۵-شهوت ۸۳

۶-غفلت ۸۴

۷-جهل ۸۵

۸-عدم ترس از خداوند ۸۵

۲-علل بیرونی ۸۶

۱-شیطان ۸۶

۲-فقر ۹۲

۳-ظلم ۹۳

۴- فتنه­ها ۹۴

۵- ضعف تربیتی در خانواده­ها ۹۵

۶- حرام­خواری ۹۵

۷- تقلید کورکورانه ۹۶

فصل سوم: راهکارها ۹۷

بخش اول: راه­های مقابله عام ۹۸

۱- ادعیه و اذکار مخصوص ۹۸

۲- ترجیح فرار بر قرار ۱۰۲

۳- تمسک به کتاب و عترت ۱۰۳

۴- تقیّه ۱۰۶

۵- کناره­گیری از مردم ۱۰۷

۶- صبر بر بلاها ۱۱۰

۷- غافل نبودن از آخرت ۱۱۲

۸- استعانت از خداوند و پناه بردن به او ۱۱۳

۹- داشتن وصیت­نامه ۱۱۵

۱۰- خواندن نماز در اول وقت ۱۱۵

۱۱- طهارت دائمی داشتن ۱۱۵

۱۲- رعایت تقوای الاهی و لزوم دینداری ۱۱۶

۱۳- زیرک بودن در مواجهه با انحرافات ۱۱۶

۱۴- دور بودن از حکام جور ۱۱۷

۱۵- وقفِ راهِ حق بودن ۱۱۸

۱۶- انتظار فرج ۱۱۸

۱۷- ناپسند دانستن انحرافات ۱۲۱

۱۸- بودن در مسیرِ خلافِ حرکتِ منحرفین ۱۲۱

۱۹- استغفار ۱۲۲

۲۰- داشتن ورع و محاسن اخلاقی ۱۲۲

بخش دوم: راه­های مقابله خاص ۱۲۲

الف: درونی ۱۲۲

۱- مقابله با دنیا طلبی و دنیا پرستی ۱۲۲

۲- مقابله با هوای نفس ۱۲۵

۳- مقابله با گناهان ۱۳۰

۴- مقابله با خشم و غضب ۱۳۱

۵- مقابله با شهوت ۱۳۴

۶- مقابله با جهل ۱۳۵

۷- مقابله با غفلت ۱۳۶

۸- مقابله با خصلت بدِ «از خدا نترسیدن» ۱۳۶

ب: بیرونی ۱۳۷

۱- مقابله با شیطان ۱۳۷

۲- مقابله با فقر ۱۴۲

۳- مقابله با ظلم ۱۴۳

۴- مقابله با فتنه­ها ۱۴۴

۵- مقابله با ضعف تربیتی در خانواده­ها ۱۴۵

۶- مقابله با حرام­خواری ۱۴۷

۷- مقابله با تقلید کورکورانه ۱۴۸

نتیجه ۱۴۹

کتاب­نامه ۱۵۲

خلاصه انگلیسی ۱۶۰

فصل اول: کلیات

  1. تبیین موضوع
  2. ضرورت موضوع
  3. پیشینه موضوع
  4. پیش فرض های تحقیق
  5. سؤالات تحقیق
  6. فرضیات تحقیق
  7. هدف تحقیق
  8. منابع تحقیق
  9. روش تحقیق
  10. محدودیت تحقیق
  11. تعریف واژهای تحقیق

فصل اوّل: کلیات

۱-۱- تبیین موضوع

نوشتار حاضر درباره انحرافات موجود در آخرالزمان و بیان علل ایجاد و یا تشدید آنها و نیز ارائه راهکار جهت پیشگیری و مقابله با انحرافات می­باشد. اساس کار در این پروژه بر اساس جمع آوری تمامی انحرافات و دسته­بندی دقیق و ریز آنها و نیز ارائه علل ایجاد یا تشدیدشان و نیز راهکارهای مقابله پیشگیری با آنها می­باشد.

۱-۲- ضرورت موضوع

در اهمیت و ضرورت بحث، همین قدر کافی است که بگوییم غفلت از انحرافات و گناهان و عدم شناخت آنها و نیز علل ایجاد آنها در هر جامعه­ای و به خصوص اسلام، موجبات نابودی و انحطاط امت اسلام و هر جامعه دیگری را فراهم می ­آورد. لذا با توجه به این که این انحرافات در گذشته هم بوده ­اند ولی در زمان کنونی شدت و شیوع بیشتری پیدا کرده ­اند شناخت آنها و پی­بردن به علل ایجاد و یا تشدید آنها برای رهایی از چنگال مهلک آن، لازم و ضروری است.
پایان نامه - مقاله - پروژه

۱-۳- پیشینه تحقیق

از زمان­های آغازین دوران غیبت حضرت حجت علمای بزرگ شیعه و سنی دست به قلم شدند و کتب مختلفی تحت عنوان «ملاحم و فتن» گردآوری و تألیف نمودند. که از مشهورترین آنها می­توان به کتب «النهایه فی الفتن و ملاحم» از ابن کثیر و نیز «التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن‏» از سید ابن طاووس، «کتاب الغیبه» از شیخ طوسی و نیز با همین عنوان از نعمانی اشاره کرد. ولی اشکال عمده این کتاب­ها در این است که برای موضوع مورد بحث ما دسته بندی منظم و مخصوصی ندارند و شامل مباحث مختلفی از مهدویت می­باشد. لذا تا کنون نوشتاری تا این زمان که به صورت تخصصی به بحث انحرافات در زمینه ­های اخلاقی، اجتماعی و اعتقادی پرداخته شده باشد، نوشته نشده است تا مردم با مراجعه به آنها بتوانند به راحتی از تمامی انحرافات آگاهی پیدا کنند. که ما به حول و قوه الاهی توانستیم و سعی کردیم تمامی روایات را در کتب معتبر جمع آوری کنیم و در باب مخصوص به خود قرار بدهیم.

۱-۴- پیش فرض­های تحقیق

  1. آسیب­ها و انحرافات در طول تاریخ بوده ­اند.
  2. این آسیب­ها و انحرافات در آخرالزمان تشدید می­شوند.

۱-۵- سؤالات تحقیق

سؤلات اصلی؛

  1. انحرافات موجود در آخرالزمان طبق روایات، کدام­اند؟
  2. علل ایجاد و یا تشدید آنها چیست؟
  3. راهکارهای اهل بیت برای مقابله با آنها چیست؟

سؤالات فرعی؛

  1. آیا ما اکنون در آخرالزمان به سر می بریم؟
  2. با توجه به مسأله بدا، آیا امکان تبدیل تهدیدهای آخرالزمان به فرصت وجود دارد؟

۱-۶- فرضیات تحقیق

  1. طبق روایات منابع اسلامی، آخرالزمان دارای علائم و ویژگی­های مشخصی است.
  2. آخرالزمان دارای آسیب­ها و انحرافات مخصوص به خود نیز است.
  3. با توجه به قرائن روایی و شواهد ظهور نشانه­ های آخرالزمان، به احتمال زیاد ما، هم اکنون در آخرالزمان قرار داریم.
  4. همچنین باید برای ایجاد و یا تشدید این انحرافات و آسیب­ها در آخرالزمان، عللی وجود داشته باشد.
  5. حال که عللی برای ایجاد و یا تشدید آن انحرافات وجود دارد، باید راهکارهایی نیز برای مقابله با آنها وجود داشته باشد.
  6. نتیجه این است که به توجه به همه این مقدمات ما به دنبال این هستیم که دیدگاهی را که عمدتاً مؤمنان، در رابطه با آخرالزمان از حیث آشوب­ها و فتنه­ها از مدارک دینی پیدا کرده ­اند، تلقی این دوران به عنوان یک تهدید و لغزشگاه می­باشد که آیا می­توان این تهدید را به فرصتِ نجات و سعادت تبدیل کرد؟ لذا با توجه به اخبار اهل بیت که از به وجود آمدن انسان­های برجسته و وارسته­ای در آخرالزمان خبر داده­اند، این خود، نقطه امیدی است که بتوان در تفصیل مباحث به یافتن آن راهِ تبدیل تهدید به فرصت نائل آییم. که این دیدگاه می ­تواند کمک قابل توجهی به مردم و مؤمنان از حیث امید بخشی و ایجاد ایمانی راسخ در روح و جان آنها داشته باشد.

۱-۷- هدف تحقیق

هدف اصلی ما در نوشتار حاضر این بوده است که به این نتیجه برسیم که مؤمنان می­توانند تهدید و واهمه آخرالزمان را به یک فرصت جهت نیل به سعادت تبدیل کنند لذا از در مرحله اول، شناخت انحرافات و آسیب­ها و در گام دوم واکاوی علل ایجاد و یا تشدید آن انحرافات، کمک قابل توجی در یافتن راهکار و بکار بستن آن، جهت رسیدن به هدف مورد بحث، می­ کند.

۱-۸- منابع تحقیق

مهم ترین منابعی که که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته به قرار زیر است؛

۱-۸-۱- کتب حدیثی شیعه

در این تحقیق بیشتر از کتب حدیثی شیعه استفاده شده است و این مطلب نیز برایمان روشن شد که شناخت و معرفی انحرافات از زبان اهل بیت نشان از آن دارد که منابع شیعه در پرداختن به مسأله مهدویت و آخرالزمان –بخصوص در این موضوع- بسیار غنی­تر از کتب اهل سنت است.

از جمله این کتب میتوان به کتاب­های «بحارالانوار» تألیف علامه محمدباقر مجلسی (ره)، «الکافی» از شیخ کلینی، «مستدرک الوسائل» از حاجی نوری، «کتاب الغیبه» اثر نعمانی، «وسائل الشیعه» از شیخ حر عاملی، «مکارم الاخلاق» از حسن بن فضل طبرسی و «التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن‏» از سید ابن طاووس.

و از معاصرین هم می­توان به کتاب­های «إلزام الناصب فی اثبات الحجه الغائب» از علی حائری یزدی و نیز «نوائب الدهور فی علائم الظهور» نوشته حاج سید حسن میرجهانی اشاره کرد.

۱-۸-۲- کتب حدیثی اهل سنت

که مراد کتب حدیثیِ غیر از شیعه می­باشد. از مهم ترین آنها می­توان به کتاب «کنزالعمال» از متقی هندی و «المستدرک علی الصحیحین» از حاکم نیشابوری اشاره کرد.

۱-۹- روش تحقیق

انتخاب یک روش مناسب برای انجام پژوهش از اهمیت خاصی برخوردار است زیرا راه رسیدن به هدف تحقیق می­باشد و اگر از روش روشمندی استفاده نشود ممکن است در رسیدن به هدفمان دچار لغزش بشویم. از این رو روش کار ما در سه مرحله زیر خلاصه می­ شود؛

۱-۹-۱- گردآوری اطلاعات

در این مرحله ما به جمع آوری و جستجو درباره روایات مورد بحث در کتب ذکر شده پرداختیم و آنها را اگر چه هم که برخی طولانی بودند، استخراج نمودیم. که این اطلاعات به صورت کتابخانه­ای و در فیش­هایی به تعداد حدودِ سیصد برگه پشت و رو جمع گردید. در یادداشت برداری از هر سه شیوه رایج اجمالی، تفصیلی و ارجاعی استفاده شد.

۱-۹-۲- دسته بندی اطالاعات

این مرحله از کار بیشترین وقت تألیف را به خود اختصاص داد زیرا که می­بایست تمامی روایات یافت شده پس از صحتِ موافقت با موضوع و نیز تقطیع آنها، در باب و بخش و زیر مجموعه مخصوص به خود قرار می­گرفت. که در نهایت و بعد از دسته بندی آنها و تعیین زیر مجموعه هر دسته، این قسمت به تعدادی حدود یکصد و بیست و چهار عنوان انحراف اصلی و پانصد زیر مجموعه در مجموع دسته­های اصلی، رسید. که جهت ارائه به منظور پایان نامه مجبور شدیم بخشی از آنها را حذف کنیم.

۱=۹=۳- توضیح و بیان روایات

این مرحله درباره برخی از روایات مشکل و غریب و یا روایاتی که نیاز به شرح داشتند صورت گرفته است.

۱-۱۰- محدودیت­­های تحقیق

محدودیتی برای تألیف و نیز در روند کار از حیث زمان و مکان و منابع، وجود نداشت و تنها محدودیت ما، محدود بودن حجم استاندارد پایان نامه­ های کارشناسی ارشد بود که به خاطر همین موضوع مجبور به حذف حدود یکصد و پنجاه صفحه از پایان نامه­ خود شدیم.

۱-۱۱- تعریف واژه ­ها

۱-۱۱-۱- آخرالزمان

این واژه در گفتارهای ادیان آسمانی و روایات اسلامی مطرح شده است و مراد از آن روز پایانی عمر دنیا (به حسب معنای لغوی) نیست بلکه مراد از آن دوره خاصی است که درباره آن سه دیدگاه عمده وجود دارد:

اول) دوران نبوت پیامبر خاتم تا برپایی قیامت؛ که در این صورت آخرالزمان یعنی این که بعد از پیامبر اسلام، پیغمبر و شریعت تازه­ای نخواهد آمد. چنانچه در روایتی داریم که خداوند به حضرت عیسی فرمود: «فَآمِنُوا بِی وَ بِرَسُولِی النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ الَّذِی یَکُونُ فِی آخِرِ الزَّمَانِ نَبِیِّ الرَّحْمَهِ … قَالَ‏ أَوَّلُ النَّبِیِّینَ خُلْقاً وَ آخِرُهُمْ مَبْعَثاً»[۱]: پس به من و به رسول امّی که در آخرالزمان خواهد بود که اوست نبی رحمت، ایمان بیاور. فرمود: او برترین پیامبر و اولین ایشان به لحاط خُلقی و کمالات اخلاقی است و آخرین ایشان است به لحاظ مبعوث شدن.

دوم) دوره غیبت و سال­های قبل از ظهور؛ لذا آخرالزمان طبق این تعریف پایان دوره ظلم و فساد و حکومت­های غیر الاهی است که با ظهور حضرت حجت همه این ناهجاری­ها بر چیده خواهند شد. چنانچه در روایتی داریم که رسول خدا فرمود: «یَقُومُ بِالدِّینِ فِی آخِرِ الزَّمَانِ کَمَا قُمْتُ‏ بِهِ‏ فِی‏ أَوَّلِ‏ الزَّمَانِ‏ وَ یَمْلَأُ الدُّنْیَا عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْرا»[۲]: او (یعنی امام زمان) اقدام به برپایی دین در آخرالزمان می­ کند همان طور که من در اول الزمان به برپایی آن اقدام کردم و دنیا را پر از عدل و داد می­ کند همان طور که پر شده بود از ظلم و جور.

سوم) دوران ظهور؛ یعنی دوران تشکیل دولت عدل الاهی که این حاکمیت تا آخر عمر دنیا بر قرار خواهد بود.

که روایت قبل بر این مطلب نیز دلالت دارد که زمان ظهور امام و نیز حکومت ایشان، در آخرالزمان است. و لذا به دلیل نزدیکی به زوال دنیا و برپایی قیامت، آخرالزمان نامیده شده است.

از مجموع مطالب فوق به این نتیجه می­رسیم که هر سه نظر در جای خود صحیح می­باشند ولی آنچه در این نوشتار در معنای آخرالزمان مورد استفاده است، نظر دوم می­باشد زیرا بحث درباره آشکار شدن نشانه­ های قبل از ظهور، در امت اسلام و حتی جهان می­باشد.

۱-۱۱-۲- انحرافات

«انحراف» از ریشه «حرف» به معنای «لبه و جانب چیزی است»[۳] و «انحراف» به معنای «منحرف شدن و از چیزی عدول کردن»[۴] می­باشد. و این انحرافات موجود در آخرالزمان بدان معناست که مردم از اصل دین و اعتقادات ناب و اخلاقیات اسلام عدول کرده و منحرف شده ­اند.

فصل دوم: انحرافات

بخش اول: رفتاری

بخش دوم: اخلاقی

بخش سوم: اعتقادی

مقدمه

انحرافات و آلودگی­ها در طول تاریخ و در همه امت­ها بوده است، ولی آنچه در روایات آخرالزمان بدان پرداخته شده است گویای این است که انحرافات و نشانه­ های ظهور، اولاً در آخرالزمان یا ایجاد می­شوند و یا این که در گذشته بوده­انـد ولی در آخرالزمـان شدت می­یابنـد. ثانیـاً این انحرافات خطاب به امت اسلام است و مسلمانان این را بدانند که همه این بلاها، گناهان، کج روی­ها و انحرافات در امت اسلام، ایجاد و یا تشدید می­شوند. لذا ائمه بزرگوار، ما را از ابتلای به آنها بر حذر داشته اند چنانچه در اهمیت این که مؤمن باید این را بداند که چه چیزی او را از دین خارج می­ کند روایتی است از امام صادق که فرمود: «وَجَدْتُ عِلْمَ النَّاسِ کُلَّهُ فِی أَرْبَعٍ أَوَّلُهَا أَنْ تَعْرِفَ رَبَّکَ وَ الثَّانِی أَنْ تَعْرِفَ مَا صَنَعَ بِکَ وَ الثَّالِثُ أَنْ تَعْرِفَ مَا أَرَادَ مِنْکَ وَ الرَّابِعُ أَنْ تَعْرِفَ مَا یُخْرِجُکَ مِنْ دِینِکَ»[۵]: تمام –آن چه را که- مردم باید بدانند در چهار چیز یافته­ام؛ اول اینکه خدای خود را بشناسی و دوم این که بدانی خداوند چه طور به تو عنایت کرده است -و نعمت بخشیده است- و سوم این که بدانی خدا از تو چه می­خواهد و چهارم این که بدانی چه چیزی تو را از دین خارج می­گرداند.

مهم­ترین چیزی که انسان را از دین خارج می­ کند انحرافات و گناهان است که طبق خواسته معصوم باید در شناخت آنها اهتمام بورزیم. لذا اهمیت تحقیق روشن شد.

ما این فصل را به سه بخش تقسیم نموده­ایم که بخش اول درباره انحرافات رفتاری، بخش دوم انحرافات اخلاقی، و در نهایت هم انحرافات اعتقادی است. البته قابل ذکر است که این انحرافات فقط یک پنجم آن چیزی است که جمع آوری شده است و الباقی جهت اختصار حذف گردیده­اند.

بخش اول: انحرافات رفتاری

ما در این بخش انحرافات موجود در آخرالزمان را با توجه به آنچه که در روایات معصومین آمده بود در سه بخش تقسیم کردیم تا علاوه بر دسترسی راحت تر به مطالب ذهن خواننده دچار تشویش نگردد.

انحرافات رفتاری در حوزه اجتماعی

۲-۱-۱-۱- رواج آداب غیر دینی

روایات فراوانی در آخرالزمان گویای این است که ارتباطات مردم به گونه ­ای که مورد پسند شرع مقدس نیست تغییر می­ کند که این موارد با توجه به آنچه که در این روایات آمده به این قرار است:

۲-۱-۱-۱-۱- انحصار سلام دادن به حسب آشنایی

پیامبر فرمودند: «لا تقوم الساعه حتى یکون السلام على المعرفه»[۶] : بر پا نشود ساعت (ظهور) تا اینکه بوده باشد سلام به حساب آشنایی.

و این در حالی است که سلام دادن به آشنا و غریب بودن ربطی ندارد که دستور اسلام و در سیره پیامبر هم داریم که ایشان «به هر کس می­رسید سلام می­کرد چه فقیر و چه ثروتمند، چه کوچک و چه بزرگ»[۷].

۲-۱-۱-۱-۲- فراموشی بخشش و احسان

امام صادق فرمودند: «یَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ عَضُوضٌ یَعَضُّ کُلُّ امْرِئٍ عَلَى مَا فِی یَدَیْهِ وَ یَنْسَى الْفَضْلَ وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ لا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَیْنَکُمْ»[۸]»[۹]: زمانى بیاید بر مردم که بسیار گزنده باشد که هر کسى [یا هر ثروتمندی یا هر مؤمنی] به آنچه دارد بچسبد [در حالی که به آن امر نشده بود] و فراموش کنند بخشش به همدیگر را، و این در حالی است که خدا فرموده «و فراموش نکنید بخشش را میان خود».

در بیان این روایت ابتدا نکته­ای را در توضیح ساختار «یَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ» که در جاهای مختلف این پایان نامه آمده است عرض می­کنم. فعل «أتی علی» به معنای «هلک» است[۱۰] و به صورت کلی دارای معنایی منفی است. البته این گونه روایات به هر زمانی می تواند تعلق داشته باشد و این که بگوییم صرفاً دال بر آخرالزمان است اشتباه است ولی با توجه به این که در آخرالزمان گناهان و انحرافات شدت و شیوع بیشتری می یابند لذا شایسته است که این گونه روایات را به این زمان هم تعمیم بدهیم زیرا این ساختار بار معنایی منفی دارد و نشان از نابودی و هلاکت مردم در آن زمان می باشد در نتیجه ایرادی ندارد که این گونه روایات را بر آخرالزمان هم تطبیق دهیم.

«عَضُوضٌ» بر وزن فَعول به معنای «بسیار گیرنده و گزنده»[۱۱] و حاکی از مبالغه است و عبارت «عض فلان على ما فی یده»[۱۲] یعنی بخل کرد و خودداری نمود. و گویای این است که آخرالزمان، دوره­ای است که مردم را بسیار آزار می­دهد، که یکی از جنبه­ های آزار رسانیدن – که از طرف مردم است – همین عدم بخشش به همدیگر می­باشد. که این عدم بخشش و بخل را در برخی از روایات به صورت مطلق آورده ولی در چند روایت دیگر –که در پاورقی ذکر شد-دو قید متفاوت را آورده است که یکی متوجه ثروتمندان و دیگری متوجه مؤمنین می­باشد ولی با توجه به این که انحراف در جامعه اسلام است می­توان گفت که روی سخن هم با مؤمنینِ ثروتمند و هم مؤمنین و یا ثروتمندان به طور جداگانه و یا حتی عامه مردم می­باشد. به هر حال در ادامه روایت بیان می­دارد که آنان به این کار [یعنی عدم فضل و بخشش و فراموشی آن] امر نشده بودند و باید مراقب باشند که خداوند اعمال آنها را می­بیند و این عدم دستگیری و کمک به هم نوع مورد قبول خداوند نیست زیرا در آیات و روایات فراوانی خداوند و معصومین ما را به کمک به دیگران و اعطای فضل به ایشان تشویق نموده ­اند و از عدم این کار نهی نموده ­اند. لذا در روایتی امام صادق فرمود: «ألاَ و إنَّ أحَبَّ المؤمِنینَ إلى اللّه مَن أعانَ المُؤمنَ الفَقیرَ مِن الفَقرِ فی دُنْیاهُ و مَعاشِهِ، و مَن أعانَ و نَفعَ و دَفعَ المَکْروهَ عنِ المؤمِنینَ»[۱۳]: بدانید که محبوبترین مؤمنان نزد خدا، کسى است که مؤمن فقیر را در امور مادى و زندگیش یارى رساند و کسى است که مؤمنان را کمک کند و سود رساند و ناراحتى آنها را برطرف سازد.

۲-۱-۱-۱-۳- عیب جویی، اهانت و بدگویی

پیامبر به ابن مسعود فرمود: «یا ابن مسعود ! ألا و إن من علم الساعه وأشراطها … أن تکثر … الهمازون والغمازون واللمازون»[۱۴]: آگاه باشید که یکی از علایم و نشانه­ های ساعت (ظهور) آن است که عیب جویی در پشت سر و نیز به یکدیگر با چشم و غیره به قصد اهانتِ به هم، اشاره کردن و نیز بد­گوئى در حضور همدیگر، زیاد شود.

۲-۱-۱-۱-۴- نزاع و درگیری

پیامبر فرمودند: «یَا ابْنَ مَسْعُودٍ سَیَأْتِی مِنْ بَعْدِی أَقْوَامٌ … مُفْرِطُونَ فِی الْعَدَوَاتِ»[۱۵]: پسر مسعود! بعد از من اقوامی خواهند آمد که در دشمنی (با همدیگر) افراط می­ کنند.

۲-۱-۱-۱-۵- عدم شناخت مردم از هم

امام معصوم فرمود: «إذا … أنکر بعضهم بعضا فعند ذلک توقعوا أمر الله صباحا و مساء»[۱۶]: هر وقت بعضی بعض دیگر را ناشناس پندارند پس در آن وقت روز و شب متوقع و منتظر فرج باشید.

که این عدم شناخت سبب ایجاد اختلاف بین همدیگر می­ شود که غیر از غفلت از هم است زیرا غفلت زمانی است که افراد از هم هیچ اطلاعی نداشته باشند که مثلاً در چه وضعیتی زندگی می­ کنند. ولی این عدم شناخت در ارتباطات با همدیگر می باشد و نه در غیاب هم.

۲-۱-۱-۱-۶- غفلت مردم از یکدیگر

امام صادق فرمودند: «یَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ مَنْ سَأَلَ النَّاسَ عَاشَ وَ مَنْ سَکَتَ مَاتَ قُلْتُ فَمَا أَصْنَعُ إِنْ أَدْرَکْتُ ذَلِکَ الزَّمَانَ قَالَ تُعِینُهُمْ بِمَا عِنْدَکَ فَإِنْ لَمْ تَجِدْ فَتُجَاهِدُ»[۱۷]: روزگاری بر مردم بیاید که هر کس از مردم درخواست کند زندگی کند و هر کس ساکت ماند –و درخواستی نکرد- بمیرد. عرض کردم پس اگر آن زمان را درک کردم چه کار کنم؟ فرمود: از آنچه که در نزدت است آنها را یاری کن و اگر نبود -برای یاری و کمک رساندن به آنها- تلاش کن.

یعنی اگر کسی از مردم درخواست کمک کرد حوائجش برآورده می­گردد ولی اگر کسی خویشتن داری کرد و خواست که آبرویش نرود و از مردم چیزی به عیان نخواهد یا می­میرد و یا در شدت فقر زندگی خواهد کرد.

۲-۱-۱-۱-۷- سختی معاشرت با مردم

امام رضا فرمودند: «یَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ تَکُونُ الْعَافِیَهُ عَشَرَهَ أَجْزَاءٍ تِسْعَهٌ مِنْهَا فِی اعْتِزَالِ النَّاسِ وَ وَاحِدَهٌ فِی الصَّمْت‏»[۱۸]: بیاید روزگاری بر مردم که سلامتی در آن ده جزء داشته باشد که از آن ده جزء، نه قسمت آن در کناره­گیری از مردم و یک بخش آن در سکوت می باشد.

و در روایت دیگری رسول خدا۳ فرمود: «سَیَأْتِی عَلَى أُمَّتِی زَمَنٌ یُسْتَمَعُ فِیهِ بِاسْمِ الرَّجُلِ خَیْرٌ مِنْ أَنْ تَلْقَاهُ وَ أَنْ تَلْقَاهُ خَیْرٌ مِنْ أَنْ تُجَرِّبَ»[۱۹]: زمانى خواهد آمد که اسم مردى را بشنوى بهتر باشد از آنکه او را ببینى، و اینکه او را ببینى بهتر از معاشرت و مخالطت با او ­باشد.

یعنی چون مردم از هم شناختی ندارند و نمی ­توانند همدیگر را درک کنند این خود سبب سختی معاشرت می­گردد لذا هر چه بیشتر از ایشان به دور باشیم در سلامت فکر و جسم بیشتری به سر خواهیم برد. البته روایت این را نیز می­خواهد بگوید که با مردم باش ولی با افکار ایشان نباش؛ با آنان مخالطت داشته باش ولی از ایشان پیروی نکن چرا که اکثر مردم دارای عقاید و افکار خراب یا شبهه آلود می­باشد که همین سبب سختی معاشرت گردیده است.

۲-۱-۱-۱-۸- تلاعن

امام حسین, فرمودند: «لا یکون الأمر الذی تنتظرونه حتى … یلعن بعضکم بعضا فقلت له ما فی ذلک الزمان من خیر فقال الحسین, الخیر کله فی ذلک الزمان یقوم قائمنا و یدفع ذلک کله»[۲۰]: این امری که شما انتظار دارید نخواهد شد تا اینکه همدیگر را لعن کنند. راوی گفت خیری در آن زمان نیست. امام حسین, فرمودند: همه خیرها در همان زمان است، قائم ما برخیزد و همه اختلافات را برطرف سازد.

۲-۱-۱-۱-۹- صوف پوشی و برتری جویی نسبت به دیگران

رسول خدا۳ در وصیت به ابوذر فرمود: «یَا أَبَا ذَرٍّ یَکُونُ فِی آخِرِ الزَّمَانِ قَوْمٌ یَلْبَسُونَ الصُّوفَ فِی صَیْفِهِمْ وَ شِتَائِهِمْ یَرَوْنَ أَنَّ لَهُمُ الْفَضْلَ بِذَلِکَ عَلَى غَیْرِهِمْ أُولَئِکَ یَلْعَنُهُمْ أَهْلُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ»[۲۱]: ای ابوذر! بوده باشد در آخرالزمان گروهی که در تابستان و زمستان خود، پشم بپوشند و خیال کنند که این یک فضلی است که بر دیگران دارند. ایشان را ملائکه آسمان­ها و زمین لعنت می­ کنند.

۲-۱-۱-۱-۱۰- خوردن چیزهایی مغایر با طبع انسان

رسول خدا۳ فرمود: «لَا تَقُومُ السَّاعَهُ … حَتَّى تُؤْکَلَ الْمَغَاثِیرُ کَمَا تُؤْکَلُ الْخَضِرُ»[۲۲]: بر پا نشود ساعت (ظهور) تا این­که «مغاثیر» خورده شود همان­طور که سبزی خورده می­ شود.

در معنای «مغاثیر» گفته­اند که: «یک چیز خوردنی مایع شیرین و بد بو»[۲۳] است که طبع انسان در اثر خوردن آن ناراحت می­ شود. ولی در آخرالزمان به دلیل این­که طبع ذاتی و درونی انسان­ها تغییر می­ کند لذا خوردن چیزهای بد طعم و بو را خوش می­پندارند و همه چیز خور می­شوند و همانند سبزی، آن را می­خورند. که این، غیر از منکر دانستن معروف و معروف دانستن منکر، در آخرالزمان است که این در حوزه رفتاری و کرداری انسان­هاست و آن [یعنی انحراف مورد بحث] در حوزه طبع و میل درونی افراد است.

۲-۱-۱-۱-۱۱- کثرت قهر و جدایی مردم از همدیگر

رسول خدا۳ فرمود: «مِنْ أَشْرَاطِ السَّاعَهِ … یَکْثُرُ … الْفِرَاقُ … وَ لَنْ یَضُرُّوا اللَّهَ شَیْئاً»[۲۴]: از نشانه­ های ساعت (ظهور) آن است که فراق و جدایی زیاد شود و -این در حالی است که- این عملشان به خداوند ضرری نرساند.

۲-۱-۱-۱-۱۲- عدم رعایت حقوق همسایگی

از دیگر انحرافات ناپسند در آخرالزمان، همسایه آزاری است که اَشکال آن به قرار زیر است.

۲-۱-۱-۱-۱۲-۱- ظلم

رسول خدا۳ فرمود: « حَتَّى تَرَوْنَ … جَفَا (الرجلُ) جَارَهُ»[۲۵]: تا ببینید که (مرد) به همسایه خود ستم کند.

۲-۱-۱-۱-۱۲-۲- احترام گزاردن از ترس زبان

امام صادق, فرمود: « فَإِذَا … رَأَیْتَ الْجَارَ یُکْرِمُ الْجَارَ خَوْفاً مِنْ لِسَانِهِ»[۲۶]: و دیدی که به خاطر زبان بد همسایه، همسایه­ی دیگر به او احترام می­ گذارد.

۲-۱-۱-۱-۱۲-۳- بد بودن همسایه­ها

رسول خدا۳ فرمود: « مِنْ أَشْرَاطِ السَّاعَهِ سُوءُ الْجِوَارِ»[۲۷]: از نشانه­ های ساعت (ظهور) بد بودن همسایه­هاست.

۲-۱-۱-۲- اختلال در امر به معروف و نهی از منکر

این فریضه در آخرالزمان با وجود اهمیت فوق العاده­ای که دارد، دچار آسیب­هایی می­ شود که به قرار زیر است.

۲-۱-۱-۲-۱- ترک امر به معروف و نهی از منکر

امام صادق, فرمودند: «فَإِذَا … رَأَیْتَ النَّاسَ قَدِ اسْتَوَوْا فِی تَرْکِ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیِ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ تَرْکِ التَّدَیُّنِ بِهِ»[۲۸]: و دیدی که همه مردم در ترک امر به معروف و نهی از منکر، هماهنگی پیدا کرده اند و آن را جزء دینداری خویش نمی دانند.

۲-۱-۱-۲-۲- عدم شناخت معروف و انکار منکر

پیامبر۳ فرمودند: «یأتی على الناس زمان … لا یعرفون معروفا ولا ینکرون منکرا … أولئک شرار خلق الله، لا ینظر الله إلیهم یوم القیامه»[۲۹]: بیاید بر مردم زمانی که معروفی را نشناسند و منکری را انکار نکنند. آن مردم شرار خلق خدایند و خداوند در روز قیامت نظر رحمت به ایشان نکند.

۲-۱-۱-۲-۳- امر به منکر و نهی از معروف

پیامبر۳ فرمودند: «کَیْفَ بِکُمْ إِذَا … أَمَرْتُمْ بِالْمُنْکَرِ وَ نَهَیْتُمْ عَنِ الْمَعْرُوفِ فَقِیلَ لَهُ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ یَکُونُ ذَلِکَ قَالَ نَعَمْ»[۳۰]: شما را چه می­ شود وقتی که شما امر به منکر کنید و نهی از معروف نمایید. گفته شد آیا این­گونه خواهد شد ای رسول خدا؟ فرمود: بله.

۲-۱-۱-۲-۴- تبدیل معروف به منکر و منکر به معروف

پیامبر۳ فرمودند: «کَیْفَ بِکُمْ إِذَا رَأَیْتُمُ الْمَعْرُوفَ مُنْکَراً وَ الْمُنْکَرَ مَعْرُوفاً»[۳۱]: شما را چه می­ شود وقتی که ببینید معروف، منکر و منکر، معروف شده باشد.

که از جمله این جابجایی می­توان به موارد زیر اشاره نمود.

۲-۱-۱-۲-۴-۱- خائن بودن امین و بالعکس؛ تصدیقِ دروغگو و بالعکس

پیامبر۳ فرمودند: «إِنَّ عِنْدَهَا … اؤْتُمِنَ الْخَائِنُ‏ وَ یُخَوَّنُ الْأَمِینُ وَ یُصَدَّقُ الْکَاذِبُ وَ یُکَذَّبُ الصَّادِقُ»[۳۲]: آن وقت خائن امین باشد و امین خائن، و دروغگو تصدیق شود و راستگو تکذیب گردد.

۲-۱-۱-۲-۴-۲- مقرب شدن سخن­چین و چاپلوس

امام علی, فرمودند: «یَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا یُقَرَّبُ فِیهِ إِلَّا الْمَاحِلُ وَ لَا یُظَرَّفُ فِیهِ إِلَّا الْفَاجِرُ»[۳۳]: روزگاری بر مردم بیاید که مقرب نشود مگر سخن چین و خردمند و با هوش نباشد مگر فاجر و گناهکار.

۲-۱-۱-۲-۴-۳- سرزنش طالب حلال و تحسین دوستدار حرام

امام صادق, فرمود: «فَإِذَا … رَأَیْتَ طَالِبَ الْحَلَالِ یُذَمُّ وَ یُعَیَّرُ وَ طَالِبَ الْحَرَامِ یُمْدَحُ وَ یُعَظَّمُ»[۳۴]: و دیدی که طالب مال حلال را سرزنش و دوستدار حرام را تمجید و تکریم می­ کنند.

۲-۱-۱-۲-۵- ذلیل شمرده شدن آمِرِ به معروف

امام صادق, فرمودند: « فَإِذَا رَأَیْتَ الْآمِرَ بِالْمَعْرُوفِ ذَلِیلًا»[۳۵]: دیدی کسی که امر به معروف می­ کند در بین مردم ذلیل است.

۲-۱-۱-۲-۶- گسترش منکرات و عدم توان مقابله با آنها

امام صادق, فرمودند: «فَإِذَا رَأَیْتَ الْمَلَاهِیَ قَدْ ظَهَرَتْ یُمَرُّ بِهَا لَا یَمْنَعُهَا أَحَدٌ أَحَداً وَ لَا یَجْتَرِئُ أَحَدٌ عَلَى مَنْعِهَا»[۳۶]: و دیدی که گناهان در اجتماع آشکار می­ شود و مردم آنها را می­بینند و کسی هم منع نمی­کند و جرأت بر منع آنها نیز در مردم نیست.

۲-۱-۱-۲-۷- کم شدن امر به معروف و نهی از منکر

پیامبر۳ فرمودند: «لا تقوم الساعه حتى … قل الأمر بالمعروف و النهی عن المنکر»[۳۷] : ساعت (ظهور) بر پا نشود، مگر وقتی که امر به معروف و نهی از منکر کم شود.

۲-۱-۱-۳- نا امنی و دزدی

امام علی, در بیان بلاهای آخرالزمان فرمودند: «إِذَا … خِیفَتِ الطُّرُقُ»[۳۸]: هر وقت که راه ­ها نا امن شدند.

و در جای دیگر امام صادق, فرمود: «فَإِذَا … رَأَیْتَ الرَّجُلَ یَخْرُجُ إِلَى مُصَلَّاهُ وَ یَرْجِعُ وَ لَیْسَ عَلَیْهِ شَیْ‏ءٌ مِنْ ثِیَابِهِ»[۳۹]: و دیدی که مردی برای نماز می­رود و در بر گشتن لباس ندارد.[۴۰]

که این ناشی از رواج نا امنی و دزدی است که مردم از دزدیدن چیزهای کم ارزش هم رد نمی­شوند.

۲-۱-۱-۴- زیاد شدن تفریحات و خوشگذرانی­های لهو

رسول خدا۳ فرمود: «لا تقوم الساعه حتى … تکثر الهزات»[۴۱]: بر پا نشود ساعت (ظهور) تا این که تفریحات و خوشگذرانی­ها زیاد شود.

«هزّات» جمع «هِزّه» به معنای «حرکت شدید»[۴۲] است. که در برخی از کتب لغت این واژه را به معنای «شادمانی و خوشحالی»[۴۳] نیز گرفته­اند. اما آنچه که به دست می ­آید این است که آن جنبش­ها همراه با شادمانی است و با توجه با فضای روایت اینها باید منفی و لهو باشد.

۲-۱-۱-۵- شیوع شرارت

از دیگر بلاهایی که در آخرالزمان شایع می­ شود، «شرارت» است که به حالات زیر نمود پیدا می­ کند.

۲-۱-۱-۵-۱- خونریزی در بین خود

امام علی, فرمود: «و یکثر ما بینهم سفک الدماء»[۴۴]: و در بین خودشان [یعنی امت اسلام و یا مردم جهان] خونریزی، زیاد باشد.

۲-۱-۱-۵-۲- تسلط اشرار بر اخیار

رسول­خدا۳ در بیان نشانه­ های آخرالزمان فرمود: «فَعِنْدَهَا یَلِیهِمْ أَشْرَارُ أُمَّتِی وَ … تُسَلَّطُ الْأَشْرَارُ عَلَى الْأَخْیَارِ»[۴۵]: در آن هنگام بدانِ امت من عهده‏دار کارها مى‏گردند و اشرار بر خوبان مسلط مى‏شوند.

۲-۱-۱-۵-۳- کثرت شرارت و فساد

امام صادق, فرمود: «لَا یَکُونُ ذَلِکَ إِلَّا عَلَى رَأْسِ شِرَارِ النَّاسِ»[۴۶]‏: امر ظهور امام زمان, نباشد مگر بر شرار مردم.

۲-۱-۱-۵-۴- درنده خو شدن مردم

رسول­خدا۳ فرمود: «یَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ یَکُونُ النَّاسُ فِیهِ ذِئَاباً فَمَنْ لَمْ یَکُنْ ذِئْباً أَکَلَتْهُ الذِّئَابُ»[۴۷]: روزگاری بر مردم خواهد آمد که مردم، در آن، گرگ -صفت- باشند و هر کس مثلِ خودشان نباشد آن مردمان –ِ گرگ صفت-، او را خواهد خورد.

و در روایت دیگری امام علی, فرمود: «یَظْهَرُ فِی آخِرِ الزَّمَانِ أَقْوَامٌ … سَفَّاکُونَ الدِّمَاءَ أَمْثَالُ الذِّئَابِ الضَّوَارِی»[۴۸] : قومی در آخرالزمان خواهد آمد که همانند گرگانِ درنده، خونریز هستند.

با این بیان که ممکن است درنده خویی مردم، و گرگ بودن ایشان حاکی از آن باشد که مردم خیلی شرور و رذل می­شوند و در ادامه هم پیامبر۳ از ما خواسته است که گرگ باشیم ولی این معنای گرگ بودنِ ما، در مقابل آنها بار مثبت دارد و شاید مرادش این باشد که «الْمُؤْمِنُ‏ کَیِّسٌ‏ عَاقِلٌ‏»[۴۹] و در مقابله با این گونه مردم نمی­ شود با درنده خویی رفتار کرد و باید با زبان خوش و به نوعی، مدارا کردن کنار آمد که اگر غیر از این باشد به او آسیب می­رسانند.

۲-۱-۱-۶- فتنه­ها

۲-۱-۱-۶-۱- گرفته شدن عقل مردم در اثر فتنه

رسول­خدا۳ فرمود: «تکون‏ فتنه ثم‏ تکون‏ جماعه ثم تکون‏ فتنه ثم‏ تکون‏ جماعه ثم فتنه یعرج فیها عقول الرجال‏»[۵۰]: فتنه­ای بر پا شود که پس از آن، جماعتی باشند، (دوباره) فتنه­ای برپا شود که پس از آن، جماعتی باشند. پس از آن [و در نهایت در مرحله سوم،] فتنه­ای رخ دهد که عقول مردمان، در آن گرفته شود.

۲-۱-۱-۶-۲- ظهور فتنه­ها

رسول خدا۳ به حضرت زهراء در بیان نشانه­ های ظهور حضرت مهدی, فرمود:«إِذَا … تَظَاهَرَتِ الْفِتَنُ»[۵۱]: آن در زمانی است که فتنه­ها ظاهر شده باشند.

۲-۱-۱-۶-۳- نفوذ فتنه

و در روایتی است که: «سته من أشراط الساعه : … فتنه یدخل حرها بیت کل مسلم»[۵۲]: شش مورد از نشانه­ های ساعت (ظهور) است: فتنه­ای است که گرمی آن به خانه هر مسلمانی داخل شود.

۲-۱-۱-۶-۴- آثار دیگر فتنه­های شوم

در روایتی است که: «إن بین یدی الساعه فتنا کقطع اللیل المظلم ، فتنا کقطع الدخان ، یموت فیها قلب الرجل کما یموت بدنه ، یصبح الرجل فیها مؤمنا ویمسی کافرا ، ویمسی مؤمنا ویصبح کافرا ، یبیع فیها أقوام أخلاقهم ودینهم بعرض الدنیا»[۵۳]: پیش از ساعت (ظهور) فتنه­هایی باشد مثل پاره­های شب تار یا مثل پاره­های دود سیاه، بمیرد قلب شخص مثل این­که بدنش می­میرد، صبح کند در آن مؤمن و شب کند کافر و یا شب مؤمن باشد و روز کافر. در آن ایام گروهی دین و اخلاق خود را به متاع دنیا بفروشند.

۲-۱-۱-۷- گرایش مردم به صاحبان قدرت

امام صادق, فرمود: «فَإِذَا … رَأَیْتَ النَّاسَ مَعَ مَنْ غَلَبَ»[۵۴]: و دیدی که مردم طرفدار آن کسی هستند که قدرت در دست اوست.

۲-۱-۱-۸- گسترش بدعت

امام صادق, فرمود: « فَإِذَا … رَأَیْتَ کُلَّ عَامٍ یَحْدُثُ فِیهِ مِنَ الْبِدْعَهِ … أَکْثَرُ مِمَّا کَانَ»[۵۵]: و دیدی که هر سال بدعت­های تازه­ای به وجود می ­آید که بیشتر (و بدتر) از سال قبل است.

۲-۱-۱-۹- هرج و مرج

رسول­خدا۳ در بیان نشانه­ های ظهور امام زمان, به حضرت زهراء فرمود: « مِنَّا مَهْدِیُّ هَذِهِ الْأُمَّهِ إِذَا صَارَتِ الدُّنْیَا هَرْجاً وَ مَرْجاً … فَیَبْعَثُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عِنْدَ ذَلِکَ مَهْدِیَّنَا التَّاسِعَ مِنْ صُلْبِ الْحُسَیْنِ »[۵۶]: از ماست مهدی این امت هنگامی که دنیا پر از هرج و مرج شود پس خداوند عز و جل در آن هنگام مهدی ما را که نهمین امام، بعد از حسین, است را مبعوث می­گرداند.

۲-۱-۱-۱۰- دنباله روی از ثروتمندان و احترام به آنها

امام صادق, فرمود: «فَإِذَا … رَأَیْتَ الْخَلْقَ وَ الْمَجَالِسَ لَا یُتَابِعُونَ إِلَّا الْأَغْنِیَاءَ»[۵۷]: و دیدی که در میان مردم و در محافل عمومی، تنها، پیرو ثروتمندان هستند.

۲-۱-۱-۱۱- علنی شدن قماربازی

از دیگر انحرافات شایع در آخرالزمان بحث علنی شدن قمار در امت اسلام است. که امام صادق, فرمود: «فَإِذَا … رَأَیْتَ الْقِمَارَ قَدْ ظَهَرَ»[۵۸]: و دیدی که مردم علناً قمار می­ کنند.

از نمونه­های دیگر قماربازی در آخرالزمان، روی آوردن مردم به انواع بازی­های حرام است که در روایتی برای نمونه به شطرنج و طاس بازی اشاره نموده است:

در روایتی است که: «مر علی, بقوم یلعبون بالشطرنج فقال یأتی على الناس زمان یلعبون بها و لا یلعب بها إلا کل جبار و الجبار من النار یعنی الشطرنج»[۵۹]: امام علی, در کنار افرادی می­گذشت که شطرنج بازی می کردند پس فرمود: روزگاری خواهد آمد که مردم با آن بازی خواهند کرد و کسی با آن بازی نمی­کند مگر زورگویان، و زورگو از آتش است –و مراد از آتش شطرنج است-.

و در روایتی رسول خدا۳ به ابن مسعود فرمود: « سَیَأْتِی مِنْ بَعْدِی أَقْوَامٌ … لَاعِبُونَ بِالْکِعَابِ»[۶۰]: اقوامی بعد از من خواهند آمد که طاس بازی کنند.

«کعاب» نوعی بازی از نوع «نرد» است[۶۱]. و «نرد» نوعی بازی با استخوان است.[۶۲]

۲-۱-۱-۱۲- سستی در حل مشکلات

رسول­خدا۳ به حذیفه بن یمان فرمود: «اذا … تهاونوا بالمعضلات»[۶۳]: هنگامی که مردم در پرداختن به حل مشکلات سستی و کوتاهی کنند.

۲-۱-۱-۱۳- رشوه و رشوه گیری

امام علی, در بیان نشانه­ های آخرالزمان به صعصعه بن صوحان می­فرماید: «احْفَظْ فَإِنَّ عَلَامَهَ ذَلِکَ إِذَا … وَ أَخَذُوا الرِّشَا»[۶۴]: بدان که از نشانه­ هایش این باشد که مردم رشوه بگیرند.

۲-۱-۱-۱۴- شهادت­های ناروا

۲-۱-۱-۱۴-۱- شهادت دادن به کفر همدیگر

امام حسین, فرمود: «لا یکون الأمر الذی تنتظرونه حتى … یشهد بعضکم على بعضا بالکفر»[۶۵]: این امری که شما انتظار دارید نخواهد شد تا این­که بعضی از شما در حق بعضی دیگر شهادت به کفر بدهند.

۲-۱-۱-۱۴-۲- معارضه برای شهادت دادن

امام علی, در بیان نشانه­ های مردم آخرالزمان فرمود: «و یتعارضون للشهادات»[۶۶]: و برای شهادت دادن معارضه می­ کنند (یعنی این می­گوید من شهادت می­دهم و آن می­گوید من شهادت می­دهم).

۲-۱-۱-۱۴-۳- ظهور شهادت دروغ

امام علی, در بیان نشانه­ های آخرالزمان فرمود: «احْفَظْ فَإِنَّ عَلَامَهَ ذَلِکَ إِذَا … وَ ظَهَرَتْ شَهَادَاتُ الزُّورِ»[۶۷]: بدان که نشانه­اش این باشد که شهادت­های دروغ ظاهر شود.

۲-۱-۱-۱۴-۴- قسم خوردن بدون اضطرار و درخواست

امام علی, در بیان ویژگی­های مردم آخرالزمان فرمود: «تَحْلِفُونَ مِنْ غَیْرِ اضْطِرَارٍ»[۶۸]: قسم بخورید بدون اضطرار.

۲-۱-۱-۱۴-۵- شهادت دادن برای ظلم به همدیگر

امام صادق,

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...