کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



 



سازگاری اجتماعی به وضعیتی گفته می‏شود که افراد یا گروه‏ها، رفتار خود را به تدریج و از روی عمد و غیر عمد تعدیل می‏کنند تا خود را با فرهنگ موجود سازگاری نمایند مانند رعایت عادت‏ها، عرف و تقلید. به عبارتی سازگاری اجتماعی آن نوع واکنش‏هایی است که شخص برای رعایت محیط اجتماعی از خود نشان می‏دهد و آنها را به علت هماهنگی‏شان با معیارهای اجتماعی و پذیرفته شدن از طرف آن، اساس رفتارخود قرار می‏دهد (دیلمی، ۱۳۸۰).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

انسان محصول اجتماع است و مسلماً تحت تأثیر نظامها و فرهنگهای جامعه خود قرار دارد و سازگاری او یک سازگاری اجتماعی است؛ و در چنین شرایطی است که باید نیازهای خود را بر آورده سازد و آرامش و تعادل خود را حفظ کند، بنابراین انسان می‌باید با اجتماع سازش یا سازگاری نماید (اسلامی‌نسب، ۱۳۷۳).
موشازیندر[۷۸] دو نوع شیوه سازگاری را مطرح می‌کند:
سازگاری هیجان مدار: شامل استراتژی‌های تخیلی کردن، فعالیتهای هوشیاری که تحت تأثیر قانونمندی خاصی است.
سازگاری مساله مدار: شامل استراتژیهای حل مساله، عقلانی کردن، کم‌کردن موقعیت استرس‌زا (موشازیندر، ۱۹۹۶).
تحلیل فرایند سازگاری
جریان سازگاری از مراحل به هم پیوسته گوناگونی تشکیل شده که افراد را در حالات گوناگون در بر‌می‌گیرد. آغاز فرایند سازگاری از نیاز یا سائق شروع شده و با ارضای آن تمام می‌شود. بنابراین می‌توان مراحل سازگاری را خروج از حالت تعادل و رسیدن به حالت تعادل مجدد دانست.چرخه سازگاری را به صورت زیر می‌توان مطرح کرد (اسلامی‌نسب، ۱۳۷۳).
۱-۲. فلوچارت چرخه سازگاری افراد
دلایل سازگاری:
۱- می خواهیم به آرمان و آرزویمان برسیم.
۲- به خود شناسی و خود سازی اقدام و سپس احساس سلامت کنیم.
۳- نیازهای معنوی را پاسخ بگوییم.
۴- رابطه‌ای با خداوند برقرار کنیم و احساس کنیم که خالق از بنده راضی است.
۵- در طریق منطقی و عقلی گام گذاردن است.
۶- برای پیشرفت و تعالی و جلو رفتن و بهتر شدن است (اسلامی نسب، ۱۳۷۳).
ملاک و معیار سازگاری
در فرایند سازگاری اجتماعی مشکلات و مسایل روانی ـ شناختی بروز می‏کند. انگیزش و نیازهای اکتسابی، نیازهای غالب و متفاوت، ناکامی، تعارض‏ها، اضطراب‏ها و رفتارهای دفاعی در این فرایند آشکار می‏شوند. شاید به همین علت باشد که سلامتی و بهنجاری افراد را به منزله سازش و سازگاری با توقعات جهان بیرون در نظر گرفته می‌شود. ناسازگاری در یک موقعیت گذشته برای سازگاری در موقعیت‏هایی در آینده لازم و ضروری است. بنابراین بهتر است که توانایی فرد برای سازگاری را در نظر گرفت. بر این اساس هر فردی که بتواند با مسایل و مشکلات خود کنار بیاید با خود و اطرافیانش سازش یابد و در برابر تعارض‏های اجتناب پذیر درونی از خود سازگاری نشان دهد، انسانی به هنجار تلقی می‏گردد. چنین فردی واجد توانایی‏های دفاعی و سازشی است و می‏تواند بین خود و نیازهای کشاننده‏ای خود و واقعیت، تعادل برقرار سازد (دادستان، ۱۳۷۰ به نقل از شادمان، ۱۳۸۰).
ناسازگاری می‌تواند جزئی یا کلی باشد. ناسازگاری جزئی مربوط به برخی از جنبه‏ه ای شخصیت و رفتار فرد است. ولی ناسازگاری کلی مجموعه فرایندهای اجتماعی شدن فرد را به مخاطره می‏اندازد. پس می‏بایست ناسازگاری به معنای خاص را از ناسازگاری به علت عدم استعداد برای نگهداری یک موقعیت سازش یافته متمایز دانست.
در سازگاری با محیط درونی، هدف این است که تنش‏هایی که سلامت و تعادل فرد را مورد تهدید قرار می‏دهد، کاهش یابد. اما برای کاهش این تنش‏ها برآوردن توقعات محیط بیرونی کافی نیست. ممکن است رفتار یک فرد منحرف با واقعیت درونی خود سازگاری یافته باشد، بدون اینکه با واقعیت اجتماعی سازگاری باشد. پس یک تعامل پویایی میان این دو واقعیت وجود دارد، سازگاری بیرونی در واقع مستلزم درجه‏ای سازش با واقعیت درونی است (شادمان،۱۳۸۰).
معیارهای معینی برای ارزیابی کفایت سازگاری یک فرد نسبت به محیط ابداع شده‏اند. برای مثال، ویژگی‏های زیر برای ارزیابی به عنوان پیشرفت اهمیت زیادی دارند.
آسودگی یا آرامش روان شناختی: یکی از ضروری‏ترین علایم ناتوانی در سازگاری آن است که احساس گناه یا ترس از بیماری و غیره در فرد شکل می‏گیرد. تجربه کردن ناراحتی اغلب به معنای بی‏کفایتی در سازگاری روان شناختی است.
کارایی شغلی: نشانه دیگری که شاخص مشکلات سازگاری است، ناتوانی در استفاده کامل از قابلیت‏های اجتماعی است.
نشانه‏های جسمانی: گاهی تنها علامت سازگاری نامناسب به شکل آسیب به بافت‏های بدن جلوه می‏کند. یک شخص بهنجار و دارای سازگاری خوب نباید از نشانه‏های جسمانی رنج بکشد.
پذیرش اجتماعی: بعضی از افراد سازگار از نظر اجتماعی مورد پذیرش هستند، یعنی افرادی هستند که دیگران آنها را می‏پذیرند (اسلامی‌نسب، ۱۳۷۳).
برخی از خصوصیات انسان سازگار به شرح زیر است:
-به میزان کافی می‏تواند فعالیت کند و برای کاری که بر عهده گرفته است شایستگی لازم را دارد و لزومی نمی‏بیند که شغل خود را مرتب تغییر دهد.
– از اضطراب و تعارضی که او را از فعالیت سود بخش باز دارد، دوری می‏جوید.
– بتواند با مشکلات مواجه شود و درباره آنها بیندیشد و تصمیم بگیرد و عمل کند.
– بتواند نیازها، افکار و عواطف دیگران را بشناسد و پاسخ‏ها یا واکنش‏های مناسب از خود نشان بدهد.
– بیماری‏های بدنی نتوانند شایستگی و فعالیت او را کاهش دهند.
– انسان سازگار یا سالم مسؤولیت همه اعمال، افکار و رفتارهای خود را می‏پذیرد و عاقلانه به نتایج آن می‏اندیشد.
– شخص سازگار، پذیرش و تحمل اضطراب را یاد می‏گیرد و می‏داند چرخ زندگی همیشه به دلخواه شخص نمی‏گردد و به هر حال ناراحتی‏هایی در زندگی به وجود خواهد آمد و اینها نیز به نوبه خود موجب اضطراب و نگرانی می‏شوند.
– فرد سازگار باید بتواند بعضی از ناکامی‏ها را تحمل کند، زیرا در حقیقت تحمل ناکامی مانند پذیرش اضطراب نشانه سازگاری مطلوب در شخص است (اسلامی‌نسب، ۱۳۷۳).
مهارتهای سازگاری عبارتند از:

    1. توانایی در ارتباط کلامی با دیگران
    1. توانایی در مراقبت از خویشتن
    1. رسیدگی و انجام امور روزانه زندگی
    1. مهارت در ارتباط اجتماعی با افراد
    1. توانایی در پیدایش و تعیین راه و مسیر ادامه زندگی و اهداف
    1. توجه به بهداشت و سلامتی فردی
    1. توانایی یادگیری، آموزش و ادامه تحصیل
    1. استفاده صحیح از ساعات تفریح و آزادی خود
    1. انجام کارها و مسئولیت های کاری
    1. توانایی ایجاد رابطه سالم با افراد خانواده، همقطاران و افراد مختلف اجتماع (‌معانی و همکاران، ۱۳۷۹).

عوامل مؤثر در سازگاری
سازگاری رضایت بخش فرد با موفقیت‏های اجتماعی عمده زندگی، به طور مستقیم با میزان ارضای همه نیازهای اساسی مرتبط است. نیازها و ارضاء آنها به ادراک فرد با توجه سن، جنس،‌ استعدادهای ارثی و فرهنگی، طبقه اجتماعی، شغل، محل جغرافیایی، تعلیم و تربیت، تجارب و سازگاری‏های زندگی اشخاص دیگر بستگی دارد (حسن آبادی، ۱۳۸۰).
متغییرهایی که در سازگاری مؤثر هستند:
۱ـ شخصیت فرد
۲ـ ادارک فرد از مشکل
۳ـ شدت مسأله و مشکل
۴ـ حمایت اجتماعی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1401-04-05] [ 12:51:00 ق.ظ ]




ندیدم بدان سو که بودم، شکن
نباشد سخن زین نشان دلپذیر

۴-۲-۱۲ ستایش خاندان مادری:
گروهی از محققان، ریشۀ اسطوره ای برخی روایت های حماسی را در دور] مادرسالاری که دورۀ ارزش، اهمیت، عظمت و قدرت زن بوده است جستجو کرده اند؛ برای مثال استاد مهرداد بهار در کتاب جستاری چند در فرهنگ ایران، ویژگی های حماسی داستان های رستم و خاندان اورا با ویژگی های اسطوره ای مادرسالاری تطبیق داده اند. در داستان رستم و اسفندیار، در حین رجزخوانی ها، ستایش خاندان مادری، هم از زبان رستم و هم از زبان اسفندیار بیان می شود. رستم می گوید:

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

همان مادرم دخت مهراب بود
که ضحاک بودیش پنجم پدر
نژادی ازین نامورتر کراست

بدو کشور هند شاداب بود
ز شاهان گیتی برآورده سر
خردمند گردن نپیچد ز راست

(همان، ج۶، ص ۲۵۷، ابیات ۶۶۰-۶۶۶)
اسفندیار نیز در شأن مادر خویش می گوید:

همان مادرم دختر قیصر است
همان قیصر از سلم دارد نژاد
همان سلم پور فریدون گرد

کجا بر سر رومیان افسر است
ز تخم فریدون با فرّ و داد
که از خسروان نام شاهی ببرد

(همان، ج۶، ص ۲۵۹، ابیات ۶۹۴-۶۹۶)
شاید بتوان ستایش خاندان مادری از زبان رستم و اسفندیار را در این داستان، بازتاب
ویژگی های اسطوره ای دوران مادرسالاری در روایت های حماسی دانست.
۴-۲-۱۳ ارزش های بلاغی رجزخوانی :
در رجزهای شاهنامه، زبان گفتار به کمال فصاحت و بلاغت نزدیک می شود و سخن ناب حماسی به نمایش در می آید (بهار، ۱۳۷۳: ۲۴۹ و ۲۵۰) .در ذیل تنها از باب نمونه به تعدادی از ویژگی های بلاغی این رجزها در داستان رستم و اسفندیار اشاره می کنیم .
۴-۲-۱۳-۱ اغراق :
بزرگ نمایی و کوچ نمایی از اهداف صناعت اغراق است. سخن پهلواناندر رجز یکسره اغراق و مبالغه است. کاربرد تشبیهات و استعارات اغراقی در رجزها به وفور دیده می شود. مشبهٌ به در رجزها شیر و نهنگ و پلنگ است که سوار بر اسب به جنگ می آیند و حریف ضعیف نخجیره و بره و آهو و صید است. در چنین سخنانی اغراض اصلی تشبیه و استعاره اغراق و بزرگ نمایی یا کوچک نمایی است.
ادعاهای محال در وصف اعمال قهرمانان که محصول خیال پردازی های شاعر است از دیگر شگردهای بلاغی در تصنیف رجزهاست. رستم در ستایش سام می گوید:

همی ماهی از آب برداشتی
به خورشید ماهیش بریان شدی

سر از گنبد ماه بگذاشتی
ازو چرخ گردنده گریان شدی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:51:00 ق.ظ ]




مواد افزودنی یک کاره
مواد شیمیایی چند منظوره
عوامل ضد شوره سر
رنگ و رنگ دانه
بو زداها
نرم کننده ها
عوامل صیقل دادن دندان
خوشبویی
پلیمر های تقویت مو
جلوگیری از فساد
لاک نصب مو
محرک ها
مواد شیمیایی ضد آفتاب
حلال و حمل کننده ها
سورفکتانت ها
عوامل غلیظ سازی

شکل۲:شرکت های اصلی مواد آرایشی (تخمین زده شده با توجه به مبلغ فروش در سال۱۹۹۹)
در قسمت عرضه، بازار، بسیار پیش‌بینی شده است، برآورد می‌شود که حدود ۲۰۰۰ عرضه کننده از مواد شیمیایی آرایشی جهانی وجود دارد که شامل تولیدکنندگان صابون نمی‌شود. شرکتهای مواد شیمیایی اصلی، تجارت‌های مواد آرایشی‌شان را فروخته‌اند. چون آنها متعلق به فعالیتهای اصلی نیستند. چندین عامل نشان می‌دهند که تغییرات اصلی بیشتر در ساختار بازار، مورد انتظار هستند. ازجنبه قانونی، محدودیتهای سخت‌تر روی یک سطح اروپائی انجام می‌شوند که به ایمنی و خلوص مواد می‌پردازند. عملکرد تولید خوب جی.ام.پی[۹۹] موردنیاز است و یک مقدار در حال افزایش از مستندسازی الزامی است. قبل از اینکه شرکتها، تصویب استفاده از مواد شیمیایی ویژه را به دست آورند. همه این نیاز به پرسنل اضافی و تجهیزات آزمایشگاهی دارد و بنابراین شرکتهای کوچکتر با مشکلاتی روبرو می‌شوند. کانالهای توزیع، کلید موفقیت هستند. زنجیرۀ دوگلاس [۱۰۰]در این روش، متنوع شده است و اکنون توسعه‌اش را به بازارهای بین‌المللی اعلام کرده است. در یک روش مشخص استراتژی توسعه مضاعف ارائه می‌شود، چون حاشیه‌ها در فروش عطرها، تحت فشار بودند، تولیدکنندگان مواد آرایش باید ادغام عمودی را انجام دهند و دستیابی مستقیم به بازار را از طریق کنترل توزیع‌کنندگان به دست آورند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

اما به طور ویژه برای ایجادکنندگان عطر، خطر احتمالی افزایش می‌یابد. در آلمان، حدود ۹۰۰ عطر در بازار وجود دارند که با هم رقابت می‌کنند. پنج تولیدکننده از مواد بهداشتی هم، حدود دو سوم از بازار جهان را در اختیار دارند. گزارش شده است که قیمت‌های بازاریابی برای راه‌اندازی یک عطر جدید، به طور کلی ۲۵ میلیون یورو است، حتی نام‌های برند موفق‌آمیز هم به ندرت بیش از دو تا سه درصد سهم بازار را به دست می‌آورند. علاوه بر این، مقیاس شکست محصولات جدید هم خیلی بالا است. با این وجود، شرکتهای اصلی، سودهای دورقمی را گزارش می‌کنند. یک استراتژی جبران برای خطر احتمالی بازار، دسته‌بندی چندین نام برند از عطرها تحت یک نام برند گروهی است. این استراتژی بازاریابی، فوق معمولی است، چون آن نیاز به یک مدیریت خیلی ظریف دارد. کار هر مدیر برند، ایجاد وفاداری و صداقت بازار برای محصول‌اش است. اما این استراتژی، مدیران را قادر می‌کند تا خطر احتمالی را از طریق یک نمایه گسترده‌تر از برندهای عطر پخش کنند]۱۳و۵[.
جدول۹:تولید کننده های اصلی عطرها و خوشبو کننده ها

سهم بازار بر حسب درصد
مبلغ فورش در سال ۱۹۹۸ بر حسب میلیون یورو

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:51:00 ق.ظ ]




روای می‌گوید، من به کوفه آمدم، زراره را ملاقات کردم و کلام امام (ع) را به او رساندم ولی از لعن امام (ع) چیزی به او نگفتم و این که امام (ع) فرمود او دروغ می‌گوید.راوی می‌گوید، که زراره گفته است،حضرت (ع) با همین بیانش استطاعت را مطرح کرده است.[۱۷۷]
پس معلوم است استطاعات قبل از فعل بوده‌‌، و اینکه استطاعت ربطی به وقوع فعل ندارد، فعل چه واقع بشود یا نه، اثباتاً و نفیاً ربطی به مفهوم استطاعت ندارد. به عبارت دیگر زراره یک سوال فقهی کرد و بعد آنرا درمباحث کلامی تسرّی داد.
این برداشت زراره در مقابل قول هشام است که اگر فعل واقع نشد، معلوم می‌شود مستطیع نبوده است. پس اینجا این اختلاف طبق این نقل کاملاً ظهور پیدا کرده است که زراره با همان اندیشه‌ای که اشعری نقل می‌کند استطاعت را عرضه می‌کند و استفاده او هم از یک بحث فقهی بوده است.
روایت دیگری باز هم از دیدگاه زراره مطرح شده است‌:
ولیدبن صَبِیْح می‌گوید در مدینه از کنار روضه رسول مکرّم اسلام (ص) عبور می‌کردم، دیدم مردی در روضه نشسته که خیلی جذّاب است. دقت کردم دیدم زراره است.
می‌گوید، زراره از من درخواست کرد که از امام (ع) یک وقت ملاقات برای او بگیرم.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

راوی می‌گوید، به امام (ع) عرض کردم که زراره از شما وقت ملاقات می‌خواهد، حضرت دستی به محاسنشان زدند بعد فرمودند، به او وقت ملاقات نده‌. چرا که او در این سن پیری می‌خواهد با من در مورد قَدَر بحث کند، و این دین من و اجداد من نیست.
نکته آن است که استطاعت در مفهومی که زراره بیان می‌کند لازمه‌اش تفویض است. یعنی اگر کسی با توجه به منطق اهل بیت (علیهم السلام) که می‌فرمودند، لا جبر و لا تفویض بل امر بین الامرین، [۱۷۸] قائل باشد که خداوند متعال استطاعت و قدرت را به انسان داده است و انسان قبل الفعل تمام عناصر انجام فعل را در اختیار دارد، در منطق و ادبیات اهل بیت (علیهم السلام) این قدر و تفویض است.چنانکه از طرف دیگر اگر کسی قائل باشد که به ما اصل استطاعت داده نشده و هر کار و فعلی که ما انجام می‌دهیم، فعل خداست، یا مشیت و تقدیر خداوند متعال است، این جبر است و اهل بیت (علیهم السلام) فرمودند، در فعل انسان جبری وجود ندارد.
بعد حضرت (ع) در ادامه می‌فرماید، زراره می‌خواهد مرا با نظریه استطاعت خودش همراه کند، و به نظر می‌رسد چون زراره یکبار در بحث پیرامون آیه (ولله علی الناس حجّ البیت‌…) این کار را کرد و از یک بحث فقهی به یک بحث کلامی ورود پیدا کرد، حضرت به ولیدبن صبیح فرمود، فعلاً به او جازه ملاقات ندهد. بعد حضرت (ع) فرمودند، این دین من و اجداد من نیست‌.[۱۷۹] این تعبیر در احادیث مختلف نسبت به روات مختلف، از جمله درباره زراره بیان شده است.[۱۸۰]
از جمله روایت دیگری که علامه مجلسی (ره) از قول‌کشّی نقل می‌کند:
حریز می‌گوید من به سمت فارس می‌خواستم حرکت کنم و محمد حلبی[۱۸۱] هم با ما به سمت مکه می‌خواست حرکت کند. تا اینکه همه به منطقه حنین رسیدیم.
من از حلبی پرسیدم که آیا از امام صادق (‌علیه السلام) حدیث تازه‌ای شنیده‌ای برای ما نقل کنی؟.
گفت: بله، روایتی برای تو نقل می‌کنم که با اندیشه ات مخالف است. از حضرت (ع) درباره استطاعت پرسیدم، حضرت(ع) فرمود این دین من و اجداد من نیست. (نکته قابل توجه آنکه یکی از قراینی که نشان می‌دهد واژه استطاعت از واژه‌های اصیل دینی نیست، تکرار این تعبیر است. زیر اگر این واژه، از واژه‌های کلیدی درون گفتمان اصلی اهل بیت (علیهم السلام) بود، این تعبیر آنهم با این تکرار درست نمی‌بود).
گفتم الان سینه‌ام خنک شد و یا بعبارتی الان راحت شدم (چون در ذهنم بود که مسأله استطاعت با مبانی فکری ما نمی‌سازد، با این فرموده شما خیالم راحت شد)‌.
به خدا قسم مریض‌های اهل نظریه استطاعت را عیادت نمی‌کنم و در تشییع جنازه آنها شرکت نمی‌کنم و زکات مالم را به آنها نمی‌دهم.
حریز می‌گوید، حضرت (ع) به من فرمود، تو چه چیزی گفتی؟! من هم دوباره کلام خودم را تکرار کردم.
حضرت (ع) فرمود، این حرف تو نادرست است، پدرم فرموده است، اینها از کسانی‌اند که آتش جهنم بر آنها حرام است. (بعبارت دیگر اینها مومن و شیعه‌اند).
به حضرت (ع) عرض کردم، پس این چه تعبیری است که شما مطرح فرمودید که این مسأله و این اعتقاد، دین من و اجداد من نیست؟ حضرت (ع) فرمود، مقصودم از این کلام کسی است که دیدگاه زراره را داشته باشد، است. [۱۸۲]
نکته جالب آنکه تعبیر آخر امام (ع) که مراد من از آن جمله‌ای که گفتم، زراره و کسی که دیدگاه زراره را دارد این است که، امام (ع) بین کسی که قایل به اصل استطاعت است و کسی که استطاعت را بگونه‌ای تبیین می‌کند که به تفویض و قدری می‌ انجامد تفاوت می‌گذارد.
زیرا که حلبی برداشتش از روایت امام (ع) این بود که هر کس که قائل به استطاعت است از دین خارج است. ولی حضرت (ع) فرمود، ما استطاعت را در جایی قبول نداریم که به تفویض منجر شود و از خط فکری اهل بیت(علیهم السلام)خارج شود.
نکته قابل توجه دیگر آنکه ائمه (علیهم السلام) در مقابل قول به تفویض به همان اندازه مبارزه کردند که در مقابل قول به جبر مبارزه کردند، بلکه شدیدتر.
فرمودند، کسی که قائل به جبر می‌شود خداوند را از عدالت خارج می‌کند و کسی که قائل به تفویض می‌شود خداوند را از سلطنت می‌اندازد.[۱۸۳]
زیرا کسی که قائل به جبر است می‌گوید خداوند بر بندگانش ظلم کرده، چونکه مجبورشان می‌کند و بعد هم به جهنم می‌برد، و کسی هم که می‌گوید تفویض، او اساس ربوبّیت خداوند متعال را نادیده گرفته است. زیرا اساس ربوبیّت، مشیّت است و تفویض با مشیّت سازگار نیست.
حال در مقابل جریان فکر زراره، روایات زیادی داریم که ائمه(علیهم السلام) مراد از استطاعت را تبیین کرده‌اند.
در ادامه این بحث به روایاتی می‌پردازیم که از خاندان زراره نقل شده است. بویژه از حمزه بن حمران بن اعین، دسته‌ای از روایات نقل شده که با همین حساسیتی که روی خاندان زراره است که قول استطاعت به آنها منسوب است، خدمت امام (ع) آمده و در باب استطاعت عرض عقیده کرده است.
و بعدامام (ع) فرمودند، بله این تعبیر تو و تبیین تو از دین من و دین آباء من است. مقایسه این تعابیری که در روایات حمزه بن حمران بن اعین آمده است با روایاتی که از زراره وجود دارد، نقطه انتقاد و مرکز ثقل‌‌، نقد ائمه(ع) را نشان می‌دهد. به عنوان مثال مرحوم مجلسی (ره) از توحید صدوق(ره) روایتی را نقل می‌کند که مرحوم کلینی هم در اصول کافی در بحث استطاعت همین روایت را ذکر فرموده است.
عبید بن زراره، فرزند زراره از پسر عمویش حمزه بن حمران این روایت را نقل می‌کند:
می‌گوید از امام صادق (‌علیه السلام) در مورد استطاعت پرسیدم که نظر شما درباره استطاعت چیست؟ حضرت (ع) جواب مرا نداد.
تا اینکه یک بار دیگر به حضرت امام صادق(‌علیه السلام)رسیدم، عرض کردم در بحث استطاعت من شبه‌ای دارم که تا مطلب را از خودتان نشنوم از ذهنم خارج نمی‌شود.
حضرت (ع) فرمود، آن اندیشه‌ای که در باب استطاعت در قلب توست به تو ضرری نمی‌رساند. عرض کردم، اجازه بدهید آنرا بیان کنم، و اینکه من به چنین چیزی اعتقاد دارم،گفتم دیدگاه من دو پایه دارد، از یک طرف معتقدم خداوند متعال بنده‌ای را تکلیف نمی‌کند مگر اینکه به او استطاعت و طاقت بدهد، و از طرف دیگر می‌گویم، که انسانها هر فعلی را که انجام می‌دهند بر اساس مشیّت و اراده و قضاء و قدر خداست. حضرت (ع) فرمود، این دین خداوند متعال است و من و اجداد من بر همین دین هستیم. [۱۸۴]
روایت دیگر باز از بحارالانوار جناب مجلسی نقل شده است‌:
حمزه بن حمران می‌گوید به امام صادق (ع) عرض کردم، ما یک نظری داریم و به این نظر هم اعتقاد داریم. حضرت (ع) فرمودند، بگو، گفتم ما اعتقاد داریم که خداوند متعال امر و نهی کرده است، اجل افراد و آثار را برای هر فرد همانگونه که تقدیر کرده و اراده کرده به همان شکل انجام می‌دهد.
خداوند متعال بر اساس تقدیر، کتابت نموده است و همینطور اعتقاد داریم که خداوند متعال در انسانها استطاعتی برای اطاعت و برای دوری از نهی خود قرار داده است. بعد حضرت (ع) فرمود، حرف حق همین است به شرطی که به این طرف و یا آن طرف متمایل نشوید. (به عبارت دیگر حضرت (ع) می‌خواهند تذکر دهند که اگر جانب تقدیر و مکتوب بودن را تقویت کنید به صورتی که استطاعت از بین برود،بیراهه و جبر است و اگر جانب استطاعت را تقویت کنید بصورتی که باعث تفویض شود، باز بیراهه است و غیرمقبول. [۱۸۵] از حمزه بن حمران و روات دیگر شبیه به این روایت نقل شده است. [۱۸۶] با بیان این روایات معلوم شد که اصل اعتقاد به استطاعت مورد پذیرش است همانگونه که جناب زراره (ره) هم آنرا پذیرفت ولی از آنجا که مسأله استطاعت با مسأله مشیّت، تقدیر، کتابت و اجل همراه نشد و به تفویض می‌رسید مورد نقد ائمه (علیهم السلام ) و اصحاب دیگر ائمه واقع شد.
حال سوال مهم دیگر این است که آیا زراره از این قول خودش عدول کرده و بازگشت نموده است یا خیر؟
از روایاتی که در کتب شیعه آمده وبعضی از مصادر شیعه هم ذکر کرده‌اند، روشن می‌شود که جناب زراره مسأله تقدیر خداوند را از ائمه (ع) نقل کرده و پذیرفته است. در آن روایات بحث خاص استطاعت مطرح نمی‌شود، ولی در واقع بحث نقطه مقابل استطاعت از ناحیه زراره مطرح است.
مثلاً در این روایت که از زراره نقل شده چنین آمده است:
شخصى از جناب صادق علیه السّلام پرسید از معنى قول خداوند متعال :‏ وَ قَدْ کانُوا یُدْعَوْنَ‏ إِلَى‏ السُّجُودِ وَ هُمْ سالِمُونَ‏ . یعنى بتحقیق که‌‌، بودند مجرمان که تکلیف کرده میشدند بسجود در حالى که سالم بودند در دنیا، آن جناب فرمود: یعنى مستطیع سجود بودند و می‌توانستند که فراگیرند عمل مأمور را و ترک نمایند عمل منهى را و باین امتحان شدند. [۱۸۷]
در این روایت استطاعت را به سلامت و صحت تعبیر شده است، بعبارت دیگر این همان چیزی است که اشعری هم به زراره نسبت می‌دهد.
اما در روایت‌های دیگری نشان می‌دهد که جناب زراره بحث تقدیر و کتابت را پذیرفته است.
مثل این روایت‌:
زراره از امام صادق نقل می‌کندکه این آیه در رد قدریه نازل شده است (ذوقوا مسّ سقر، انّا کلّ شیء خلقناه بقدر [۱۸۸] ). [۱۸۹]
در آن روز که در آتش دوزخ به صورتشان کشیده مى‏شوند (و به آنها گفته مى‏شود) بچشید آتش دوزخ را. ما هر چیزى را به اندازه آفریدیم. که در واقع این روایت ردّ قدریه است، همان کسانی که قائل به تفویض بوده‌اند.
روایت دیگر:
زراره می‌گویداز امام باقرو امام صادق(‌علیهماالسلام) درباره معنای این آیه پرسیدم (و کل انسان الزمناه طائره فی عنقه- اعمال هر انسانى را به گردنش قرار داده‏ایم-[۱۹۰] )فرمودندمراد آن تقدیری است که خداوند مقدر کرده است‌. [۱۹۱]
که مراد از آیه (و کل انسان الزمناه‌….) معنای الزمناه تقدیری است که خداوند برای او قرار داده است.
در پایان توجه به این نکات لازم است، که ما باید آراء جناب زراره را تحلیل کنیم که آیا زراره در زمانی که قائل به قول استطاعت بوده مسأله تقدیر الهی را منکر بوده است؟به آن معنایی که در هشام و سایر متکلمان شیعه معتقداند و یا نه؟یا آنکه او بین نظریه تقدیر الهی و نظریه استطاعت نمی‌توانست جمع کند؟‌.
اما اینکه جناب زراره مسأله عمومیت تقدیر را قبول نداشته است، قابل قبول نیست، زیرا اوّلاً از مسلمات اعتقادات اهل بیت(علیهم السلام)در آن زمان بوده که بدون آن مسأله لاجبر و لاتفویض نفی می‌شد و تبدیل به تفویض تنها می‌شد و ثانیاً روایات اخیری که از زراره نقل کردیم نشان می‌دهد که ایشان مسأله تقدیر و کتابت را قبول داشته است.
لذا احتمال بر این است که جناب زراره نظریه تقدیر عام الهی را قبول دارد،و از طرف دیگر نظریه استطاعت را هم قبول دارد، اما چون معتقد است بنابر مذهب اهل بیت (علیهم السلام) اگر استطاعت مع‌الفعل باشد یعنی به چیز دیگری به نام مشیّت و تقدیر مقید شود جبر می‌شود وجبر باطل است نتوانسته بین این دو وجه جمعی ارائه دهد ‌.
لذا اگر این فرضیه درست باشد می‌توانیم اینگونه بگوئیم که زراره استطاعت را قبول دارد. – اینکه گفتیم ائمه (علیهم السلام) هم اصل استطاعت را قبول داشتند، که وقتی حلبی مطلق استطاعت را رد کرد حضرت فرمود، این چه حرفی است که تو بیان می‌کنی؟! – ازطرفی قائل به قدر هم است، یعنی نفی جبر را هم که مذهب اهل بیت (علیهم السلام) است را قبول دارد. لذا مشکل او و اصحاب او این بود که چگونه می‌توان نظریه استطاعت را پذیرفت ولی استطاعت را مقید به قید مشیّت کرد؟ شاهد ما این است که تمام این اقوال و آراء در روایات زراره وجود دارد. بیان کردیم که زراره حتی از وجود نازنین امام باقر وامام صادق علیهما السلام مسأله تقدیر را مطرح می‌کند. اضافه بر اینکه هیچ کس هم نگفته که زراره قایل به مسأله تقدیر نیست. زیرا اگر چنین قائلی وجود می‌داشت حتماً می‌بایست میان شیعه مطرح می‌شد. حال آنکه چنین مسأله‌ای اصلاً طرح نشده است.
لذا به نظر می‌رسد جناب زراره به لحاظ یک نظریه کامل نتوانسته آن مسأله را حل کند. اما اینکه معروف است جناب هشام بن حکم (ره) قهرمان نظریه‌پردازی در شیعه است، یک جهت آن است که، هشام بن حکم در این مسأله وارد شده و نظریه‌پردازی کرده است. اینکه کسی استطاعت را مقید به مشیّت و تقدیر خداوند متعال کند مسأله ساده‌ای نبوده است، این همان اتهام اعتقاد به جبر است که به شیعه نسبت داده شده که تاکنون هم در کتب اهل سنت مانده و دائم هم چاپ می‌کنند‌‌،این مساله ریشه در همین حرف دارد که شیعه می‌گوید استطاعت مطلق نیست. چون شیعه استطاعت را مقید به تقدیر و مشیّت می‌کرد و از دیدگاه آنها این جبر بود.
حضرت آیت الله سبحانی درکتاب رسائل ومقالات ذیل عنوان، الکلام الشیعی الامامی فی قفص الاتهام‌‌، این اتهامات رابیان کردندوبه آنها پاسخ داده‌اند.[۱۹۲]
همچنین در کتاب مستدرکات اعیان الشیعه ذیل بحث هشام بن الحکم آمده است‌: اهل سنت اورا جزء مجبره معرفی می‌کنند. ودرآنجاازعلماء بزرگ اهل سنت این اتهام را نقل قول می‌کند.[۱۹۳]
لذا می‌توان اینگونه گفت‌‌،که اگر از لحاظ کلامی مسأله را بکاویم می‌فهمیم که جناب زراره با همه جلالت قدرش بخاطر صعوبت مسأله،در بحث استطاعت چنین فکر کند و آن را به صورت مطلق مطرح می کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:51:00 ق.ظ ]




پروفیل طولی و عرضی

شانه ها و توقف اضطراری

مسیر افقی راه

شانه ها و نوار خطر

پاکسازی راه

شرایط سطح راه

میانگاه

جدول ۲-۹ اجزای ماتریس هادون به منظور شناسایی اقدامات لازم جهت ایمنی راه(تن زاده،۴۱۸)
۲-۱۱-۵ عوامل ایمنی راه و مهندسی ایمنی[۴۷]
تصادفات به عنوان پدیده های اتفاقی همراه با علل مختلف تعریف می شوند.این عوامل که باعث از بین رفتن تعادل بین اجزاء سیستم (انسان ، وسیله نقلیه و محیط) می گردند دارای ماهیت قطعی[۴۸] و تا حدی اتفاقی[۴۹] می باشند. تحلیل تصادف فقط جهت درک ارتباط بین اجزای سیستم کافی نبوده بلکه لازم است که تحلیل شرایطی نیز انجام شود که در آن سیستم خوب کار می کند و همچنین می بایست شکل شماره ۲-۵ تحلیل های کمی[۵۰] (برای تعداد زیاد داده هاو مبتنی بر آمار) از تحلیل های کیفی[۵۱] ( برای تعداد کم اطلاعات و مبتنی بر مشاهدات ) متمایز شوند. (همان منبع، ۴۰۹)­

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

حالات روحی رفتاری
مشاهداتی از داخل وسیله نقلیه
(مشاهده زیر ساخت ها و محیط) اطراف )
مشاهدات بیرونی
( مشاهده سیستمهای الگوی رفتاری رانندگان)
تحلیل و مطالعه آماری خطر پذیری
تحلیل جزئیات و مطالعه تصادفات
تعداد کم(تحلیل کیفی) تعداد زیاد(تحلیل کمی)
حادثه شناسی یا عمل غیر عادی
شکل ۲-۵ مقایسه روش های تحلیل جزئیات، کمی یا آماری و کیفی یا مشاهداتی
در ادامه هر یک از سه بخش تحلیل جزئیات ، تحلیل آماری و مشاهده عینی تشریح می گردد.
در ارتباط با تحلیل جزئیات تصادفات اتفاق افتاده در محل.
این تصادفات می توانند تا حدی اطلاعاتی از تصادفات آینده که ما انتظار رویارویی با آنها را داریم ایجاد نمایند
سوال این است که تا چه اندازه پدیده ها ی گذشته ـ تصادفاتی که ما می توانیم مطالعه کنیم ـ بدرستی پدیده های آینده تصادفاتی که ما به دنبال جلوگیری از آنها هستیم را بیان می کند.حداقل این تصادفات می­توانند به ما اطلاعات کافی از تصادفاتی را بدهند که ما به دنبال جلوگیری از آنها هستیم.­(همان, ۴۱۰)­
در ارتباط با تحلیل آماری تعدادی از تصادفات وابسته به کاربران (وسیله نقلیه و پیاده ها)
مشابه حالت قبل اطلاعات تصادفات گذشته تنها می تواند به ما اطلاعاتی جزئی از تصادفات آینده را بدهند و تعداد تصادفات کمتر حداقل اطلاعات را ایجاد می کنند.ثانیا” هنوز توجه بسیار ویژه ای در اینجا نیاز است. تعداد زیاد تصادفات و تلفات جانی فقط می توانند اطلاعات اندکی از ایمنی یک مکان را ایجاد نمایند و تنها شاخص های خطر پذیری (مانند تعداد تصادف بر میزان جریان ترافیک) قادرند که مناطق خطرناک[۵۲] (سیاه) را شناسایی کنند.تعداد زیاد تصادفات فقط بیانگرخطر پذیری بالای ناشی از جریان ترافیک سنگین وسایل یا عابرین پیاده می باشد.به طور مثال در مقایسه با یک کیلومتر ازیک راه فرعی تعداد بیشتری از تصادفات در طول یک کیلومتر از آزاد راه ها اتفاق می افتد و این در حالیست که ایمنی درآزادراهها نسبت به آن راه فرعی حداقل چهار تا پنچ برابر بیشتر می باشد.زیرا که وجود جریان ترافیک سنگین تر در آزاد راه دلیلی برای این حقیقت بوده و به عبارتی تعداد تصادف به ازای هر کیلومتر سفر (تعداد تصادف بر میزان جریان ترافیک) در آزاد راه حداقل چهار تا پنچ برابر کمتر می باشد.
هدف اصلی از مطالعات آماری تصادفات روی یک راه موجود، اساساً می بایست کمیت خطرپذیری را تعیین و خطرپذیری های ویژه را شناسائی و گروه بندی های تصادف را که بر اساس جریان ترافیک سنگین مشخص می شوند، بررسی نماید. بنابراین شناخت میزان جریان ترافیک (وسیله یا عابر) و اختصاص یک شاخص خطر پذیری الزامی می باشند
به طور مثال در راه های برون شهری تعیین نرخ تصادفات به صورت تعداد تصادف ثبت شده به ازای هر ۱۰۰ میلیون وسیله – کیلومتر بیانگر یک نشان خطرپذیری خوب می باشد.
لازم به ذکر است که در این روش اگر تعداد کمی از تصادفات مطالعه شوند آنگاه هدف این تحلیل به طور قابل ملاحظه ای کاهش می یابد و بنابر این کاربرد آن مطابق شکل برای تعداد تصادفات زیاد می باشد(همان منبع، ۴۱۰)­.
در مشاهده زیر ساخت ها محیط اطراف و نحوه استفاده (رفتار کاربران)
اگرچه این حقیقت که اطلاعات تصادفات گذشته تنها جزئی از خطرات آینده را به ما می دهند نباید باعث شود که ما فقط بر اساس درک مستقیم ذهنی یک ارزیابی از خطر داشته باشیم.لذا می بایست از اطلاعات عینی (قابل مشاهده)ناشی از انجام مطالعات وتحقیقات کلی (ونه از اطلاعات محلی) نیز استفاده نمود. بنابراین به طور خلاصه هر تحلیلی از ایمنی راه بر اساس دو منبع از اطلاعات پایه ریزی شده که عبارتند از : مشاهدات و آمار تصادفات و همچنین می تواند تحلیلهای کمی و کیفی مربوط به مقدار اطلاعات قابل دسترسی را ترکیب نماید.
مطابق جدول ۲-۱۰ روند انجام تحلیل مرحله ای تصادفات [۵۳]به منظور انجام تحلیل کیفی (مبتنی بر مشاهدات) مشخص می گردد.
– تعریف شاخص­ های خطر­پذیری جهت اولویت­ بندی نقاط خطرناک در هر منطقه:
سه شاخص خطرپذیری جهت اولویت بندی نقاط خطرناک در هر منطقه عبارتند از :
۱- شاخص نوع تصادف[۵۴] یا شدت تصادفات.این شاخص می تواند یک نوع تصادف شدید غیر عادی را در مقایسه با یک شاخص مبنا مشخص کند. (همان منبع، ۴۱۱)­
با توجه به ضریب همسنگ هرنوع از تصادفات شاخص میزان خسارت معادل شده در هر مکان محاسبه می شود:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:51:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم