کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



 



حال ببینیم چه چیزی باعث به وجود آمدن این تغییرات می‌شود.
نخست آنکه این تغییرات با آغاز دوران نوجوانی همزمان است یعنی دورانی که کودک متوجه نیازهای اجتماعی جدیدی در خود می‌شود. این موضوع همچنین با روبرو شدن کودک با چالشهای جدید فکری همزمان است. درس خواندن مشکلتر می‌شود روزنامه اهمیتی بیش از محملی برای داستانهای مصور پیدا می‌کند و همسالان کودک صحبت در مورد سیاست مذهب ودیگر مسائل بحث انگیزی را آغاز می‌کنند که مستلزم اتخاذ موضوع مشخصی است. بنابر این کودک به سوی تلویزیون با کاربردی هدف دار ونه تماشای صرف کشانده می‌شود و محتوای خاص را می‌جوید. کودک به طور نسبی بیشتر به سوی استفاده از رسانه ای گرایش پیدا می‌کند که هنگام جستجوی وی به دنبال آنچه مورد نیاز اوست ثابت و بی حرکت بماند. به عبارت دیگر کودک به رسانه‌های چاپی روی می‌آورد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

البته میزان استفاده از رسانه‌های جمعی در ۱۳ الی ۱۹ سالگی کاهش پیدا می‌کند. نوجوانان بیش از تجربیات فردی به دنبال تجربیات اجتماعی هستند. مشغولیتهای آنها کاهش پیدا می‌کند، هر چند که این کاهش به طور نسبی کمتر از کاهشی است که در مدت تماشای تلویزیون پیش می‌آید. پس در اینجا با توزیع نسبی زمان سروکار داریم با کاهشی که در این سنین در کل زمانی که می‌توان به رسانه‌ها اختصاص داد پیش می‌آید کودکان باهوشتر بخشی فزاینده از آن زمان را به رسانه‌های چاپی وتجربیات عینی و واقعی اختصاص می‌دهند.
این گونه تحولات برای کودکانی که دارای هوش متوسط و پایینتر هستند نیز پیش می‌آید. مدت تماشای تلویزیون و اهمیت آن برای این دو گروه نیز در ۱۳ الی ۱۹ سالگی کاهش پیدا می‌کند و همزمان با آن استفاده از رسانه‌های چاپی وجستجو به دنبال مطالب واقعی افزایش پیدا می‌کند. اما این تغییرات درمورد این افراد با سرعت کندتری روی می‌دهد.
چرا کودکان باهوشتر این تحولات را باید با سرعت و شدت بیشتری پشت سربگذارند؟ زیرا به نظر می‌رسد آنها قادرند مراحل طولانی ذهنی را زودتر طی کنند، آنها از مطالب خیالی زودتر روی می‌گردانند، زیرا قادرند با مطالب واقعی که مشکل تر هستند روبرو شوند و از آنها استفاده کنند.
کودکان باهوش درمورد کلیه رسانه‌ها زودتر از دیگران به مطالب واقعی روی می‌آورند. آنها اولین کودکانی هستند که به مطالعه اخبار خارجی، اخبار دولتی و سرمقاله‌های روزنامه‌ها می‌پردازند. آنها کسانی هستند که بیش از همه احتمال دارد در سنین پایین به تماشای برنامه‌های تکه مربوط به مسائل عمومی است بنشینند. آنها بیشترین استفاده کننگان برنامه‌های ایستگاههای تلویزیون آموزشی هستند. هر گاه کودکی باهوش از این الگو پیروی نکند، یک حدس قوی می‌تواند این باشد که او درمنزل و یا با گروه همسالان خود بامشکلی روبروست و به عنوان گریز به دنیای خیال پردازی رانده می‌شود.
نظر کودکان با هوش در مورد رسانه‌های گروهی چیست؟ آنها بیش از بقیه ایرادگیر و در گزینش سختگیر هستند آنها برای کتاب و روزنامه اعتباری بیشتر و برای تلویزیون و سینما اعتباری کمتر قایلند. به طور کلی آنها برای مطالب واقعی اعتبار قایل هستند نه مطالب خیالی
چه آموزشی را باید انتظار داشته باشیم؟
با توجه به آنچه که تا اینجا گفته شد، به عنوان یک فرضیه معقول، می‌توان گفت که تلویزیون در یادگیری سریعتر کودک اثر مثبت دارد. اما این تاثیر دوام ندارد. مثلاً باید انتظار داشت که کودکانی که در این عصر مدرسه را آغاز می‌کنند در مقایسه با کودکان همسن خود در عصر قبل از تلویزیون بر تعداد واژه‌های بیشتری تسلط داشته باشند. باید انتظار داشت که این کودکان با دنیایی وسیعتر آشنا باشند و بتوانند دروس مدرسه را به عرصه وسیعتری تسرّی دهند. باید انتظار داشت که آنها درسنین کم مطالب بیشتری در مورد زندگی بزرگسالان، مسائل جنسی، جنایت و مسائل اجتماعی بدانند.
علت این امر آن است که کودک عصر تلویزیون، در مقایسه با کودک عصر قبل از آن در معرض اطلاعات بیشتری در مورد جهان فراتر از محیط بلافاصله اش قرار می‌گیرد. بدون تلویزیون، کودکی که قادر به خواندن نباشد مجبور است به مشاهده‌های مستقیم خود از دنیای اطرافش، و نیز افرادی که بتوانند وقت خود را صرف خواندن یا گفتن داستان برای وی کند، متکی باشد.کودکی که یه تلویزیون دسترسی داشته باشد، به دنیایی کاملاً جدید دسترسی دارد. در صورت اجازه والدین، دستگاه تلویزیون در اختیار اوست تا برای وی از مردم و سرزمینهای ناآشنا داستان و یا تصاویری را ارئه کند. به محض اینکه کودک روشن کردن تلویزیون را یاد گرفت، دریچه ای گشوده به دنیای اطلاعات و هیجان در اختیار اوست.در نتیجه، کودکی که تلویزیون در اختیار دارد در مقایسه با کودکی که فقط متکی به والدینش است تا برایش مطلبی بخوانند یا داستانی بگویند، وقت بیشتری را در وضعیتی صرف می‌کند که احتمال می‌رود باعث یادگیری اتفاقی وی شود. به هرحال باید انتظار داشت که این افزایش اطلاعات عمومی حاصل از تلویزیون، بیش از چند سال درسی دوام نداشته باشد. بدین معنی که باید انتظار داشت که یک کودک شش ساله د رعصر تلویزیون، در مقایسه با یک کودک شش ساله در عصر قبل از آن با دانش بیشتری مدرسه‌اش را آغاز می‌کند، اما باید انتظار داشته باشیم که بین کودکان ده یا دوازده ساله دو دوره مزبور تفاوتهای کمی از این گونه وجود داشته باشد.
پس از اینکه کودک خواندن را یاد گرفت و از طریق دریچه‌های رسانه‌های چاپی به دنیای اطراف خود دسترسی پیدا کرد، هر چند که هنوز ممکن است بهترین دریچه سال اولیه را تجربه کودک با تلویزیون، معلومات کلی وی با معلومات کودک دوران قبل از تلویزیون تفاوت چندانی نداشته باشد. علت این امر آن است که ظاهراً محتوای این رسانه بدان اختصاص می‌یابد. کودکی که یادگیری اتفاقی خود را از طریق رادیو، سینما، کتب داستانی مصور و مجله کسب می‌کند، کمبود معلومات خود را نسبت کودکی که دارای تلویزیون نیز هست، پس از گذشت چندسال اولیه جبران می‌کند. براساس مقایسه کودکان عصرتلویزیون با کودکانی که به تلویزیون دسترسی ندارند، پیشی گرفتن اولیه کودکان دارای تلویزیون از کودکان بدون تلویزیون و نیز به هم ‌رسیدن بعدی آنها چیزی است که ما انتظار داریم.
مقایسه بینندگان پروپا قرص تلویزیون با بینندگان نه چندان جدی آن در یک جامعه، نوع دیگری از مقایسه است. در مورد کودکان کم سن وسالی که خواندن بلد نباشند و دسترسی آنها به رسانه‌های دیگر محدود باشد(مثلاً شش ساله‌ها)، بینندگان پروپا قرص قاعدتاً بیش از بینندگان نه چندان جدی چیزی یاد می‌گیرند. اما پس از یادگیری خواندن، انتظار می‌رود که کودکانی وقت زیادی را صرف تماشای تلویزیون می‌کنند، کمتر از کودکانی که وقت کمتری صرف تلویزیون می‌کنند و فرصت بیشتری برای یادگیریهای کارآمدتر دارند چیز یاد بگیرند.
پس از چند سال اولیه تجربه باتلویزیون، انتظار آن می‌رود که در میزان معلومات کودکانی که وقت زیادی و آنهایی که وقت کمی صرف تماشای تلویزیون می‌کنند، تفاوتهای خاصی وجود داشته باشد. باید انتظار داشت که معلومات بینندگان پروپا قرص در زمینه موضوعاتی که به سرگرمیهای خیالی خاص تلویزیون مربوط می‌شود، بیشتر باشد. مثلاً باید انتظار داشت که معلومات آنها در مورد مزارع بیشتر باشد(به دلیل فیلمهای وسترن) و انتظار می‌رود که آنها بتوانند چهره مجریان و هنر پیشگان مقبول عامه را بهتر شناسایی کنند. از طرف دیگر باید انتظار داشت که معلومات بینندگان پروپا قرص درزمینه موضوعاتی که به طور مستقیم از طریق رسانه‌های دیگر قابل دسترسی است، کمتر باشد. مثلاً باید انتظار داشت که معلومات آنها در زمینه ادبیات و مسائل عمومی کمتر باشد. در شرایط مساوی، در زمینه‌های دروس و مطالبی که در مدرسه آموخته می‌شود و به آسانی از طریق رسانه‌های جمعی نمی توان به آنها دست یافت باید انتظار داشته باشیم که میان بییندگان پروپا قرص و بینندگان نه چندان جدی، تفاوت خیلی کمی وجود داشته باشد.
ما باید انتظار تفاوتهایی را نیز در رابطه با توانایی ذهنی داشته باشیم. مثلاً باید انتظار داشت که کودکان باهوش بیش از کودکان دیگر درکلیه زمینه‌های موضوعی و از طریق کلیه منابع چیز یاد بگیرند. همچنین باید انتظار داشت که کودکان باهوشتر نسبت به کودکان معمولی مطالب بیشتری را از تجربیات جدید با تلویزیون یاد بگیرند. مثلاً در سالهای اولیه دوران کودکی یعنی هنگامی که تلویزیون برای کودک تازگی دارد، باید انتظار داشت که به هنگام آغاز دوران مدرسه، برتری معلومات لغوی کودکان عصر ما قبل تلویزیون نسبت به کودکان عصر ما قبل تلویزیون، نسبتاً بیش از برتری معلومات لغوی کودکان کم هوشتر عصر تلویزیون نسبت به کودکان عصر ما قبل تلویزیون باشد. علت این امر آن است که کودکان باهوش توانایی یادگیری بیشتری دارند و احتمال موفقیت آنها نیز بیشتر است، به عبارتی انگیزه آنها برای یادگیری قویتر است.
به همین صورت باید انتظار داشت که کودکان کندتر از تجریبات جدید با تلویزیون مطالبی بیش از کودکان متوسط جذب کنند. علت این امر آن است که تلویزیون کودکان کندتر را بیشتر جذب می‌کند و باعث می‌شود که آنها در مقایسه با شرایطی که تلویزیون موجود نباشد، خود را به مدت بیشتری در معرض یادگیری اتفاقی قرار دهند. به عبارتی می‌توان گفت که تلویزیون کمبود آنها را جبران می‌کند.
اما باید انتظار داشته باشیم که این پدیده‌ها به طور معمول فقط در صورت تازه بودن تجربه با تلویزیون پیش بیایند. هر قدر که این تازگی کاهش یابد و مطالب آشناتر شوند، ادامه تماشا موجب ایجاد هیچ گونه برتری میان این کودکان و کودکان فاقد تلویزیون نخواهد شد. بعلاوه کودکانی که به تلویزیون دسترسی ندارند با قرار دادن معرض محتواهایی مشابه آن در سینما، رادیو و رسانه‌های چاپی این کمبود را نسبت به کودکان دارای تلویزیون جبران می‌کنند.
براساس جمع بندی مطالب فوق، فرضیه ما این است که تلویزیون ممکن است باعث آن شود که کودکان عصر تلویزیون کسب معلومات لغوی و اطلاعات عمومی در مورد محیط اطراف را زودتر از کودکان عصر ما قبل تلویزیون آغاز کنند، لیکن این برتری پس از گذشت چند سال از میان میرود. همچنین در ابتدا(و در هر تجربه جدید با تلویزیون)باهوشترین کودکان و کم هوشترین آنها به طور نسبی بیش از کودکان متوسط اطلاعات کسب می‌کنند هر چند که دلایل آن متفاوت است. و بالاخره در عصر تلویزیون، تلویزیون در بین تماشاگران پروپا قرص آن باعث کسب دانشی افزوده در زمینه‌هایی می‌شود که مستقیماً به محتوای خیالی تلویزیون مربوط می‌شود و کمتر موجب کسب دانش در زمینه‌هایی می‌شود که واقعی باشند و یادگیری آن از طریق رسانه‌های دیگر آسانتر از محتوای غالباً خیالی برنامه‌های تلویزیون باشد و تأثیری کمتر یا بیشتر در کسب دانش در زمینه‌هایی که معمولاً در مدارس آموخته می‌شود، ندارد.
ثابت کردن این فرضیه‌ها آسان نیست، اما بهتر است که آنها را ضمن مقایسه با اطلاعات موجود مورد آزمایش قرار دهیم.
تلویزیون در مدرسه
تا اینجا، صحبت ما در مورد یادگیری اتفاقی از تلویزیون بوده است که درمورد کودکان به مفهوم یادگیری اتفاقی از بخشهای سرگرمی و خیال پردازانه تلویزیون است. البته تلویزیون وجه دیگری‌هم‌دارد هر چند که وجه بسیار کوچکتری است. این همان وجهی است که معلمان ماهر را به کلاس مدرسه می‌آورد، با ارائه برنامه‌های مربوط به مسائل عمومی، هنرهای ظریفه و علوم دروس و غیر تجاری در سراسر کشور برخوردار است. حالا بیایید این وجه را در نظر بگیریم.
مؤثر بودن تلویزیون به عنوان یکی از ابزارهای آموزشی در کلاس بخوبی اثبات شده است، به طور کلی اگر انگیزه کودک را بالا نگه داریم، تلویزیون به اندازه یک آموزش رو در رو برتری می‌یابد، هر قدر که موضوع درس به سخنرانی، نمایش و به ویژه نمایش چیزهای کوچک و پیچیده وابستگی داشته باشد، به همان اندازه تلویزیون برتری می‌یابد. در شیکاگو عملاً ثابت شد که کلیه برنامه‌های درسی یک دانشکده فوق دیپلم را می‌توان از طریق تلویزیون به طور مؤثر ارائه کرد. این موضوع بارها در مدارس ابتدایی ودبیرستانهاثابت شده است که دروس گوناگونی همچون زبان خارجی، ریاضیات، علوم طبیعی، علوم اجتماعی، زبان انگلیسی و حتی رانندگی اتومبیل را می‌توان تا حدود زیادی از طریق تلویزیون آموزش داد. آنگاه که برنامه‌های آموزشی تلویزیون به صورت گسترده در دسترس قرار گیرد، به طوری که یک دانش آموز بتواند آموزش تلویزیون را با تمرینات و تکالیف تحت کنترل تکمیل کند، آموزش به ابزار واقعاً مؤثرو جدیدی مجهز خواهد شد که با آن می‌تواند تجربه یادگیری دانش آموزان را گسترش دهد و تقویت کند.در ایران نیز راه اندازی شبکه سراسری آموزش در یک کانال جداگانه موفقیتهای چشم گیری را در زمینه امر آموزش به ویژه در گروه های آموزشی مقطع متوسطه به همراه داشته است.ارائه آموزشهایی در زمینه مطالب کتب درسی،نحوه تست زنی در کنکور دانشگاه، معرفی رشته‌ها و واحدهای دانشگاهی،تدریس علوم و فنون رایانه ای وحتی هنری از جمله برنامه‌های این شبکه آموزشی بوده که درنوع خود موفق جلوه می‌کند.
تعداد کودکانی که در مدارس آمریکا آموزش از طریق تلویزیون را در کلاس تجربه کرده اند، تا کنون باید به میلیونها نفر رسیده باشد. به عنوان مثال سی درصد از کودکان کلاس هشتم نمونه ما در شهر سان فرانسیسکو گفته اند که حداقل یکی از دروس آنها به طور کامل یا به طور کمکی از طریق تلویزیون ارائه شده است.دانش آموزان در این مورد عقاید متفاوتی دارند که به طور کلی مثبت است اما ملاحظات روشنی در آنها وجود دارد. به طور کلی دانش آموزان دوره ابتدایی، آموزش از طریق تلویزیون را دوست دارند. دانش آموزان دبیرستان و داتشجویان به آن علاقه کمتری دارند.(البته احتمالاً آنها تا سن ورود به دبیرستان و یا دانشگاه آموزش از طریق تلویزیون را تجربه نکرده بودند و گرنه ممکن بود نظر دیگر داشته باشند.) بزرگسالانی که درمنزل درس می‌خوانند به آموزش از طریق تلویزیون علاقه زیادی دارند.
از میان کودکان دوره ابتدایی که در سان فرانسیسکو مورد مطالعه ما قرار گرفتند، هفتاد درصد معتقد بودند که وجود تلویزیون در منزل به کار آنها درمدرسه کمک می‌کند. این کمک چگونه است؟ بیشتر این افراد گفتند که تلویزیون در مطالعه رویدادهای جاری به آنها کمک می‌کند و گروه دیگری گفتند که در یادگیری لغات جدید و مطالعه علوم به آنها کمک می‌کند و گروهی دیگر گفتند معلومات آنها را در مورد کشورهای خارجی افزایش می‌دهد. یکی دو نفر ابراز کردند که تلویزیون در نقاشی به آنها کمک می‌کند و برخی نیزگفتند که تلویزیون به آنها کمک می‌کند، اما نمی دانند دقیقاً به چه صورت.
همان گونه که ممکن است انتظار رود، تعداد کودکانی که معتقدند تلویزیون به کار آنها در مدرسه کمک می‌کند، بتدریج با افزایش سن کاهش می‌یابند. این میزان در مقطع ابتدایی ۷۰درصد و در کلاس هشتم کمتر از ۵۰ درصد است و در سطح کلاس دوازدهم به کمتر از ۴۰ درصد کاهش پیدا می‌کند. در این سنین بسیاری از کودکان به راه های تازه و جالبتری برای کسب دانش دست می‌یابند و مطالعات درسی‌هم‌ از سطح بیشتر برنامه‌های تلویزیونی فراتر می‌رود به طوری که این برنامه‌ها نمی توانند کمک چندانی باشند.
کدامیک از رسانه‌ها در مدرسه مفید تر است؟ در میان دانش آموزان دوره ابتدایی تلویزیون برتری کامل دارد. نیمی از کودکان به آن رأی می‌دهند. نزدیک به یک چهارم کودکان به روزنامه رأی می‌دهند. رسانه‌های دیگر هیچکدام ده درصد آرا را کسب نمی کنند. اما در دبیرستان این آرا تغییر می‌یابد. تلویزیون دیگر درصدر قرار نمی گیرد. کتاب، روزنامه و مجله نیز همگی چند رأی بیش از تلویزیون کسب می‌کنند و رادیو تقریباً در حد تلویزیون رأی می‌آورد. واضح است که در این مرحله نقش تلویزیون درزندگی این بینندگان جوان تغییر می‌کند.
نظر معلمان چیست؟ معلمانی که با آنها صحبت کردیم معتقد بودند که تلویزیون واقعاً مفید است، به ویژه برای کودکان دوره ابتدایی و اینکه می‌توان از بسیاری از برنامه‌های تلویزیون به عنوان تکالیف خارج از مدرسه استفاده کرد. از طرفی دیگر بسیاری از معلمان ابراز کردند که در مواردی کودکان به دلیل تماشای برنامه‌های مورد پسند عامه و دیروقت شب قبل، صبحها در کلاس خواب آلوده‌اند و یا به عالم رؤیا فرومی روند که چه بسا به دلیل برنامه‌های خیالی تلویزیون باشد و به نظر بعضی معلمان برخی دانش آموزان تمایل دارند در کلاس مدرسه نیز، نظیر وقتی پای تلویزیون نشسته اند به نحوی انفعالی سرگرم شوند. برخی معلمان با خنده گفتند که رقابت با تلویزیون برای سرگرم کردن کودکان مشکل است.
نظر والدین چیست؟ تقریباً همه والدین معتقدند که تلویزیون مفید است. به طور کلی هر قدر سطح تحصیلات والدین بالاتر باشد، در مورد مفید بودن تلویزیون برای کودکانشان حرارت کمتری نشان می‌دهند.
آیا پس از تماشای تلویزیون، مدرسه خسته کننده می‌شود؟ تعداد بسیاری زیادی از دانش آموزان به این پرسش جواب مثبت دادند.این رقم ظاهراً بین کلاس ششم وهشتم افزایش پیدا می‌کند وپس از آن کمی رو به کاهش می‌رود. حداقل درسان فرانسیسکو پسران به مراتب بیشتر از دختران اظهار کردند که پس از هیجانات تلویزیون، مدرسه گاهی خسته کننده می‌شود. اما برای این پاسخها نباید اهیمتی بیش از حد قایل شویم. همان گونه که یک پسر کلاس ششم گفت:«مدسه درهر حال خسته کننده است
اکثریت والدین گفتند که بعضی اوقات ناچار به رویارویی با این مشکل هستند که تلویزیون بخشی از وقت درس کودک را به خود اختصاص می‌دهد. روش های مقابله با این مسئله به اندازه تفاوت والدین با یکدیگر مختلف است. بسیاری از والدین صرفاً تلویزیون را خاموش میکردند تا اول تکالیفش را انجام دهد. بسیاری دیگر از برنامه ای پیروی می‌کردند که در آن اولویت با انجام تکالیف مدرسه بود. برخی دیگر از تلویزیون به عنوان پاداش در مقابل درس خواندن و یا نمره‌های خوب استفاده می‌کردند. علی رغم این محدودیتها نه والدین و نه مصاحبه کنندگان تردیدی نداشتند که کودکان مورد بحث باز‌هم‌از تلویزیون زیاد استفاده می‌کردند.
این امر حداقل واضح است که تلویزیون برای مدرسه یک منبع اطلاعاتی واقعی و کمکی محسوب می‌شود. د رحال حاضر برنامه‌های بسیار خوبی در زمینه‌های امور عامه، هنرهای ظریفه، علوم و غیره از تلویزیون پخش می‌شود اما این برنامه‌ها پر بیننده نیستند و تعداد مخاطبان آنها در بین کودکان زیاد نیست. با وجود این، برخی از کودکان این برنامه‌ها را تماشا می‌کنند و از آن لذت و بهره می‌برند و بسیاری دیگر نیز می‌توانند به همین شکل عمل کنند و برای خود ونسل خویش مفید واقع شوند.
این نکته حایز اهمیت است که کودکان با هوش تر بیشتر معتقدند که به آنها در کار مدرسه کمک می‌کند. اینها کودکانی هستند که عمدتاً کمتر به تماشای تلویزیون می‌پردازند، اما بیش از بقیه برنامه‌های واقعی و نه خیالی را تماشا می‌کنند.
چگونگی اکتساب در کودکان
در اینجا این پرسش به ذهن می‌رسد که کودک سلیقه خود را در مورد برنامه‌های تلویزیون چگونه کسب می‌کند. واضح است که این سلیقه‌ها از هنگام تولد همراه او نیستند، بلکه اکتسابی اند و طی تعامل پیچیده، نیازهای فردی، آزمون و خطاهای مربوط به برطرف کردن آن نیازها و تأثیر الگو و سرمشق، شکل می‌گیرند.
سه محقق انگلیسی هیمل وایت، اوپنهایم و ونس متوجه پدیده ای جالب در شکل گیری سلیقه کودکان در مورد برنامه‌های تلویزیونی شدند. هر وقت که برنامه‌های آموزشی مانند برنامه علمی، از جنگلهای استوایی و آیا دوربین دارید؟ از شبکه بی بی سی پخش می‌شود، کودکانی که علاوه بر این شبکه به شبکه تلویزیون تجاری نیز دسترسی دارند تقریباًبدون استثناء کانال تلویزیون تجاری را تماشا می‌کنند، چون تلویزیون تجاری آمریکا، برنامه‌های برگزیده ای مثل کارتون و وسترن پخش می‌شود. اما چنانچه کودک فقط به شبکه بی بی سی دسترسی داشته باشد، یعنی اگر آن منطقه تحت پوشش برنامه‌های تلویزیون تجاری نباشد، آنگاه کودک یا باید تلویزیون را خاموش و یا تلویزیون آموزشی را تماشا کند. به گزارش محققان فوق در چنین شرایطی،«تعداد قابل توجهی از کودکان برنامه آموزشی را تماشا می‌کنند و در واقع لذت‌هم‌می‌برند.
از این رو حق انتخاب در برنامه‌ها ممکن است بر عکس، منجر به کاهش تنوع درسلیقه‌ها در مورد برنامه‌ها بشود. این محققان در ادامه می‌گویند:«فقط کودکانی که به یک کانال دسترسی دارند این گونه برنامه‌های آموزشی را تقریباٌ هیچ وقت کشف نخواهند کرد. هر قدر که کودک بیشتر بتواند با تغییر دادن کانال از سلیقه خود پیروی کند، احتمال استفاده از برنامه‌هایی که از دیدگاه آموزشی ارزشمندترند و تجربیات جدیدی را در اختیار وی قرار می‌دهند و سلیقه اش را وسعت می‌دهند، کمتر می‌شود
البته در این کشور همه شهرهای بزرگ از سه یا چهار کانال تلویزیون تجاری برخوردارند، حال آنکه انگلستان فقط یک کانال دارد. اما این کانالها از نظر گسترش تخیلات تا مرز حذف مطالب واقعی برای کودکان، به‌هم‌شباهت دارند. بنابراین اگر کودکی نتواند در یکی از کانالها برنامه ای سرگرم کننده و جالب بیابد، معمولاً در کانالی دیگر موفق به این کار می‌شود، در نتیجه سلیقه او گسترش نمی یابد و به ویژه خیال پردازی با ماهیتی کلیشه‌ای محدود می‌شود. پیش از آنکه کودک به سنی برسد که بتواند نیازهای واقع گرایانه خود را در مقایسه با نیازهای خیال پردازانه خویش بدرستی تشخیص دهد، مفهوم تلویزیون در ذهن وی و سلیقه او در مورد برنامه‌های آن شکل خود را پیدا کرده است و در هر حال برای او آسانتر آن است که واقعیتها را در رسانه‌های چاپی جستجو کند.
ایتیل پول این یافته‌های هیمل وایت را در کمیسیون ارتباطات فدرال مورد بحث قرار داد. به گفته وی هر چند که با توجه به شواهد موجود، تنوع برنامه‌ها به طور همزمان الزاماً تأثیر مثبتی بر سلیقه مردم نخواهد گذاشت، وجود برنامه‌های ضعیف در میان انواع برنامه‌ها نیز الزاماً موجب کاهش سلیقه مردم نخواهد شد. به گفته ی وی- «این وضع دو جانبه باشد، آنگاه می‌توانیم فرض کنیم در مواقعی که چیزی بجز برنامه‌های ضعیف پخش نمی شود، مردم به دلیل نداشتن مشغولیتی بهتر آنها را تماشا می‌کنند و در نتیجه به کسب عادتها و سلیقه‌هایی نامطلوب می‌پردازند. چنانچه بتوان یافته‌های هیمل وایت را تعمیم داد، هر زمان که بیننده بتواند از میان برنامه‌هایی در سطوح مختلف، برنامه‌ای در سطح خود را انتخاب کند، وجود یک برنامه ضعیف صدمه ای نمی زند؛ زیرا بیننده برنامه‌های پایینتر از سطح خود را انتخاب نمی کند و زیان ناشی از تماشای برنامه‌های ضعیف شامل حال وی نمی شود»(آی دسولا پول،بحث آزاد و سلیقه عمومی، ص ۲۱). با وجود این، عدم موفقیت تلویزیون در ارتقای سلیقه کودکان می‌تواند توضیح دهنده این واقعیت باشد که تنها اقلیتی از افراد برنامه‌های جدی وبسیار خوب تلویزیون را تشخیص می‌دهند.
مقایسه
اگر بخواهیم مطالب این بخش را جمع بندی کنیم، بد نیست به نتایج مطالعات هیمل وایت، اوپنهایم و ونس در انگلستان در مورد یادگیری از تلویزیون، رجوع کنیم.
با مقایسه کودکان دارای تلویزیون و کودکان فاقد تلویزیون در سالهای گسترش تلویزیون در انگلستان، محققان به این نتیجه رسیدند که تلویزیون عمدتاً برای بینندگان کم سن و سالتر و کند ذهن تر مفید واقع می‌شود. بر اساس یافته‌های آنها در یک کلاس واحد موفقیت درسی کودکانی که در منزل تلویزیون داشتند، اندکی کمتر از کودکانی بود که تلویزیون نداشتند، با وجود این تا آنجا که به عملکرد کودک در مدرسه مربوط می‌شود، آنها به این نتیجه رسیدند که تلویزیون به ظاهر نه یک امتیاز آشکارا مثبت است و نه یک امتیاز شدیداً منفی است. به گمان آنها برای کودکان با هوش، اثر منفی تلویزیون ممکن است بیش از اثر مثبت آن باشد. بر اساس نتیجه گیری آنها تلویزیون آشکارا باعث برانگیختن سلایق علمی، فرهنگی و خلاقانه در کودک نمی‌شود و از سوی دیگر در توسعه افق فکری کودک نیز مؤثرتر از رسانه‌های دیگر نیست. بنابراین براساس نتیجه گیری کلی آنها، تلویزیون تأثیر چندانی ندارد، اما این پرسش مطرح است که آیا آنچه که کودکان از تلویزیون یاد می‌گیرند،«می تواند وقت از دست رفته برای مطالعه، گوش کردن به رادیو و استفاده از دیگر منابع اطلاعاتی را جبران کند؟»
یافته‌های ما به طور کلی با یافته‌های فوق در انگلستان مطابقت دارد. هر چند که در مواردی مسئله را بازتر کرده ایم. این نکته برای ما حایز اهمیت است که اغلب یادگیری کودکان از تلویزیون، یادگیری اتفاقی از برنامه‌های تخیلی است. بر اساس فرضیه‌های مربوط به ماهیت این گونه یادگیری، ما پیش بینیهایی در مورد یادگیری کودکان دارای تلویزیون وفاقد تلویزیون، بینندگان پروپا قرص و بینندگان نه چندان جدی و بینندگان برخوردار از هوش بالا، متوسط و پایین، ارائه کردیم. پس از تطابق پیش بینی‌های فوق با نتایج حاصل از تحقیقات قبلی، مطئمنتر شدیم که پیش بینیهایمان درست است.
در اینجا ما‌هم‌مثل محققان انگلیسی به این نتیجه می‌رسیم که تلویزیون به عنوان یک منبع اطلاعاتی بیش از همه برای کودکان کم سن وسال مفید است. این مرحله سنی در واقع باید پایینتر از سنین مورد بررسی محققان انگلیسی باشد. به نظر ما دوره ای که بیشترین یادگیری از تلویزیون صورت می‌گیرد احتمالاًقبل از دوره ای است که کودک بتواند عمل خواندن را به تنهایی انجام دهد. یک کودک در عصر تلویزیون به احتمال زیاد مدرسه را با دانش لغوی بیشتر و بدون شک با معلوماتی بیشتر در سایر زمینه‌ها نسبت به کودک دوران قبل از تلویزیون آغاز می‌کند. بنابراین ما معتقدیم که کودکان امروزی یادگیری در مورد دنیای اطراف را آغاز می‌کنند، اما این برتری موقتی است و دوام زیادی ندارد.
به عنوان مثال، دانش آموزان کلاسهای ششم الی دوازدهم، شواهدی دال بر برتری دانش آموزان دارای تلویزیون نسبت به دانش آموزان فاقد تلویزیون به دست نیاوردیم. اگر‌هم‌ تلویزیون برای دانش آموز سالهای اولیه تحصیلی امتیازی در برداشته باشد، این امتیاز ظاهراً تا زمانی که کودک به سال ششم برسد، از میان می‌رود اتفاقاً معلوم شد که در کلاسهای بالاتر، کودکان دارای تلویزیون نسبت به آنهایی که تلویزیون ندارند، آگاهی بیشتری در مورد موضوعات مربوط به محتوای خیالی تلویزیون دارند، اما آگاهی در مورد موضوعات واقعی و موضوعات مطرح شده در رسانه‌های دیگر، مثل ادبیات و مسائل عمومی-کمتر است. این نکته در واقع این سؤال را مطرح می‌کند که آنچه که با گرفته شدن وقت سایر تجربیات آموزنده از دست می‌رود، می‌ارزد؟
برای ما معلوم شد که تلویزیون برای بینندگان کند ذهنتر(حداقل در سنین کم) مؤثرتر و مفیدتر از بینندگان عادی است. اما همچنین معلوم شد که تلویزیون در مورد کودکان با هوش نیز به طور نسبی مؤثرتر از کودکان دارای هوش متوسط است. در واقع ما به این نتیجه رسیدیم که کودکان با هوش از هر تجربه نوین آموزنده‌ای که از طریق تلویزیون ارائه شده باشند همیشه بیشترین بهره برداری را می‌کنند.
در مورد اینکه آیا تلویزیون باعث پیشرفت کار دانش آموزان در مدرسه می‌شود یا نه، به مدارکی افزون بر یافته‌های محققان انگلیسی دست پیدا نکردیم. بسیاری از کودکان معتقدند تلویزیون مفید است. معلمان در این مورد مردَد اند. همچنین شواهدی دال بر رد این نتیجه گیری که تلویزیون در توسعه افق فکری کودک یا برانگیختن علاقه‌های وی در زمینه‌های دانش و فرهنگ(حداقل پس از سنین اولیه)تأثیر محسوسی ندارد، نیافتیم. البته این بدان معنی نیست که تلویزیون نمی تواند علایق کودک ویا معلومات وی را افزایش دهد، بلکه بر اساس مشاهده‌های ما احتمالاً داشتن تلویزیون در مقایسه با وضعیتی که تلویزیون موجود نباشد، تحولات فکری بیشتری را باعث می‌شود.
تا به اینجا اغلب یادگیری مورد بحث ما، یادگیری اتفاقی از طریق برنامه‌های سرگرم کننده بوده است. اما از طرفی دیگر، تلویزیون تلاش کرده است به دو صورت به عنوان منبع آموزش مستقیم با هدفهای مشخص و از طریق برنامه‌های واقعی و جدی به ارائه خدمات مبادرت کند. یکی از این فعالیتها، تلویزیون آموزشی مورد استفاده در کلاس و دیگری تلویزیون آموزشی غیر تجاری مورد استفاده در منازل است. در مورد کاربرد کلامی تلویزیون توانایی های آموزشی خود را به اثبات رسانده است و کاربرد آن در منزل نیز بهترین دلیل است برای اینکه امیدوار باشیم تلویزیون همان گونه که یک منبع تجربیات خیالی به شمار می‌رود، منبع اصلی تجربیات واقعی نیز برای کودکان باشد.
فصل پنجم
تاثیرات جسمی و روانی تلویزیون بر کودکان
ارتباط لامپ تصویر تلویزیون و کودک، تنها بر حسب ویژگیهای هر دو قابل درک است. بنابراین بهتر است کمی بیشتر در مورد ماهیت تلویزیون و ماهیت یک کودک صحبت کنیم.
الگوی تأثیر- رسانه:
در این قسمت تاثیرات رسانه تلویزیون بر کودکان مورد تحلیل قرار می‌گیرد.
تلویزیون به کودکان چه می‌دهد؟
به منظور گشودن بحثی دقیق و حاوی آخرین اطلاعات در مورد محتوای تلویزیون، برنامه‌های یک هفته تلویزیون را در اواخر اکتبر۱۹۶۰ بازبینی و تحلیل کرده ایم. حال آنچه را که در برنامه‌های تصویری از ساعت ۴تا۹ شب روزهای دوشنبه تا جمعه، که معمولاً«ساعات تماشای کودکان»خوانده می‌شود، پخش می‌شد، خلاصه می‌کنیم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1401-04-05] [ 12:47:00 ق.ظ ]




۱۰

۴۱/۳

۴۶/۳

۳۷/۳

۰۱/۱۴۸

۰۰۰/۰

رد فرضیه صفر

همان‌گونه که نتایج جدول فوق نشان می‌دهد در سطح اطمینان ۹۵% فرضیه صفر رد و فرضیه مخالف تائید می‌شود. این امر بدین معناست که شاخصهای الزام فرهنگی مربوط به بررسی و ارزیابی وضعیت شاخصهای عامل فناوری برای استقرار مدیریت دانش در دستگاه های اجرایی ستادی استان سیستان و بلوچستان، دارای اثرگذاری معنادار هستند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

سوال ۱۱: آیا بررسی وضعیت مشارکت در تصمیم گیری برای استقرار مدیریت دانش در دستگاه های اجرایی ستادی استان سیستان و بلوچستان دارای اثرگذاری معنادار است؟
برای بررسی این سوال، فرضیه آماری به شکل زیر طراحی گردید.
بررسی و ارزیابی وضعیت مشارکت در تصمیم گیری برای استقرار مدیریت دانش در دستگاه های اجرایی ستادی، دارای اثرگذاری معنادار نیست.
بررسی و ارزیابی وضعیت مشارکت در تصمیم گیری مدیریت دانش در دستگاه های اجرایی ستادی ، دارای اثرگذاری معنادار است.
جدول ۴-۱۷ یافته های برآمده از سوال ۱۱ بررسی و ارزیابی وضعیت مشارکت در تصمیم گیری برای استقرار مدیریت دانش در دستگاه های اجرایی ستادی استان سیستان و بلوچستان

سوال

میانگین

حد بالا

حد پایین

آماره‌ آزمون

مقدار معناداری

نتیجه‌ی
آزمون

۱۱

۰۰/۳

۰۷/۳

۹۲/۲

۸۳/۷۶

۰۰۰/۰

رد فرضیه صفر

همان‌گونه که نتایج جدول فوق نشان می‌دهد در سطح اطمینان ۹۵% فرضیه صفر رد و فرضیه مخالف تائید می‌شود. این امر بدین معناست که مشارکت در تصمیم گیری مربوط به بررسی و ارزیابی وضعیت شاخصهای عامل فناوری برای استقرار مدیریت دانش در دستگاه های اجرایی ستادی استان سیستان و بلوچستان ، دارای اثرگذاری معنادار هستند.
سوال ۱۲: آیا بررسی وضعیت حس تعلق سازمانی برای استقرار مدیریت دانش در دستگاه های اجرایی ستادی استان سیستان و بلوچستان دارای اثرگذاری معنادار است؟
برای بررسی این سوال، فرضیه آماری به شکل زیر طراحی گردید.
بررسی و ارزیابی وضعیت حس تعلق سازمانی برای استقرار مدیریت دانش در دستگاه های اجرایی ستادی، دارای اثرگذاری معنادار نیست.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:47:00 ق.ظ ]




وقتی خون مسلمان درتزاحم بین حرمت ها قرار می گیردباید بین حرمت ها اهم ومهم رارعایت کردمانندجنگیدن غیرمسلمین با مسلمین درماه های حرام که جنگیدن درماه های حرام برای مسلمانان ممنوع است وبایدحرمت ماه های حرام رارعایت کنندوآغازگرجنگ نباشند.اما اگردشمن درماه های حرام آغازگر جنگ باشد وخون مسلمان هارابریزندمسلمانان ملزم به رعایت حرمت ماه های حرام نیستند چون حرمتی مهم تر ازحرمت ماه های حرام یعنی حفظ خون مسلمان به وجودآمده است که باید آن حرمت آن رارعایت نمود وبه حمله دشمن پاسخ دادتاخون مسلمانان ازتعدّی حفظ شود.درغیر این صورت بارعایت حرمت ماه های حرام هر لحظه به تعدادکشته های مسلمانان افزوده می شودودیگر کسی ازمسلمین باقی نمی ماند.امادرغیرجنگ حرمت ماه های حرام باقی است چون حرمت ماه حرام درغیر جنگ درتزاحم باحرمت خون مسلمانان قرارندارد.وخون مسلمانان درامنیت است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

مجازات دیگر که موجب حفظ خون مسلمان است و ازتضییع خون مسلمان جلوگیری می کند، دیه در قتل خطایی است.درآیه ۹۲/نساء که مربوط به قتل خطایی است مجازات دیه به همراه کفاره آمده است.مقداردیه قتل خطایی درشرع تعیین شده است.کفاره مجازاتی است که بیشتر ازنظر معنوی جنبه بازدارندگی بر قاتل دارد.وازبی حرمتی کردن به خون مسلمان جلوگیری می کند.مانند آزادکردن بنده که اعطای زندگی آزادومستقل به فرداست وگویا حیات برده إحیاشده است ویک فرددوباره به اجتماع بازگشته است.کفاره دیگرروزه دوماه متوالی است که جان قاتل رابا تحمل گرسنگی تحت فشار قرارمی دهدتا مرتکب قتل مجدد وبی حرمتی به خون مسلمان نشود.
تشریع دیه دراسلام تنها برای کشتن یک انسان کامل نیست بلکه برای جنین درهرمرحله ای ازرشد که باشد،دیه تعیین شده است.درواقع تشریع دیه برای جنین بیانگر اهمیت خون مسلمان است که حتی ازابتدای خلقتش خون وحیاتش قابل احترام است.وهر انسان کاملی درصورت طی کردن مراحل جنینی است که کامل می شودوتاجنین انسان مورداحترام نباشد انسان های شرور بانابودی جنین انسان ها مانع ازتبدیل آن به انسان کامل می شودونسل بشر راکه حرمت خونش مورداهتمام شارع است ،منقرض می شود.
خون مسلمان علاوه برقتل عمدوخطایی درمحاربه هم موردتعدی واقع می شود.محارب باإرعاب وسلاح کشیدن برمسلمان قصدجان ومال اورامی کند.وباایجادناامنی عمومی جان مسلمانان را درخطرمرگ قرار می دهدوبه خون مسلمین بی حرمتی می کند.بامجازات محارب وتناسب بین جرم ومجازات حرمت خون مسلمان حفظ می شودتادیگران بامجازات هایی مانندقتل،قطع ،صلب ونفی اجازه تعدی به خون مسلمان راندهند.
هرگاه خون مسلمان موردتعدّی واقع می شودعلاوه بر مجازات دنیوی که عامل حفظ وعدم تضییع خون مسلمان است مجازات اخروی هم درنظرگرفته شده است که به نسبت مجازات دنیوی شدیدتر ،سخت تروپایدارتراست.وذکرآن با تفصیل

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:47:00 ق.ظ ]




تاجری بود که چهار پسر داشت. روزی یکی از پسرها با یک مشتری که از قضا از خانواده شاه بود، درگیر شد. تاجر و دایی پسر وارد معرکه شدند. از قضا مشتری کشته شد. تاجر، پسر و دایی را حبس کردند. زن تاجر عریضهای نوشت تا یکی از آن سه نفر را به او ببخشند. شاه قبول کرد و انتخاب را به عهدهی زن گذاشت. زن، برادرش را انتخاب کرد و در توضیح علت کارش گفت: «فرزند و شوهر عوض دارند؛ اما برادر عوض ندارد». شاه وقتی دلیل زن را شنید، آن دو نفر را نیز آزاد کرد.
عناصر اساطیری
¨ شخصیتهای اساطیری
_______________
¨کنشهای اساطیری
_____________
¨ موجودات و پدیده های اساطیری
_____________________
عناصر اجتماعی
¨ طبقات اجتماعی، شخصیتها و روابط بین آنها
این قصه که از روی حکایتی در مرزباننامه اقتباس شده[۱۲]، قصهی اهمیت رابطه خونی(خواهر و برادری) است. دو طبقهی اجتماعی در این قصه شاه به عنوان طبقهی حاکم و تاجر به عنوان طبقهی مرفه هستند. در این قصه زن باهوش خود بستگان خود را از خطر مرگ نجات میدهد.
¨ آداب و رسوم
___________
¨ وضعیت اقتصادی و رابطه با قدرت و ثروت
_______________________
عناصر روانشناسی
بر طبق گفته های بتلهایم رابطه خواهر و برادری، رابطه دوگانهی آدمی است. با توجه به این موضوع با اندکی مسامحه نجات جان برادر توسط زن در این قصه در واقع میتواند به معنای نجات، بخشی از طبیعت آدمی برای رسیدن به کمال باشد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

باورهای عامیانه و خرافی
_______________
سایر عناصر
__________
۳-۹۸-برادر ناتنی و گنج آقاموشه
* خلاصهی قصه
سالها پیش، سه برادر بودند، برادر کوچکتر ناتنی بود. روزی پدرشان مرد و برادر بزرگتر بهترین و بزرگترین بخش از اموال پدرش را به خود اختصاص داد و مابقی را بین آن دو برادر تقسیم کرد. برادر کوچکتر در عرض زمان کوتاهی بخش زیادی از ارثیهاش را از دست داد و فقط سه الاغ برایش ماند. روزی با الاغ زیر درختی خوابیده بود. سوسک و موشی دید. دو تا از الاغها را به آنها داد و خوابید. بعد از این بیدار شد. سومین الاغ را هم به خواب داد و دست خالی به خانه برگشت. برادر بزرگتر وقتی فهمید که او چه کرده است. رفت و الاغها را آورد و به برادر کوچکتر گفت که آنها را خریده است. فردای آن روز برادر کوچکتر برای گرفتن پول الاغها به آنجا رفت. موش از سوراخ بیرون آمد و یک اشرفی به دهان داشت، بعد از مدتی موش هزار اشرفی آورد. برادر کوچکتر هم آنها را جمع کرد و به خانه رفت. برادر وسطی با برادر کوچکتر شریک شدند و به تجارت پرداختند. بعد از مدت کمی صاحب همهچیز شدند. روزی دختر نخستوزیر با مادرش به مغازهی این دو برادر آمدند. دختر عاشق برادر کوچکتر شد. مادر دختر ترتیبی داد که این دو برادر به خواستگاری دو دخترش بیایند و آنها را به عقد این دو درآورد.
عناصر اساطیری
¨ شخصیتهای اساطیری
_____________
¨ کنشهای اساطیری
-اقدام خانواده دختر برای ازدواج
عشق از سوی دختر و اقدام خانوادهاش برای ازدواج ریشه در اسطورههای هندی دارد (رجوع شود به قصهی ۵۴). البته در این قصه، زن نخستوزیر خود را کلفت خانهی نخستوزیر معرفی آنگاه اقدامات ازدواج را فراهم میکند.
¨ موجودات و پدیده های اساطیری
____________
عناصر اجتماعی
¨ طبقات اجتماعی، شخصیتها و روابط بین آنها
در این قصه، رابطه سه برادر را نشان میدهد که بعد از مرگ پدرشان و تقسیم ارث با هم زندگی میکنند. برادر بزرگتر بهترین چیزها را به خود اختصاص میدهد و مابقی را که چندان مثمرثمر نیستند به دو برادر دیگر میدهند. از نکات اجتماعی قصه، تقسیم ارث نزد قاضی به عنوان مرجع قانون است که در قبال این کار نیز پول میگرفتهاند. مطلب دیگر این است که برادر بزرگتر بعد از گرفتن اموالش، زن می‌گیرد و این نشان میدهد که یکی از شروط ازدواج داشتن امکانات مالی است. مطلب دیگر اشاره به مشاغل رایج در جامعه است. در این قصه از دو شغل نام برده میشود، باربری و تجارت. مطلب نهایی در این قسمت، این است که برخلاف دیگر قصهها که سخن از دختر حاکم یا پادشاه هست، در این قصه صحبت از دختر نخستوزیر است و این نشان میدهد قصه در زمانی نقل شده که تقسیمات مشاغل سیاسی به شیوهی معاصر، شاید در زمان پهلوی، بودهاست.
¨ آداب و رسوم
__________
¨ وضعیت اقتصادی و رابطه با قدرت و ثروت
در این قصه برخلاف دیگر قصهها، شخصیتهای اصلی قصه ابتدا به ثروت می‌رسند، آن‌گاه مورد توجهی دختر نخستوزیر به عنوان عضوی از طبقات حاکم، مراکز قدرت و ثروت، قرار میگیرند. بهرحال این امر تفاوت چندانی با دیگر قصههایی که قهرمان بعد از اتصال با مراکز قدرت، زندگی خود را بهبود میبخشد، ندارد. در اینجا هم ثروت نقش مهمی در اتصال قهرمان به دستگاه قدرت دارد و این امر اهمیت ثروت را در جامعه نشان میدهد.
عناصر روانشناسی
در قصههای عامیانه، اعداد نقش مهمی دارند. در این میان عدد سه «که از رقم هفت آمده است، معانی گوناگونی دارد. سه مساوی با مادیات، معنویات، الهیات و به طور کلی نمودار مراحل سه‌گانهی تکامل نفس آدمی یعنی کسب مال و نعمت دنیوی، کسب معنویات و ارتقاء از مرتبهی روحانی به مقام الهی است که تنها با قطع علاقه از امور دنیوی و صیقل دادن روح امکان پذیر است» (ستاری، ۱۳۵۱، ۱۹: ۶۰).
در این قصه هم سه برادر حکم همین سه مرحلهی تکامل نفس هستند. برادر بزرگتر و علاقه‌اش به ثروت مرحلهی اول زندگی آدمی، برادر دوم که نسبت به تقسیم برادر بزرگتر معترض است، مرتبهی معنوی وجود آدمی و برادر سوم که نسبت به دنیا و امور مربوط به آن بیتفاوت است، بخش سوم وجود آدمی است. بتلهایم تقسیمبندی دیگری در مورد چنین قصه‌هایی دارد. سه برادر را سه جنبهی ضمیر آدمی یعنی نهاد، من و ابرمن میداند و میگوید: «در این قصهها آنچه بیشتر جنبهی نمادین دارد، تقسیم ذهن انسان به سه بخش نیست، بلکه لزوم آشنا شدن با ناآگاه و آموختن درک توانایی های آن و بهرهگیری از سرمایه های آن است» (بتلهایم،۱۳۸۱: ۱۲۸). در چنین قصههایی معمولاً برادر سوم، فردی ساده و گاه کودن است؛ اما همین فرد در پایان قصه بر دیگر برادران به پیروزی میرسد و این نشان‌دهنده‌ی این موضوع است که برادر سوم «از اصل طبیعت خود دور نمیشود» (همان) و در نتیجه از سرچشمههای ناآگاه فاصله نگرفته، در نتیجه پیروزی نصیب او میشود. در این قصه هم، برادر سوم تا حدودی ساده و گاه کودن به نظر میآید؛ اما این فرد رابطه نزدیکی با طبیعت دارد. این موضوع به نحوی رابطه این فرد را با طبیعت وجودش نشان میدهد و در پایان کار پیروزی از آن اوست. به علاوه این که برادر بزرگتر نماد نهاد، برادر وسطی نماد من و برادر کوچکتر نماد ابرمن یا ناخودآگاه است. پیوند و اتصال من و ابرمن با هم سدی مقابل نهاد درست میکند، بهگونهای که دیگر قدرت جولاندهی نمییابد. در این قصه هم شراکت دو برادر کوچکتر با هم و پیوندشان با دختران نخستوزیر باعث میشود آنها برای همیشه از شر برادر بزرگتر نجات پیدا میکنند.
باورهای عامیانه و خرافی
______________
سایر عناصر
_________
۳-۹۹-براشیت و براعاقل
* خلاصهی قصه
دو برادر بودند یکی عاقل و دیگری دیوانه. وقتی پدرشان مرد برادر عاقل همهی دارایی‌اش را به پول تبدیل کرد و پنهان ساخت. برادر دیوانه هرچند داشت خرج قمار و خوش‌گذرانی کرد. روزی، برادر عاقل تصمیم گرفت از شر برادر دیوانهی خود رها شود؛ بنابراین اسباب و اثاثیهاش را جمع و به همراه زنش آنجا را ترک کردند. ناگهان دیدند که برادر دیوانه در خیک روغن پنهان شده و با آنها آمده است. برادر دیوانه رفت تا از بوستانهای اطراف هندوانه و خربزه بیاورد؛ اما به کوهی رسید. آنجا دیوان را مشغول عیش و نوش دید. برادر دیوانه دیوها را فراری داد و به نزد برادرش بازگشت. برادر عاقل و زنش تصمیم گرفتند، برادر دیوانه را به نهر بیندازند. برادر دیوانه که متوجه نقشه‌ی آن‌ها شده بود، شب جایش را با زن برادرش عوض کرد و زن را به رودخانه انداختند، بعد از آن سه چهار تا چماق به سر برادر خود زد و رفت تا با نرهدیوها زندگی کند.
عناصر اساطیری
¨ شخصیتهای اساطیری
_______________
¨ کنشهای اساطیری
______________
¨ موجودات و پدیده های اساطیری
-دیو
دیو از موجودات اساطیری است که در قصههای عامیانه زیاد دیده میشود. این موجودات معمولاً درکوهها زندگی میکنند، یکی از ویژگیهایی که در قصهها به دیوها نسبت داده شده، کودنی و ترسویی است (رجوع شود به قصهی ۱۲). در این قصه هم دیوها، موجوداتی ترسو و کودن هستند که از برادر دیوانه میترسند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:47:00 ق.ظ ]




جدول۴-۱۷- نتایج برآورد الگوی فرعی۳٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫۸۷ جدول ۴-۱۸- محاسبه متغیر تورم ویژه هر بانک (در حالت حذف متغیر اندازه از مدل)………………………………………..۸۸
جدول۴-۱۹- نتایج برآورد الگوی فرعی۴٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫۸۹ جدول ۴-۲۰- محاسبه متغیر نسبت کفایت سرمایه ویژه هر بانک (در حالت حذف متغیر اندازه از مدل)……………..۹۰
فهرست نمودارها
نمودار ۲-۱- انواع ریسکهای بانکی………………………………………………………………………………………………………………………….۱۹
فصل اول : کلیات
مقدمه
در این فصل کلیات تحقیق شامل بیان مسئله، ضرورت و اهمیت انجام تحقیق، اهداف، سوالات، فرضیات، روششناسی، تعریف مفاهیم و واژگان اختصاصی و مشکلات و تنگناهای احتمالی ارائه میشود .این مطالعه قصد دارد تا عوامل مؤثر بر رفتار اعتباری بانکهای تجاری بین سالهای ۱۳۸۹-۱۳۸۰، از طریق بررسی اثر متغیرهای کلان اقتصادی و متغیرهای داخلی بانک، بررسی کند و همچنین میزان اثرگذاری این متغیرها و جهت این روابط را نیز تعیین کند. هدف از این فصل، ایجاد شناخت کلی از پایان نامه و ارائه طرح تحقیق میباشد.
۱-۱٫ بیان مسئله
نیل به اهداف اقتصادی، مستلزم تصمیمگیری‌های آگاهانه از سوی سیاست‌گذاران اقتصادی است و شناخت و تبیین هر چه بهتر روابط رفتاری عاملین اقتصادی، می‌تواند آن‌ها را برای کاهش اشتباهات در فرایند تصمیمگیری یاری کند. به بیان دیگر لازمه اتخاذ تصمیمات صحیح‌تر، انجام پیش بینی‌های دقیق در مورد وضعیت متغیرها در آینده با اتکا بر تحلیل‌های واقع‌بینانه و علمی از وضعیت موجود است. با توجه به نقش و اهمیت بسزای بانک‌ها در اقتصاد به عنوان مهم‌ترین و اصلی‌ترین واسطه‌ی تأمین منابع اعتباری، شناسایی رفتار اعتباری بانک‌ها و عوامل موثر بر آن بایستی مورد توجه قرار گیرد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

بانک‌ها با در اختیار داشتن بخش عمده ای از وجوه در گردش جامعه، نقش بسیار حساس و مهمی را در هر نظام مالی و اقتصادی ایفا نموده و در تنظیم روابط و مناسبات اقتصادی جامعه تأثیر بسزایی دارند. آن‌ها با عملیات اعتباری خود، موجبات انتقال منابع را از اشخاصی که مستقیماً مایل و یا قادر به مشارکت در فعالیت‌های اقتصادی نمی‌باشند، به آن‌ها که جهت انجام امور اقتصادی نیازمند سرمایه می‌باشند فراهم ساخته و بدین ترتیب باعث افزایش تولیدات کشور می‌شوند و با افزایش امکانات تولیدی، سطح اشتغال جامعه ارتقاء یافته و از طرف دیگر با ازدیاد کالاها و خدمات در یک اقتصاد متعادل، شرایط کاهش قیمت‌ها فراهم می‌شود. به عبارت دیگر بانک‌ها از طریق ایجاد تسهیلات لازم در زمینه‌ی سرمایهگذاری در امور تولیدی، نقش قابل توجهی در افزایش سرمایهگذاری و در نتیجه تسریع رشد اقتصادی کشور ایفاء می‌نمایند.
حجم تسهیلات اعطا شده توسط بانک‌ها همواره در معرض دو منبع ریسک قرار دارد که عبارتند از : ریسک خرد یا غیر سیستماتیک و ریسک کلان یا سیستماتیک. ریسک خرد یا غیر سیستماتیک به آن بخش از تغییرات در حجم تسهیلات اعطایی بانک‌ها گفته می‌شود که به تغییرات کلی بازار بستگی ندارد. این نوع ریسک به بانک و عوامل ویژه و تأثیرگذار بر آن همچون ریسک نقدینگی، ریسک مالی و اعتباری بستگی دارد که قابلیت متنوعسازی دارد. امروزه تولد دو پدیده‌ی نوین، یعنی جهانی شدن و انقلاب اطلاعات، بروز نوسانات و نا اطمینانی‌ها در فعالیت‌های مالی و بانکی تشدید گردیده است. نااطمینانی اقتصادی علل و ریشه های مختلفی می‌تواند داشته باشد. نوسانات نامساعد اقتصادکلان و اعمال سیاست‌های مقطعی برای حل مسائل روزمره و در نتیجه شکل گرفتن ساختار بیمار اقتصادی می‌تواند شرایط نامطمئن و نامطلوبی را برای تصمیمگیری بانک‌ها ایجاد نماید. شوک‌های برونزا، فقدان نظام ارزی کارآمد و مطمئن، زمینه را برای ایجاد آشفتگی تجارت خارجی فراهم می‌کند. سیاست‌های مالی و پولی ناکارآمد موجب تضعیف کارکرد نظام قیمت‌ها می‌گردد و بهطورکلی مجموعه‌ی این شرایط، سیستم مالی، به خصوص بانک‌ها را در مواجهه با ریسکی تحت عنوان ریسک کلان یا سیستماتیک قرار می‌دهد. این ریسک ناشی از بروز بحران یا رکود مالی در سطح بازار خارج از حوزه عملکرد بنگاه است که تحت تأثیر متغیرهای کلان خارج از حوزه عملکرد بنگاه ایجاد می‌شود. زیان‌های بحران‌های عمومی بسته به میزان همبستگی عملکرد و متغیرهای درآمدی و سودآوری بنگاه با شاخص‌ها و عوامل برآمده از عملکرد بازار، به بنگاه منتقل می‌شود. هرگونه عامل اقتصادی که بی ثباتی و احتمال ایجاد تکانه بحرانی در بازار را تشدید کند (مانند تغییرات تورم، نرخ ارز، قیمت نفت، تغییرات عرضه پول، شاخص سهام) می‌تواند در تشدید ریسک سیستماتیک موثر باشد.
با توجه به مطالب مذکور و موقعیت کنونی اقتصاد ایران و همچنین بروز بحران‌های مالی جهانی، موفقیت سیاست‌های اقتصادی تا حدود زیادی وابسته به عملکرد سیستم بانکی در امر تخصیص اعتبار می‌باشد. از این‌رو تحقیقاتی که بتواند مسائل پیش روی اقتصاد ایران و به تبع آن عوامل موثر بر فعالیت‌های بانک‌ها را تبیین نماید و همچنین پیشبینی‌های لازم را قبل از وقوع هرگونه بحران در کشور به عمل آورد، امری ضروری به نظر می‌رسد.
۱-۲٫ ضرورت و اهمیت تحقیق
با توجه به توضیحاتی که در بخش بیان مسئله ارائه گردید، نقش بانک‌ها در اقتصاد هر کشور فوق‌العاده مهم تلقی می‌شود. بنابراین فعالیت مستمر و بدون مسئله نظام بانکی می‌تواند از بروز اختلال در فعالیت‌های اقتصادی جلوگیری نماید بنابر گفته رئیس کل بانک مرکزی ایران، در سال‌های گذشته میزان معوقات سیستم بانکی به میزانی در حدود ۵۹۰٫۰۰۰ میلیارد ریال رسیده است، که این میزان معوقات بسیار بالاتر از استانداردهای مرسوم بین‌المللی است و از آنجا که میزان مطالبات سیستم بانکی کشور در همه بخش‌ها از سال۱۳۸۰رو به افزایش بوده است (آمار بانک مرکزی)، به نظر می‌رسد شرایط اقتصادکلان می‌تواند نقش مهمی در وضعیت پرتفوی اعتباری بانک‌ها و کیفیت مطالبات آنها داشته باشد. بروز بحران در سیستم مالی می‌تواند به خروج پس انداز سپردهگذاران از بانک‌ها منجر شود. به طوری که اگر نااطمینانی به سیستم بانکی و شرایط ناپایدار توسط پس انداز کنندگان احساس شود و آنان راهی بهتر برای نگهداری پس اندازهای خود بیابند، اقدام به خروج سپرده های خود از بانک‌ها می‌نمایند. به علاوه، از آنجا که بانک‌ها بخش عمدهای از سپرده های مشتریان را به صورت تسهیلات اعطا کردهاند، در صورتی که تسهیلات به موقع بازپرداخت نشود، با کاهش ناگهانی منابع مواجه شده و در شرایط بدبینانه حتی ممکن است وضعیت به ورشکستگی بانک‌ها هم منجر شود.(زواریان، حیدری، نوربخش، ۱۳۸۹)
در دنیای آرمانی با اطلاعات کامل، سرمایهگذاری در پروژه‌هایی صورت می‌گیرد که دارای بالاترین بازده است و دولت و مؤسسات مالی نیازی به بهبود تخصیص اعتبار ندارند. ولی در دنیای واقعی، اطلاعات ناقص و دسترسی به آن‌ها پرهزینه می‌باشد. در صورت وجود اطلاعات ناقص و نامتقارن ممکن است در تخصیص اعتبار به مشتریان انتخاب ناسازگار[۱] صورت گیرد و یا مخاطرات اخلاقی رخ دهد و یا ممکن است برخی از افراد بدون پرداخت هیچ هزینهای از مزایای تخصیص اعتبار بهره‌مند شوند. بنابراین در فضایی که در آن اطلاعات ناقص و نامتقارن حاکم باشد، اعتبارات ممکن است در مقاصدی که دارای توجیه اقتصادی نباشد صرف شود و به تبع آن بیانضباطی مالی گسترش یابد که در نهایت منجر به بروز و گسترش بدهی‌های معوق برای بانک‌ها خواهد شد. بنابراین شناخت عوامل درونی و بیرونی موثر بر رفتار اعتباری بانک‌ها در بهینه کردن تخصیص اعتبارات امری کاملاً ضروری به نظر می‌رسد.(بهلولی، ۱۳۸۵)
بر اساس آمار بدست آمده از بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در پایان دوره منتهی به اسفند ۱۳۸۹ تولید ناخالص داخلی به قیمت جاری،۴۳۰۴۲۶۴ میلیارد ریال، جمع کل دارایی‌های بانک‌ها و مؤسسات اعتباری غیر بانکی ۵/۶۷۰۵۷۹۸ میلیارد ریال و ارزش جاری بازار سهام ۱۱۱۵۶۳۶ میلیارد ریال بوده است که با مقایسه این ارقام مشخص می‌شود که دارایی‌های بانک بیش از ۵/۱ برابر تولید ناخالص داخلی به قیمت جاری است در حالی که ارزش جاری بازار سهام میزان تولید ناخالص داخلی می‌باشد و این نشان دهنده این است که دارایی بانک‌ها متغیر کلیدی در اقتصاد است.
بر اساس مطالعهی (پاشایی و کشاورزیان،۱۳۹۰) انجام گرفته در خصوص اندازه گیری شاخص بانک محور یا بازار (بورس) محور بودن بازار مالی ایران بر اساس دو شاخص اندازه نسبی ( ) و شاخص فعال بودن ( ) نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بازار مالی ایران، بانک محور یا پایه بانک است.
شرایط اقتصاد کلان و دخالتهای دولت و بانک مرکزی در اقتصاد به همراه ادوار تجاری که در بستر جهانی شکل میگیرد میتواند باعث تحریک سودآوری شرکتها و وامگیرندگان و وامدهندگان شود و مجموع تسهیلات سیستم بانکی را تحت تأثیر قرار دهد. در این شرایط، تخمین یک مدل اقتصادی مناسب که از اطلاعات گذشته استفاده کند، به درک بهتر از روابط بین شرایط اقتصاد کلان بر روی رفتار اعتباری بانکها کمک می نماید.
با توجه به مطالب ذکر شده در بالا، بانک‌ها نقش و اهمیت بسزایی را در اقتصاد ایران دارند ولی علیرغم این مسئله و همچنین وضعیت اقتصاد کلان ایران، وضعیت بحران جهانی، وضعیت تحریمهاو… که مجموعاً شرایط نامساعدی را برای نظام بانکی به وجود آورده است. تاکنون به لحاظ کاربردی به این موضوع به اندازه کافی پرداخته نشده است. به ویژه در شرایط اقتصاد ایران و با توجه به وجود بیثباتی‌ها در متغیرهای کلان اقتصادی، تحقیقات کاربردی پیرامون پدیده های اقتصادی و شناخت و تبیین رفتار عوامل اقتصادی ضروری به نظر می‌رسد.
۱-۳٫ اهداف تحقیق
هدف از این مطالعه، بررسی عوامل کلان اقتصادی و عوامل داخلی بانک، مؤثر بر رفتار اعتباری بانک‌های تجاری می‌باشد. بررسی این رابطه به تصمیمگیران بانک‌ها جهت تخصیص بهینه منابع بانکی کمک خواهد کرد.
۱-۴٫ سؤالات تحقیق
آیا متغیرهای کلیدی اقتصاد کلان (تولید ناخالص داخلی، تورم، نرخ ارز، عرضه پول)، اثر معنیداری بر رفتار اعتباری بانکهای تجاری در ایران دارد؟
کدامیک از متغیرهای داخلی بانک بر رفتار اعتباری بانکهای تجاری بیشترین اثرگذاری را دارد؟
۱-۵٫ فرضیات تحقیق
فرضیه های اصلی
متغیرهای کلیدی اقتصاد کلان (تولید ناخالص داخلی، تورم، عرضه پول و نرخ ارز) بر رفتار اعتباری بانک‌ها، اثر معنیداری دارد.
از میان متغیرهای داخلی بانک، نسبت کفایت سرمایه بیشترین اثر را بر رفتار اعتباری بانک‌های تجاری دارد.
فرضیه های فرعی
بین تولید ناخالص داخلی و نسبت وام به دارایی بانک‌های تجاری رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد.
بین تورم و نسبت وام به دارایی بانک‌های تجاری رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد.
بین نرخ ارز و نسبت وام به دارایی بانک‌های تجاری رابطه منفی و معنیداری وجود دارد.
بین عرضه پول و نسبت وام به دارایی بانک‌های تجاری رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد.
۱-۶٫ روش تحقیق
الف- نوع روش تحقیق
توصیفی£ همبستگیR تجربی R تاریخی £ و … £
ب- روش گردآوری اطلاعات و داده‌ها
جهت گردآوری اطلاعات، از روش کتابخانهای استفاده می‌شود که برخی از آنها به شرح ذیل می‌باشد:
مطالعه و بررسی در کتب، مقالات و رسالههای مربوط به موضوع
جستجو در اسناد و مقالات پژوهشی
در این تحقیق از آمارهای بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و بانکهای تجاری منتخب استفاده شده است.
۱-۷٫ تعریف مفاهیم و واژگان اختصاصی
متغیرهای کلیدی اقتصاد کلان (متغیرهای مستقل)
عبارت است از عوامل و متغیرهای مهم پولی و حقیقی در محیط اقتصادی و تجاری بانکها که مستقیماً یا به طور غیر مستقیم بر رفتار و عملکرد بانکها در تخصیص منابع، اثرگذار است که این متغیرها عبارتند از: تورم، تولید ناخالص داخلی، حجم پول، نرخ ارز. داده های این متغیرها از آمارهای منتشر شده توسط بانک مرکزی استخراج شده است.
نااطمینانی اقتصاد کلان
عدم اطمینان اقتصادی، فضایی است که در آن تصمیمگیرندگان و عاملین اقتصادی نسبت به تغییرات آنی متغیرها مطمئن نیستند. بنابراین با توجه به اطلاعات ناقص اقدام به اخذ تصمیم نموده یا اخذ تصمیم را به تأخیر میاندازند، در نتیجه فرایند اقتصادی دچار عملکرد نامطلوب و یا کند خواهد شد. ارزیابی عملکرد بانکها تا حد زیادی در گرو موفقیت آنها در پیشبینی از بازدهی پروژههایی که بانک منابع خود را به آنها تخصیص داده است، میباشد و در این راستا درک صحیح وضعیت کلان اقتصادی و ارزیابی از وضعیت آینده اقتصادکلان، ضروری به نظر میرسد. اگر محیط اقتصادی نامطمئن تلقی شود، بانکها تا حد زیادی در ارزیابی سودآوری منابع تخصیص داده شده، به ویژه در خصوص وامهای اعطایی، دچار مشکل خواهند شد. لذا میزان اطمینان از شرایط کلان اقتصادی در اعطای تسهیلات مؤثر خواهد بود.(بهلولی،۱۳۸۵)
بانکهای تجاری (Commercial Bank)
در متون تخصصی رشته های مالی، بانک به عنوان یک موسسه مالی تعریف می شود که دو خدمت زیر را به مردم ارائه می کند: اول، ایجاد حسابهای معاملاتی که ممکن است برای انجام پرداختها جهت خرید کالاها و خدمات به کار روند؛ دوم، اعطای مستقیم وام به تجار، افراد و سایر موسسات. آن دسته از موسسات مالی که نزدیکترین ارتباط را با تعریف مزبور دارند بانکهای تجاری هستند. حساب های چک بانکی (دیداری) این بانک ها ابزارهای اصلی پرداختها در اقتصاد به شمار میروند و به طور گستردهای به عنوان پول پذیرفته شدهاند. هرچند که بانکهای تجاری اوراق بهادار سرمایهگذاری (نظیر اوراق قرضه و سهام موسسات) را می خرند و در بازار باز (Open Market) مبادله می کنند، لیکن داراییهای اصلی آنها را وامهایی تشکیل می دهد که مستقیما به بنگاههای تجاری، افراد، خانوارها، کارگزاران اوراق بهادار و سایر قرض گیرندگان اعطا می شود.
نسبت وام به دارایی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:47:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم