۲-۲۵) مدل جانشینی:

 

طبق این مدل¸ سود سهام جانشینی برای سایر معیارهای سنجش انضباطی نظیر قوانین و مقررات¸ رعایت و مقررات بازارهای عمومی یا نقش انضباطی رقابت بازار است.افزون بر این¸ پرداخت سود سهام ممکن است به گونه متداول تری در بازارهای کمتر رقابتی مورد استفاده قرار بگیرد.از این رو مدیران موجود در بازارهای کمتر رقابتی سود سهام می پردازند و سهام را بازخرید می نمایند تا هزینه نمایندگی بالقوه ای که به دلیل نبود فشار رقابتی از جانب بازار محصول ایجاد شده است را کاهش بدهند.طبق استدلال های تئوریکی اخیر مدیران شرکت‌های کمتر از واقع ارزش گذاری شده برای ایجاد شهرت بابت برخورد خوب با سهام‌داران ممکن است منطقا چنین کاری را انجام دهند تا بتوانند در آینده با شرایط مساعدتری اقدام به افزایش سرمایه نمایند و ارزش اموالشان در شرکت را حداکثر کنند.از نظر مفاهیم ضمنی تجربی مدل جانشینی پیش‌بینی می‌کند که پرداخت‌های شرکت باید با تمرکز صنعت به گونه ای مثبت رابطه داشته باشد;زیرا مدیران از سود سهام و بازخرید سهام به عنوان جانشینی برای رقابت شدید استفاده می‌کنند(لاپورتا و همکاران¸ ۲۰۰۰).

 

مدیران از سودهای تقسیمی به عنوان جایگزینی برای عوامل خارجی در جهت ایجاد اعتبار در بازارهای سرمایه استفاده می‌کنند تا بتوانند سرمایه خود را به نحو مناسبتری افزایش دهند(گاستا و رونی‚ ۲۰۱۲).

 

۲-۲۶)پیشینه تحقیق

 

این پژوهش ها بر اساس ارتباط میان موضوعات مورد بررسی¸ مرتب شده اند:

 

۲-۲۶-۱) پژوهش‏های خارجی

 

ویشنی (۱۹۹۷) در تحقیقی ارتباط بین مکانیزم های کنترل خارجی و حاکمیت شرکتی داخلی را بررسی کرده و ‌به این نتیجه رسیده است که تاثیر مکملی بین حاکمیت شرکتی و مکانیزم کنترلی خارجی وجود دارد.به عبارتی دیگر¸تعامل بین دو مکانیزم کنترلی به طور ‌کارآمدتر به مدیران کمک می‌کند.شواهد نشان می‌دهد که ارتباط تعاملی بین مفاد ضدتصاحب¸ به عنوان یک پروکسی(نماینده)برای مکانیزم کنترلی خارجی و مالکیت نهادی¸ به عنوان یک پروکسی برای مکانیزم کنترل داخلی بر بازده سهام وجود دارد.در واقع فقط زمانی که یک شرکت دارای مالکیت نهادی بالا باشد¸ بازار برای کنترل شرکتی مؤثر است(گرمرز و نیر[۷۶] ¸۲۰۰۵).

 

جیرود و مولر(۲۰۱۱)تاثیر ارتباط بین حاکمیت شرکتی داخلی و رقابت بازار محصول را بر بازده سهام شرکت‌های U.S سنجیدند و دریافتند که استراتژیهای تجاری که بر اساس حاکمیت شرکتی هستند فقط در بازارهای کمتر رقابتی(متمرکز) بازده غیر عادی مثبت به دست می آورند. واین نتیجه بدان معنی است که تاثیر جایگزینی بین این دو مکانیزم کنترلی وجود دارد. در تحقیقی دیگر با فرضیه مشابه که در ۱۴ کشور اروپایی انجام شد همین نتیجه حاصل شد( امان و همکاران¸ ۲۰۱۰).همچنین بیون و لی و پارک (۲۰۱۲)همین تاثیر جایگزینی را در بازار ادغامی کره نشان دادند.

 

کیم و لو[۷۷] (۲۰۱۱)در پژوهشی از مالکیت مدیریتی به عنوان پروکسی حاکمیت شرکتی داخلی استفاده کردند و نشان دادند که سطوح بالا مالکیت مدیریتی جایگزین رقابت بازار محصول در کاهش ارزش سهام‌داران است. برخی پژوهش های پیشین نشان داده‌اند که رقابت در بازر محصول بر فرایند تصمیم گیری مدیران در خصوص تعیین سیاست تقسیم سود نقدی شرکت به سهام‌داران تاثیر دارد.به ‌عنوان نمونه بولتن و اسچارفستین[۷۸] (۱۹۹۰)¸ گروئلن و میچائیلی(۲۰۰۶) و هی (۲۰۱۲)دریافتند که مدیران در محیط‌های غیر رقابتی انباشته نمودن سودها را به پرداخت سود نقدی سهام ترجیح بیشتری می‌دهند.

 

چنگ و همکاران[۷۹](۲۰۱۳) در تحقیقی تحت عنوان” بررسی تاثیر رقابت بازار محصول بر کیفیت سود‟ بر اساس نمونه ای از شرکت‌های تولیدی امریکایی طی دوره زمانی ۱۹۹۶ الی ۲۰۰۵ نشان دادند که بین رقابت بازار محصول و کیفیت سود رابطه مثبتی وجود دارد.همچنین داتتا و همکاران[۸۰](۲۰۱۳) با بررسی ۶۰۱۹ شرکت امریکایی طی سال‌های ۱۹۸۷ الی ۲۰۰۹ ‌به این نتیجه رسیدند که بین قدرت بازار محصول و همچنین رقابت پذیری در صنعت با مدیریت سود رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.اما در پژوهشی دیگر وجود رابطه ارتباط معکوس معناداری میان رقابت بازار محصول با سود نقدی و بازخرید سهام را نشان می‌دهد(تأیید فرضیه جانشینی)( هابرگ و همکاران[۸۱]‚ ۲۰۱۲).

 

میتون در سال) ۲۰۰۴ ( با بهره گرفتن از مدل های نمایندگی نشان داد، شرکت ها با نرخ حاکمیت شرکتی بالاتر، پرداخت سود بالاتری دارند و در شرکت ها یی که حاکمیت شرکتی قویتر است رابطه منفی قویتری بین رشد و سود تقسیمی وجود دارد. کوالسکی و تالاورا در سال) ۲۰۰۷)، با بهره گرفتن از دو فرضیه پیامد و جانشینی این نتیجه رسیدند که، اگرحقوق سهام‌داران بهتر رعایت شود شرکت ها سود بالاتری می پردازندبه ویژه هنگامی که فرصت‌های سرمایه گذاری ضعیف است. پرونزیت و همکاران[۸۲] ‌در سال‌ (۲۰۰۸)نشان دادند؛ رابطه مثبتی بین کیفیت حاکمیت شرکتی و سود تقسیمی برقرار است. این نتایج بعد از کنترل ویژگی‌های شرکت از جمله اندازه¸ سودآوری، اثر مالیاتی و فرصت‌های رشد، نیز تغییر نمی کند.

 

چای و همکاران در سال(۲۰۰۹)نشان دادند؛ شرکت هایی با حاکمیت شرکتی مؤثرتر با محدودیتهای تأمین مالی خارجی بالاتر، سود سهام کمتری می پردازند، در حالی که شرکت هایی با حاکمیت شرکتی ضعیفتر با محدودیتهای تأمین مالی خارجی کمترسود سهام بیشتری می پردازند.

 

کیسانگ و همکاران[۸۳](۲۰۱۲) در پژوهشی نشان می‌دهد که میان اهرم و کیفیت حاکمیت رابطه معکوسی وجود دارد.شرکتهایی با حاکمیت ضعیف به طور معنی داری اهرم بیشتری دارند و به نظر می‌رسد برای کاهش تناقض های نمایندگی‚ اهرم‚ جایگزین مناسبتری برای نمایندگی است. همچنین در تحقیقی دیگر تحت عنوان ” بررسی رابطه میان حاکمیت شرکتی و سیاست تقسیم سود‟ نشان داده شد که رابطه منفی بین مجموعه فرصت سرمایه گذاری و سیاست تقسیم سود برای شرکت‌ها با اندازه هیئت مدیره بزرگتر وجز غیر موظف بیشتر‚ ضعیف تر است (دیوای و سابرامانیم[۸۴]‚ ۲۰۱۱).

 

۲-۲۶-۲) پژوهش‏های داخلی

 

بحرانی فرد(۱۳۹۲) در پژوهشی تاثیر ارتباط بین حاکمیت شرکتی و رقابت بازار محصول بر بهره وری شرکت‌ها را سنجید و نشان داد که مکانیزم حاکمیت شرکتی با بهره وری شرکت‌ها رابطه مثبت دارد و وقتی رقابت در صنعت بیشتر باشد اثر بخشی این مکانیزم ها بر بهره وری کاهش می‌یابد.

 

در پژوهش های بسیاری تاثیر ابعاد مختلف حاکمیت شرکتی را بر سیاست تقسیم سود سنجیده شد و نتایج مختلفی به دست آمد:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...