهدیدی برای زنده ماندن خود (اطلاع از ابتلا به سرطان) یا به صورت تهدیدی برای اعتبار و ارزش خود (شکست در شغلی که خودش برگزیده) ادراک کند، بیشترین فشار روانی را ایجاد می‌کند.[۲۵]
۴-‌ شدت:
فشارهای روانی با شدت ناراحتی که شخص با آن مواجه می‌شود در رابطه است مثلاً تأثیر آسیب‌دیدگی ناشی از یک حاثه رانندگی کمتر از فقدان یک شخص مورد علاقه می باشد
۵-‌ میزان اعتمادبه نفس و احساس کارآیی:
اطمینان خاطر آدمی به اینکه می‌تواند یک موقعیت فشارزا را به خوبی اداره کند نیز عامل عمده‌ای در تعیین شدت فشار روانی به شمار می‌رود. برای بیشتر مردم سخنرانی در برابر یک جمعیت، رویدادفاجعه‌آمیزی به شمار می‌رود. اما مردمانی که در این کار مهارتی بدست آورده اند به توانایی خود اطمینان دارند، در چنین موقعیتی اضطراب ناچیزی را تحمل می‌کنند. مخصوصاً موقعیتهای اضطراری فشارزا هستند. چون در این مواقع است که شیوه‌های معمول آدمی برای کنار آمدن با رویدادها کارایی ندارد.(براهنی، نقل از هیلگارد واتکینسون، ۱۳۷۲)
۶- نقش محیط و حمایتهای اجتماعی:
بسیاری از محققان ( کاسل۱،‌گانستر۲ و ویکتور۳) استدلال کرده‌اند افرادی که عضو شبکه اجتماعی گسترده‌ای هستند، کمتر تحت تأثیر منفی رویدادهای فشارزای زندگی قرار می‌گیرند و احتمالاً کمتر دچار مشکلات سلامتی ناشی از فشار روانی می‌شوند. همچنین کاملاً معلوم شده است که به طور طبیعی وجود سیستمهای حمایتی نظیر خانواده‌های گسترده، گروه های شغلی، انجمنها، موجب تسهیل مقابله با مشکلات، توانبخشی و بهبودی می‌شوند. چنین فرض شده است که حمایتهای اجتماعی به عنوان یک سپر۴ یا حائلی۵ میان فشارهای زندگی و به خطر افتادن سلامتی عمل می‌کند. (
روش های پیشگیری از ایجاد استرس:
سلیه پدر تحقیقات در زمینه استرس، اهداف، قواعد و معیارهایی را که برای رفتار سالم و پیشگیری از ایجاد استرس لازم است، به شدت تقسیم می‌کند.
هدفهای کوتاه مدت:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:45:00 ق.ظ ]




۲-۲-۱۴-۲ محیط
در بسیاری از اوقات نقش مهم و تعیین کننده فرهنگ سازمانی را محیط پیرامون تعیین می کند. سازمان برای موجودیت و بقاء حیات نیاز به فعالیت دارد. نحوه فعالیت سازمان بایستی هم در جهت اهداف خود باشد و هم این که نیازهای بیرون و خارج از خود را برآورده سازد که در بسیاری از موارد این دو در یک جهت هستند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

محیط، تعریف کننده سیاست سازمان و نحوه دستیابی به آن است و بطور غیر رسمی در شکل دادن فرهنگ سازمان نقش به سزایی دارد.(ابطحی و خیراندیش ۱۳۹۱ : ۱۷۸)
۲-۲-۱۴-۳ کارکنان
آنچه مسلم است باید افرادی که برای کار در سازمان و فعالیت در جهت اهداف از پیش تعیین شده سازمان انتخاب می شوند، در خور سازمان باشند. انتخاب افرادی که با فرهنگ سازمان و آن روش و عملکرد اولیه ای که توسط سازندگان ایجاد شده است هماهنگ نباشند و همسو و هم جهت با آن حرکت نکنند و فرهنگ اولیه سازمان را نپذیرند. اگر از افراد رده بالای سازمان و جزء مدیران سازمان قرار گیرند می توانندفرهنگ سازمان را تغییر داده و جزء ریشه ها و منابع فرهنگ جاری سازمان قرار گیرند.
بنابراین، چون افراد و اعضای سازمان که به خدمت سازمان در می آیند نقش مهمی در ایجاد فرهنگ و تغییر فرهنگ قبلی در سازمان دارند سازمانها یک روند خاصی در انتخاب افراد خصوصاً مدیران بکار می گیرند تا کسانی را به کار بگیرند که در خور سازمان باشند و ارزش ها و هنجارها و رسوم سازمان را بپذیرند و ضمناً سعی می کنند کسانی را که همسویی با فرهنگ سازمان ندارند و درصدد تغییر آن هستند از سازمان کنار گذارند.(صفر زاده و دارابی ۱۳۹۱ : ۳۰)
۲-۲-۱۵ انواع فرهنگ سازمانی
با توجه به اینکه سازمانهای از نظر فرهنگی متفاوتند و از طرف دیگر عوامل متعددی بر فرهنگ سازمانی اثر دارد، لذا در سازمانها فرهنگ های متفاوت وجود دارد. بنابراین در اینجا به طور مختصر به برخی از این تقسیم بندی ها اشاره می شود.
در یک تقسیم بندی فرهنگ به سه قسمت تقسیم می شود:
۲-۲-۱۵-۱ فرهنگ قوی :
فرهنگ قوی بوسیله ارزشهای هسته ای سازمان نمایان می گردد، ارزشهایی که شدیداً در پی حفظ آنها و سهیم شدن در آن هستند. هر قدر تعداد اعضای متعهد به ارزشهای غالب زیاد و میزان تعهد آنها زیاد، آن فرهنگ قوی تر خواهد بود.
به نظر رابینز «یک فرهنگ قوی نشان دهنده توافق بالایی در بین اعضا ، در مورد چیزی می باشدکه سازمان به خاطر آن به وجود آمده است. چنین اتفاق نظری در هدف پیوستگی، وفاداری و تعهد سازمانی را ایجاد می کند. این ویژگیها به نوبه خود تمایل کارکنان برای ترک سازمان را کاهش می دهد» (رابینز، ۲۰۰۵: ۲۳۱).
فرهنگ قوی به سه دلیل به دنبال تسهیل عملکرد می باشد:
اولاً: این فرهنگها به وسیله انسجام اهداف معین می گردند، به عبارت دیگر، یک سری اهداف برای همه کارکنان مشترک است.
ثانیاً: فرهنگهای قوی با ایجاد ارزشهای مشترک بین اعضای سازمان سطح بالایی از انگیزش را بوجود می آورند.
ثالثاً: فرهنگ های قوی، کنترل را بدون ایجاد اثرات ظالمانه که در بوروکراسی دیده می شود، اعمال می نمایند .
۲-۲-۱۵-۲ فرهنگ میانه:
اینگونه فرهنگ ها حد فاصله بین دو فرهنگ قوی و ضعیف هستند، بعضی دارای تعداد اعضای متعهد ضعیف و کم هستند، برخی دیگر نیز دارای اعضای کم اما با تعهد بالا و قوی هستند (ایران زاده ۱۳۷۷ : ۴۵).
۲-۲-۱۵-۳ فرهنگ ضعیف:
در این نوع سازمانها افراد تعهد کمتری به سازمان خود احساس می کنند و در این نوع فرهنگ از طریق ابهامات، تضادها و تناقضاتی که در سازمان وجود دارد مشخص می شود.
اما در جای دیگر فرهنگ را به چهار دسته به شرح ذیل تقسیم بندی کرده اند:
الف)- فرهنگ انعطاف پذیر: ویژگی بارز این فرهنگ تأکید بر محیط خارجی از طریق انعطاف پذیری در جهت تأمین خواسته های مشتری است. این فرهنگ مشوق هنجارهایی است که توافق سازمانی را در شناسایی و تغییر علائمی که از محیط دریافت می کند به پاسخ های رفتاری افزایش می دهد.
ب)- فرهنگ رسالت (مأموریت): این فرهنگ برای سازمانی مناسب استکه کارش خدمت به محیط است، اما نیاز به تغییر سریع ندارد. این نوع فرهنگ اهمیت زیادی برای نگرش مشترک نسبت به اهداف سازمان قائل است.
ج)- فرهنگ مشارکتی: این فرهنگ در درجه اول بر دخالت و مشارکت اعضای سازمان و بر انتظارات آنها از محیط که به سرعت در حال تغییر است تأکید دارد. فرهنگ مشارکت در سطح عالی مشابه گروه کنترل است. این فرهنگ بیش از هر فرهنگ دیگری بر نیازهای کارکنان به عنوان مسیر دستیابی به عملکرد بالا تأکید دارد. هدف این فرهنگ ایجاد حس مشارکت، مسئولیت و تعهد در کارکنان است.
د)- فرهنگ سازگاری: فرهنگ سازگاری از یک روش منظم برای فعالیت های اقتصادی حمایت می کند. در این فرهنگ، مشارکت های فردی تا حدودی اندک است اما پیوستگی، همسویی و انسجام و همکاری بین اعضا بر این نقصان غالب می آید. به عنوان نمونه از یک فرهنگ سازگاری یا انسجام می توان شرکت های بیمه را نام برد (مشبکی ۱۳۸۰ : ۹۸).
در جای دیگر فرهنگ های سازمانی را به دو دسته تقسیم می کنند:
۱- فرهنگ مکانیکی:
در سازمانهای با فرهنگ مکانیکی باورهای مشترک بیشتر به ساختارهای رسمی، قوانین و مقررات، دستورالعمل و روش های استاندارد مربوط می شود.
۲- فرهنگ ارگانیکی:
در فرهنگ ارگانیکی، باورهای مشترک عمدتاً بر ساختارهای غیر رسمی و همچنین برنتایج و عملکرد نه بر وسیله و ابزار تأکید دارند(آقاجانی و کجوری ۱۳۸۳ : ۱۵۳).
۲-۲-۱۶ تئوری های فرهنگ سازمانی
۲-۲-۱۶-۱ فرهنگ قوی و فرهنگ ضعیف (دیل و کندی)
مسئله تمایز بین فرهنگ قوی و فرهنگ ضعیف به نحو فزاینده ای گسترش یافته است. صفت مشخصه ی فرهنگ قوی مشترک بودن در مفروضات و ارزش ها است. هر چه اعضا ارزش های اساسی را بیشتر بپذیرند و تعهدشان به آن ارزش ها بیشتر باشد، فرهنگ قوی تر خواهد بود. «دیل و کندی» چهار عنصر قوی یک فرهنگ قوی را به ترتیب زیر معرفی کردند:
الف) ارزش ها
ب) قهرمانان
ج) آداب و رسوم
د) شبکه فرهنگی
با قرار دادن معیارها در کنار هم ماتریس چهار قسمتی به دست می آید که بیانگر سه نوع فرهنگ سازمانی به شرح ذیل می باشند:
۱- فرهنگ قوی: که در آن تعداد اعضای متعهد به ارزش های غالب زیاد و میزان تعهد آنها نیز قوی می باشد؛
۲- فرهنگ میانه: این گونه فرهنگ ها حد فاصل دو فرهنگ قوی و ضعیف قرار می گیرد؛
۳- فرهنگ ضعیف: فرهنگ هایی هستند که تعداد اعضای متعهدشان محدود و اندک است.

فرهنگ قوی

فرهنگ میانه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:45:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم