فایل شماره 4983 |
۲-۱-۵-۳- دوره توسعه مدل
پس از انجام مطالعاتی در مورد اعتبارسنجی مدل،تحقیقات فراوانی برای توسعه مدل و معرفی متغیرهای جدید و بررسی روابط متنوع بین سازههای تحقیق و تحقیق برای بررسی متغیرهای خارجی که بر سازهها و متغیرهای اصلی TAM تأثیر کمی گذارند انجام شد. یک جنبه که مطالعات این دوره را متمایز میکند، این است که در این دوره کوشش برای درک تأثیر متغیرهای خارجی مانند متغیرهای فردی، سازمانی و ویژگیهای وظیفه مورد نظر انجام شد.برای مثال آگراولو پراساد[۱۰]درسال۱۹۹۵بیان کردند که متغیرهای تفاوت فردی مانند مشارکت در آموزش، تجربه قبلی در استفاده از رایانه و سطح تحصیلات بر ادراکات فرد در مورد سهولت استفاده و مفید بودن ادراک شده تأثیر دارد لگباریا[۱۱] و همکاران در سال ۱۹۹۵ تأثیرات عوامل سازمانی را مورد بررسی قرار دادند و دریافتند که آموزش کاربران، کار کردن با رایانه و نیز حمایت مدیریتی تأثیر به سزایی بر سهولت ادراکشده و مفید بودن درک شده و در نتیجه استفاده از ریز رایانه دارد. کاراهاننادر سال ۲۰۰۰ مطالعهای را با دو تکنولوژی نامه فناوری اطلاعات و نامه صوتی انجام داد و به این نتیجه رسید که عوامل تأثیرگذار بر استفاده از سامانه در میان فناوریهای گوناگون متفاوتند. نتایج این تحقیق نشان داد که مفیدیدرکشده بر استفاده از پست فناوری اطلاعات تأثیر ندارد بلکه نفوذ اجتماعی بر استفاده از آن تأثیر دارد. در حالی که این امر برای استفاده ازنامه صوتی به صورت عکس بود. کوشش دیگری که در مرحله توسعه مدل برای بررسی تأثیر متغیرهای خارجی انجام شد توسط آدامس وهمکاران صورت گرفت. در این تحقیق که در سال ۱۹۹۲ انجام شد به بررسی تأثیر متغیرهایی مانند فرهنگ، جنسیت، نوع وظیفه، نوع کاربر و نوع سامانه اطلاعاتی پرداخته شد. استروب[۱۲] در سال ۱۹۹۴ مدل پذیرش فناوری را در دو کشور متفاوت و با دو زمینه فرهنگی متفاوت مورد آزمون قرار داد و دریافت که فرهنگ نقش مهمی در طرز تفکر افراد نسبت به رسانه و انتخاب رسانه ارتباطی بازی میکند. وی دریافت که کارمندان ژاپنی نسبت به کارگران آمریکایی فکس را وسیله مفیدتری میدانند اما در مورد نامه فناوری اطلاعات ادراکات آنها برعکس است. گیفن۲و استروب در سال ۱۹۹۷ تأثیر تفاوت جنسیتی را بر پذیرش سامانههای اطلاعاتی مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که جنسیت به طور مؤثری بر سهولت استفاده درک شده و مفید بودن درک شده تأثیر میگذارد.به این ترتیب که رفتار مردان بیشتر تحت تأثیر مفید بودن ادراک شده قرار دارد و این در حالی است که سهولت استفاده درک شده و هنجارهای ذهنی بیشتر بر رفتار زنان مؤثر میباشد. کاراهاننا و همکاران در سال ۱۹۹۹ دریافتند که تفاوت مهمی بین استفاده کنندگان بالقوه سامانههای اطلاعاتی و استفاده کنندگان فعلی وجود دارد. به طوری که هنجارهای ذهنی تا حد زیادی بر قصد استفاده کاربران بالقوه تأثیر دارد در حالی که این طرز تفکر کاربران فعلی است که بر رفتار استفاده آنها و یا تداوم استفاده آنها از سامانههای اطلاعاتی تأثیر میگذارد. گیفن در سال ۲۰۰۰ مدل پذیرش فناوری را در وضعیتی که سامانه اطلاعاتی قدیمی و سامانه اطلاعاتی جدید به طور موازی استفاده میشد به کار گرفت. وی دریافت که ادراکات افراد در مورد مفید بودن استفاده از سامانه جدید، ترجیح استفاده از سامانه جدید را افزایش میدهد.در حالی که همین متغیر موجب کاهش استفاده از سامانه قدیمی میگردد. از طرفی ادراکات افراد در مورد سهولت استفاده از سامانه جدید و سامانه قدیمی تعیین کننده اصلی مفید بودن درک شده است. در مجموع مطالعاتی که طی این دوره انجام شد، به درک بیشتر عوامل تأثیرگذار بر متغیرهای اصلی مدل پذیرش فناوری کمک نمود.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۱-۵-۴- دوره تکامل مدل
تحقیقات انجام شده در این دوره در جهت رفع محدودیتهای قبلی مدل پذیرش فناوری بود.در سال۲۰۰۰ دیویس و ون کاتش[۱۳]مدل پذیرش فناوری ثانویه را معرفی کردند.که نسخه جدیدی از مدل اصلی پذیرش فناوری بود.دیویس و ون کاتش مطالعات قبلی را با هم ترکیب نمود ودر واقع مدل تکامل یافته تر TAM بود. در این مدل متغیرهای خارجی که بر مفید بودن درک شده و سهولت استفاده درک شده تأثیر میگذارند، مورد مطالعه قرار گرفت. برای مثال تأثیر متغیرهای خارجی مانند نفوذ اجتماعی (هنجارهای ذهنی) و ابزارهای شناختی (مرتبط بودن فناوری با شغل، تصویر ذهنی،کیفیت و قابل مشاهده بودن نتایج) مورد مطالعه قرار گرفت. ون کاتش متغیرهای خارجی را که بر سهولت استفاده درک شده تأثیر میگذارند، مانند خوداثربخشی استفاده از رایانه، ادراکات فرد در مورد کنترل بیرونی رفتار،ترس استفاده از رایانه و نشاط کار با رایانه را تعریف نمود.مطالعات دیگری در این دوره برای رفع اشکالات مدل پذیرش فناوری انجام شد.برای مثال ون کاتش در سال ۲۰۰۰ مطالعهای را با بهره گرفتن از این مدل و با در نظر گرفتن دو وضعیت اجباری و اختیاری انجام داد. این مطالعه طولی شامل هنجارهای ذهنی بود که توسط دیویس در سال ۱۹۸۹ تعریف شده بود. در این مطالعه کارمندان در محیط کاری مورد بررسی قرار گرفتند و استفاده واقعی آنها به جای خود گزارشدهی آنها از استفاده سامانه مورد مطالعه قرار گرفتند. در مجموع مطالعاتی که در این دوره انجام شد، به آشکار کردن عواملی که بر سهولت استفاده درک شده و مفید بودن درک شده تأثیر میگذارند کمک نمود. مدل توسعه یافته TAM به عنوان یک تئوری برجسته و مهم، اساسی برای مطالعات و تحقیقات بعدی گردید. به طور کلی با توجه به توسعه مطالعات TAM در طول زمان درمییابیم که این مدل به طور مستمر در حال تکامل بوده است.
در مطالعاتی که با بهره گرفتن از مدل پذیرش فناوری انجام شده است بیش از ۳۰ نوع متفاوت از سامانههای اطلاعاتی مورد بررسی قرار گرفته است که میتوان آنها را به چهار طبقه تقسیم بندی نمود. که شامل سامانههای ارتباطی و رسانهها، سیستمهای با اهداف عمومی، سامانههای اداری و سامانههای تخصصی کسب و کار میباشند. سامانههای با اهداف عمومی شامل سامانه ویندوز، رایانههای شخصی، ریز رایانهها، اینترنت و دیگر قابلیتهای رایانهای است. سامانههای ارتباطی شامل نامه فناوری اطلاعات، نامه صوتی، فکس و دیگر سامانههای ارتباطی است. سامانههای اداری شامل پردازشگر کلمات، صفحات گسترده و سامانه ویرایشگر کلمات است. سامانههای تخصصی کسب و کار نیز شامل سامانههای با اهداف خاص و توسعه داده شده توسط شرکتها هستند که دربرگیرنده DSS، MRP و سامانههای خبره میباشند.
شکل۲-۵: مدل پذیرش فناوری ثانویه،۲۰۰۰
۲-۱-۶- پیشنهاد افزودن متغیرهایی برای شرایط ایران:
آنچه مسلم است و تجربه تاریخی انتقال فناوری به کشورهای در حال توسعه نشان میدهد، تفاوتهای بنیادینی در پذیرش فناوریهای جدید بین این کشورها و کشورهای غربی وجود دارد که بخش عمدهای از آن به تفاوتهای فرهنگی اسناد داده میشود. مدل پذیرش فناوری علیرغم سادگی و کارآمدی نسبی در شرایط فرهنگی غربی، برای بکارگیری در شرایط ما نیاز به اصلاحاتی دارد. در این میان میتوان موارد زیر را در مدل مورد توجه قرار داد:
۲-۱-۶-۱- عواطف و احساسات
به نظر میرسد که به خصوص در محیطهای شرقی و از جمله ایران، تنها تحلیلهای عقلی و منطقی منجر به وقوع یک رفتار نمیشود، بلکه عواطف و احساسات نیز در این امر دخالت دارند، لذا میتوان سازه عواطف و احساسات را نیز در مدل وارد کرد. عواطف و احساسات را میتوان به صورت احساس شادی و سرخوشی یا لذت یا افسردگی، بیعلاقگی و ناخشنودی، یا نفرتی که یک فرد در رابطه با عمل خاصی دارد تعریف کرد. در واقع، در حالیکه روانشناسیهای رمزآلود شرقی بر هوشیاری نیمکره راست مغز که انجام امور به طور همزمان را دنبال کرده و به گونهای کلی، ارتباطی، اشراقی و شهودی عمل میکند، تأکید دارند، روانشناسی مغرب زمین معمولاً به هوشیاری نیمکره چپ مغز که انجام امور به صورت منطقی استدلالی و تحلیلی و به گونهای خطی و منظم را دنبال میکند، توجه میکند. هافستد در مورد ایران از هال (۱۹۶۵) نقل می کند «که در ایران از مردان انتظار دارند که عواطف خود را بروز دهند. مردان ایرانی به خواندن شعر علاقه دارند. آنان افرادی احساساتی هستند و حس الهامی کاملاً رشد یافته دارند و در بسیاری از موارد، انتظار منطقی بودن از آنان نمیرود.» چنین مواردی بر اهمیت کاربرد این سازه تاکید میکند. در مدل پذیرش فناوری اولیه و ثانویه چنین سازهای وجود ندارد (موحدی،۱۳۸۲،۸).
۲-۱-۶-۲- هنجارهای اجتماعی
منظور از هنجارهای ذهنی تأثیراتی است که قضاوت گروه اجتماعی مرجع در ذهنیت فرد ایجاد کرده و برای وی به شکل هنجار در میآید و نهایتاً به تأثیر در رفتار او در استفاده از فناوری اطلاعات منجر میشود. مطالعات گوناگون، نقش هنجارهای ذهنی که در تعامل انسان با محیطش حاصل میشود را در گرایش به استفاده از سامانههای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات مورد تأکید قرار دادهاند. مطالعات در حوزههای مدیریت و روانشناسی، نقش مهم هنجارهای اجتماعی را در تعیین رفتار انسان تاکید میکنند. اگرچه این عامل به اندازه کافی در مطالعات مربوط به فناوری اطلاعات و سامانههای اطلاعاتی مورد استفاده قرار نگرفته است، با این وجود، مطالعات تجربی روی اثر عامل اجتماعی بر پذیرش و استفاده از یک فناوری جدید بعضاً نتایج متضادی را نشان میدهد. بخشی از این نتایج متضاد، احتمالاً به دلیل ساز وکارهای گوناگونی است که از طریق آنها تأثیر اجتماعی میتواند در محیط اجتماعی یک فرد اعمال شود. البته ممکن است بخشی از نتایج متضاد را به استفاده داوطلبانه از سامانه نسبت دهیم، زیرا نشان داده شده است که در چنین وضعیتی، تأثیرات اجتماعی اثر مستقیم چندانی بر قصد استفاده نداشته و اثر غیر مستقیم اعمال میکنند (موحدی، ۱۳۸۲،۹).
۲-۱-۶-۳- بروندادهای اجتماعی
بروندادهای اجتماعی بعد دیگری است که در فرایند تأثیر اجتماعی حاصل میشود و از نظرما باید آن را در مدل پذیرش فناوری برای کاربرد در شرایط ایران منظور کرد. در نتیجه استفاده از فناوری اطلاعات، ممکن است برخی از افراد،احساس تشخص نموده با آن برای خود، هویت جدیدی احراز کنند. این امر ممکن است به ارتقای قدرت، دانش یا موقعیت فرد بیانجامد، البته اگر تصمیم فرد به استفاده از آن نوآوری توسط دیگران تصمیم خوبی تلقی شود. برخی از محققین، به نوعی این سازه را به کار برده و به آن عنوان انعکاس بیرونی دادهاند.در مطالعات اقتصاد توسعه نیز اثر تقلید، و اصطلاحاً رفتار نمایشی که به پیروی از الگوهای کشورهای توسعه یافته صورت میپذیرد، در به کارگیری نوآوریهای جدید در کشورهای در حال توسعه مورد تأکید قرار گرفته است (موحدی،۱۳۸۲،۱۰).
۲-۱-۷- مدل اصلاح شده برای شرایط ایران:
با توجه به موارد ذکر شده، میتوان مدل پذیرش فناوری را برای شرایط ایران(و غالب کشورهای در حال توسعه) اصلاح کرد. مدل اصلاح شده با توجه به شرایط ایران در صفحه بعد آورده شده است.
نمودار ۲-۶: مدل پیشنهادی پذیرش تکنولوژی در ایران(موحدی،۱۳۸۲،۱۰)
۲-۲-مشتریگرایی:
سودمندترین و مناسبترین راهبرد برای بانکها مشتری مداری است. در حقیقت این را قدری قویتر میتوان بیان کرد و گفت که بنیان و اساس نظام بانکی مشتری است. یک مشتری در بانک مادی حداقل یک دارایی است.
امروزه تلفن بانک موظف است خود را در آئینه مشتری ببیندوسعی کند در محیط پر رقابت، خواستهها و تمایلات مشتریان خود را درک نماید و کاری کند که مشتری از سازمان رضایت کامل داشته باشد. در بازاریابی امروز هزینه از دست دادن یک مشتری برابر است بااز دست دادن منافع مربوط به سیستمی که آن مشتری در طول عمر خود به آن نیاز دارد. اگر مشتری ما۴۰ ساله است و ۶۵ سال عمرکند، فرصت و منفعت فروش ۲۵ سال سیستمی که ما میتوانستیم باز هم به آن بدهیم را از دست دادهایم. علاوه بر این منافع سیستمی که میتوانست ناشی از مشتریان جدیدی باشد که معرفی میکند رانیز از دست خواهیم داد. بنابر این بحث مشتری مداری رکن بسیار حساسی است که باید به آن توجه کنیم.
برای تحقق مشتری مداری باید به چند نکته توجه شود که مهمترین آنها پاسخگویی روشن و صریح به نیازهای روز مشتری یعنی تنوع سیستم و سیستم تازه، جدید و ابتکاری است. اگر امروز بحث دنیای تلفن بانک مطرح میشود، بانکهایی موفق هستند که ابزارها و زمینههای لازم برای پاسخ دادن به نیاز مشتری در زمینه بانکهای فناوری اطلاعات را فراهم آوردند. اگر امروز کارت اعتباری مورد نیاز است بانکی موفق است که زمینه استفاده از آن را بهتر از دیگر رقبا فراهم کند (ونوس و صفائیان،۱۳۸۲،۳۷(. امروزه مشتری پاشنه آشیل هر کسب و کاری به حساب میآید و بانکها نیز به عنوان سازمانهای ارائه دهنده سیستم مالی، نه تنها از این امر مستثنی نیستند بلکه به دلیل این که قسمت اعظم سرمایه بانکها از سپردههای مشتریان آنها تأمین میشود. در شرایط فعلی مشتری و مشتریگرایی به عنوان یکی از مهمترین سیاستهای بانکها تلقی میشود و مدیران بانکها باید در امر سیاستگذاری نظام بانکی اولویت ویژهای به این مقوله بدهند. شرایط حساس رقابتی در دنیای کسب و کار در داخل و خارج از کشور بخصوص در حوزههای کسب و کار سیستم محوری چون بانکها ضرورت داشتن نگرش مشتریمدرانه را صد چندان میکند (بیات،۱۳۸۷،۳۰).
در نهایت راهبرد بانک در ارتباط با مسأله مشتری محوری باید بر اساس یک اصل اولیه و اساسی باشد وآن این که همه چیز از مشتری شروع میشود و به مشتری ختم میشود و برای مشتریگرا بودن لازم است ویژگیهای مشتریان بانک و نیازهای آنها شناسایی شوند.
۲-۳-فرایند پذیرش:
فرایند پذیرش: عبارت است از”فرایند ذهنی که شخص از مرحله اولیه شنیدن در مورد نوآوری تا مرحله نهایی پذیرش آن طی میکند “منظور از پذیرش تصمیمی است که توسط فرد اتخاذ میگردد تا استفاده کننده مستمر یک محصول گردد (اسماعیل پور،۱۳۸۲،۲۶۴).
به عبارت دیگر پذیرش تأیید و تداوم استفاده از یک محصول، خدمت یا ایده است. هاوارد و مور (۱۹۸۲) تأکید کردند که برای پذیرش مشتریان باید از مارکهای جدید آگاه شوند. علاوه بر این مطابق با گفتههای روگرس(۱۹۹۵) مشتریان باید قبل ازپذیرش یک نوآوری درباره آن آموزش ببینند، که این یادگیری دانش فرایند پذیرش نامیده میشود. در مفهوم برنامهریزی بازاریابی بانک، اطلاعات(آگاهی) درباره مزایای استفاده از محصول/ سیستم به عنوان مبانی راهبردی ترفیع محصول/ سیستم معروف است (پورمیرزا،۲۰۰۷،۱۷).
راجرز پنج مرحله را برای پذیرش نوآوری لازم است.این مراحل عبارتند از:
۱- آگاهی: دراین مرحله مشتری نسبت به وجود کالای جدید آگاهی پیدا میکند، اما هنوز اطلاعات لازم را در مورد کالا را ندارند.
۲- علاقه: در این مرحله مشتری تمایل پیدا میکند که اطلاعات لازم را در مورد کالا بدست آورد.
۳- ارزیابی: در این مرحله مشتری با نگرشی که نسبت به محصول پیدا کرده است، تصمیم میگیرد که کالا را امتحان کند و یا امتحان نکند.
۴- آزمایش: مشتری محصول جدید را مورد آزمایش قرار میدهد تا بفهمد که آیا این محصول نیاز و خواستهاش را برآورده میکند.
۵- پذیرش: قبول محصول و استفاده مکررآن در مورد محصولات ارزان قیمت، منظور از پذیرش تکرار در خرید کالا میباشد (اسماعیل پور،۱۳۸۲,۲۶۵-۲۶۴).
۲-۴-تئوری انتشار نوآوری:
روگرس (۱۹۹۵ ) تئوری انتشار نوآوری یک مدل مشهور در توجیه پذیرش کاربران فناوری استفاده میشود. او انتشار را به عنوان فرایندی که یک نوآوری را از طریق کانالهای اضافی بین اعضای جامعه اجتماعی انتقال میدهد معرفی میکند. همچنین نوآوری را به عنوان “یک ایده، روش، یا هدفی که توسط افراد یا واحد پذیرش جدید ادراک میشود” تعریف کرده است. افراد در شرایط متفاوت ویژگیهای ادراک شده متفاوتی از یک نوآورری دارند. طبق تئوری روگرس (۱۹۹۵)؛ ویژگیهای ادراک شده پذیرندههای بالقوه ازیک نوآوری مبتنی بر ویژگیهای نوآوری نظیر: مزیت نسبی، سازگاری، پیچیدگی، آزمونپذیری و قابلیت مشاهده ارزیابی میشود (پورمیرزا،۲۰۰۷،۱۷).
نوآوران همواره در جستجوی اطلاعات جدید بوده و به عنوان اولین پذیرندهها مشتاقانه ایده جدید را امتحان میکنندو علاقهمند به خطرهستند. جوانان و تحصیل کردهها گرایش بیشتری به نوآوری دارند. اغلب شرکتهای تجاری در گروه نوآوران شرکتهای تهاجمی، دیدگاه ریسکپذیری داشته و مشتاق قبول ریسک انجام برخی چیزهای جدیدو متفاوت میباشند (ویلیام مک کارتی، ۲۰۰۲) .
۲-۴-۱-فاکتورهای مؤثردر انتشار و گسترش نوآوریها و محصولات جدید:
مطالعه پذیرش محصولات جدید برای بازاریابان با اهمیت است. برای رشد کردن، شرکت باید محصولات موجود را به طور مستمر بهبود دهد و محصولات جدید را برای بازار در حال تغییر توسعه دهد. مطالعه پذیرش محصول به خاطر نرخ موفقیت نسبتاً پایین محصولات جدید نیزبااهمیت است. هزینه کلی معرفی یک محصول جدید در حدود ۶۰ میلیون دلار برآورده شده است. احتمال اینکه یک محصول جدید موفق باشد برای کالاهای مصرفی حدود۵۳درصد است (موون،۴۱۶،۱۳۸۶).
نرخ انتشار نوآوری در یک بخش بازار تابعی از ۱۰ فاکتور زیر است:
۱-نوع گروه: بعضی از گروهها بیش از سایرین، پذیرای تغییر و تحولات هستند. به طور کلی افراد جوان، ثروتمند، و تحصیلکرده به سرعت، پذیرای تغییر وتحولات، و به تبع آن پذیرای محصولات جدید بازار هستند. بنابراین بازار هدف برای نوآوری و محصولات جدید، یک فاکتور و عامل تعیین کننده در میزان انتشار و گسترش آنها محسوب میشود.
۲–نوع تصمیمگیری: نوع تصمیم به تصمیمگیری فردی یا گروهی اشاره دارد. هرچه تعداد افرادی که در تصمیمگیری خرید شرکت دارند کمتر باشد سرعت گسترش و انتشار نوآوری افزایش مییابد.
۳-تلاشهای بازاریابی: میزان گسترش محصولات جدید در جامعه به شدت تحت تأثیر میزان تلاشهای بازاریابی انجام شده در آن بخش است. بر همین اساس، میتوان گفت که نرخ انتشار نوآوری تا حدودی در کنترل شرکت است.
۴-ارضای نیازها: هر چه قدرنیاز به نوآوری در محصول یا خدمت، بارزتر و آشکارتر باشد، سرعت انتشار نوآوری بیشتر میشود.
۵-انطباق: هر چه خرید و استفاده از نوآوری در راستای ارزشها و باورهای فردی و گروهی باشد، خدمت یا محصول جدید، سریعتر انتشار مییابد.
۶-مزیت نسبی: به هر میزان که برداشت افراد از نوآوری یا محصول جدید در ارتباط با ارضای نیاز مربوطه در مقایسه با روشهای موجود بهتر باشد به همان نسبت با سرعت بیشتری منتشر میشود. هم عملکرد و هم هزینه محصول جدید به عنوان مزیت نسبی شناخته میشوند.
موفقیت یک نوآوری، مستلزم آن است که مزیتی عملکردی یا قیمتی را به مصرف کننده ارائه دهد. ترکیب این دو همان چیزی است که به عنوان مزیت نسبی شناخته میشود.
۷-پیچیدگی: هر اندازه که درک و استفاده از نوآوری یک محصول یا خدمت جدید مشکلتر باشد سرعت انتشار آن کندتر خواهد بود. نکته کلیدی در این بعد، در اصل، سادگی استفاده از محصول به جای پیچیدگی آن است.
۸-قابلیت مشاهده: به هر میزان که مصرفکنندگان بتوانند تأثیرات مثبت انتخاب یک محصول را ببینند و در زندگی خود احساس کنند، به همان اندازه نوآوری با سرعت بیشتری گسترش خواهد یافت.
۹-قابلیت آزمایش: هر چقدر که استفاده و تست یک محصول جدید و نوآوری، کم هزینهتر باشد سریعتردر بازار هدف انتشار مییابد.
۱۰- احساس ریسک افراد: سرعت گسترش یک نوآوری در بازار هدف به ریسک مرتبط با استفاده یا تست آن مرتبط است. به عبارت دیگر، هر چه میزان ریسک یا تست یک نوآوری بالاتر باشد سرعت انتشار آن کمتر میشود. این ریسک، شامل ریسک مالی، فیزیکی و اجتماعی است. برداشت افراد از ریسک تابعی از معیارهای زیر است:
الف-احتمال این که نوآوری به عملکرد مورد علاقه افراد منجر شود.
ب-نتایج و اثرات ناشی از عدم عملکرد محصول مطابق با علاقه و تمایل فرد.
ج-قابلیت برگرداندن و از بین بردن تبعات منفی و هزینههای مربوط به آن (هاوکینز، ۱۳۸۵،۱۵۸-۱۵۶).
۲-۵- سیر تحول فناوری اطلاعات در صنعت تلفن بانک:
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1401-04-05] [ 12:59:00 ق.ظ ]
|